تاتر مشهد
تاریخچه گروه های نمایشی در خراسان رضوی
رضا حسینی:
هنر نمایش در خراسان به دلیل گستردگی جغرافیایی و تنوع اقلیمی همراه با آیین و سنن گوناگون ، دارای ریشه هایی بس عمیق است.بهرام بیضایی در « نمایش در ایران » روشن ترین مدرک پیشینه ی آیین های نمایشی در ایران را آیین سوگ سیاوش مردمان بخارا بیان میکند که توسط ابوبکر محمد بن جعفر الزشخی در تاریخ بخارا نقل شده و عمر آن را سه هزار سال پیش تعیین کرده است که بی تردید این روشن ترین مدرک بر پیشینه ی آیین های نمایشی در خراسان است چرا که بخارا در گذشته جزئی از خراسان کهن بوده و در فراز هایی از تاریخ ، پایتخت ایران .البته در این میان از برگزاری جشن ها و آیین های شادی بخش هم چون نوروز ، سده ، سوری و آیین های مذهبی تعزیه و تعزیه خوانی که هنوز هم باشکوه خاص اجرا میشود و با گذشت چندین هزار سال در میان خراسانیان زنده و جاوید است نباید گذشت.
برگزاری این آیین های کهن در کنار نمایش های میدانی ، رقص های رزمی و بزمی جنوب و شمال خراسان و پرده خوانی و نقالی و نمایش های تخت حوضی ، تصویر کاملی است از پیشینه ی هنر نمایشی در خراسان .قابل ذکر است که قصد نگارنده بررسی پیشینه های هنر نمایش در خراسان نیست بلکه فقط نیم نگاهی دارد به تاریخ معاصر تئاتر خراسان.که از آن جمله شکل گرفتن گروه های نمایشی در این استان است.
به گفته اکثریت صاحب نظران سال ۱۲۹۰را باید آغاز حیات تئاتر معاصر خراسان نامید چرا که از این سال فعالیت های ثمر بخش و ارزنده تئاتر به صورت همه جانبه در مشهد آغاز شد و تا به امروز که قریب به یکصد سال از آن زمان میگذرد هنوز این فعالیت ها ادامه دارد ، اما متاسفانه فقدان یک اثر مکتوب ، جامع و معتبر که دستاوردهای این سالیان در آن به ثبت رسیده باشد به شدت احساس می شود.
البته در این راستا نمی توان از تلاش های زنده یاد استاد منصور همایونی و اصغر میر خدیوی و محمد رضا زوار زاده و حمید سهیلی گذشت چرا که تنها بررسی هایی که درباره تاریخ معاصر تئاتر در خراسان در این سالیان صورت گرفته چند اثر زیر به قلم این افراد است : کتاب کم حجم و ۲۵ صفحه ای زنده یاد منصور همایونی به نام سرگذشت نمایش در مشهد که در اردیبهشت ۱۳۴۸ منتشر شد و کتاب سی سال خاطرات پشت صحنه تئاتر نوشته زنده یا اصغر میر خدیوی که بیشتر خاطرات شخصی اوست و در سال ۱۳۷۲ به چاپ رسید و دو کار نامک کوچک ۱و ۲ منتشر شده از سوی اداره کل فرهنگ و هنر خراسان که به تصویر گری و کوشش های گرو ههای نمایشی از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۵۵ می پردازد و یک مقاله پژوهشی نمایش در مشهد نوشته محمد رضا زوار زاده که در فصلنامه تئاتر چاپ شدو کتاب ۱۰۰ سال تئاتر مشهد به قلم حمید سهیلی و تعدادی مقاله و مصاحبه که در نشریات متفاوت منتشر شدند.
در کتاب سرگذشت نمایش در مشهد نوشته زنده یاد منصور همایونی آمده است : « سال ۱۲۹۰ شمسی نقطه عطفی در زمینه ی آغاز کار نمایش در مشهد بوده است.در این سال عده ای از روشنفکران و علاقمندان به تئاتر از جمله اتباع روسیه تزاری مقیم مشهد که اکثریت به کار تجارت مشغول بودند،کسانی مانند مرحوم اعتبار السلطنه غفاری که مردی با ذوق و هنر دوست بود را به ایجاد سالنی در کوچه کنسولگرافغان (کوچه ارک فعلی ) تشویق نمودند .
در حقیقت اینجا سالن اعتبار السلطنه اولین گامی بود که در راه تثبیت و اشاعه ی این هنر برداشته شد، چنانگه تا مدت ها بعد از این تاریخ سالن مذکور کعبه آمال و مرکز تجمع ارباب ذوق و هنر بوده است.»
اکثر نمایشنامه هایی که در این سالن اجرا می گردید به زبان ترکی بود و صحنه گردان های آن روس های مهاجر بودند. گهگاه نیز مشهدی های باذوق دست اندرکار تدوین و تهیه برنامه هایی می شدند که از آن جمله می توان به فعالیت های آذرخشی مترجم معروف اشاره کرد که درآن هنگام در اداره نظمیه شهر کار میکرد و اغلب نمایشنامه هایی را که خود ترجمه کرده بود شخصا بر روی صحنه می اورد.نکته جالب این بود که نقش زن ها را آقایان بازی می کردند و کسانی که برای ایفای نقش خانم انتخاب می شدند بایستی از مشخصات خاصی برخوردار می بودند مانند صدای نازک و چهره ای خوش منظر .اکبر کاظمیان ، مرحوم مژده و علی اکبر اژدری در ایفای نقش زنان مهارت بسزایی داشتند که بعدها مادام سیر انوش و خانم مریم گرجی به این جمع اضافه شدند.که این شکل گیری اولین گروه تئاتر در شهرمشهد بود که بگونه ای بنیاد گذاران اصل آنرا روس ها تشکیل می دادند.اسامی سایر هنرمندانی که در این گروه فعالیت می کردند ،عبارت بودند از : مرحوم پرویز آذرخشی ، احسان آذرخشی ، عباس حیدری و حبیب اژدری .مدیر این تئاتر مسیو اونگاف بود و کارگردان برنامه ها قمر لیسکی نام داشت .این سالن گنجایش ۳۰۰ صندلی داشت و برخی از شبها به نمایش فیلم های صامت آن زمان اختصاص داده می شد. اما چون در آن موقع شهر فاقد برق بود دستگاه نمایش فیلم با چراغ کارپیت و با کمک دست کار می کرد.
بعد از ساخت سالن اعتبار السلطنه در سال ۱۲۹۰ که باعث تحرک در زمینه های هنرهای نمایشی در مشهد شد ، کنل محمد تقی خان پسیان که سال هایی از عمر خود را در فرنگ گذرانیده بود و مطالعاتی در زمینه آثار درام نوبسان اروپایی داشت اقدام به ساخت سالنی تابستانی در باغ ملی نمود گه در سال ۱۲۹۷ بنا گردید و ضمن اجرای تئاتر در تابستان ها اغلب نمایش های پهلوانی و شعبده بازی آنجا اجرا می شد.
در پی ساخت سالن باغ ملی ، سالن های دیگر یکی پس از دیگری تاسیس شد هم چون سالن باشگاه افسران ۱۳۰۳،سالن دبیرستان فردوسی ۱۳۱۲، سالن شیر خورشید (هلال احمر فعلی ) ۱۳۱۲،تئاتر ملی ۱۳۱۸،تماشاخانه گلشن ۱۳۲۴،سینما تئاتر ایران ۱۳۲۷،تماشاخانه نادر ۱۳۲۶ و تالار رازی ۱۳۳۹که از میان دو سالن هلال احمر در خیابان ارک و تالار رازی در دانشگده پزشکی هنوز پا برجا هستند و هر از گاهی نمایشی در سالن هلال احمر به صحنه می رود .
گفتنی است که در سال ۱۲۹۰ همراه با ساخته شدن سالن های متعدد در مشهد ،گروه های متفاوتی هم در این سالن ها تشکیل و مشغول به کار شدند که البته آنچه مشخص است این گروه ها بر مبنای آرمان های مادی و معنوی مشترک و یک استراتژی خاص شگل نکرفته اند و شاید بیشترین انگیزه در تشکیل این گروه ها ایجاد سرگرمی و هم نشینی و اجرای یک نمایش بوده تا رسیدن به ترویج یک اندیشه جمعی که از آن جمله میتوان به گروه امیر حسین مهر پور و گروه مانی به سرپرستی منصور همایونی اشاره کرد.گروه امیر حسین مهر پور را اکثر فرهنگیان هنرمند تشگیل داده بودند زیرا خود مهر پور مدیر کل امور تربیتی و هنری آموزش و پرورش وقت بود.گروه مانی را جمعی از هنرمندان حرفه ای پایه گذاری کردند که بعدا این گروه با گروه تئاتر نادر یکی شد.
مهرپور نویسنده ی اکثر نمایش هایی بود که خود کارگردانی میکرد که موفق ترین آنها عبارتند از : مهر و شرف ، خانم احساساتی و ماجرای عجیب.مهرپور همزمان با اجرای نمایش با ایجاد دسته های کر و تنظیم و اجرای سرود های گروهی توسط دختران دانش آموز ، محیط هنری مشهد را بارور کرده و پای خانم های باذوق را به اینگونه فعالیت های هنری باز کرد که در زمان خود نقطه عطفی در فضای تئاتر خواهان ایجاد نمود.
آخرین نمایش گروه مهر پور نمایش نادر شاه بود که با بازیگری احمد میر باذل ، از بازیگران توانمند آن دهه ، در سال ۱۳۳۸ به روی صحنه رفت .از گروه های دیکری که در دهه سی در مشهد تاسیس شد می توان از گروه عبدالحسین نوشین که برای مدتی در مشهد فعالیت داشت و گروه خیریه پروین که با همکاری هنرمندان گروه مهر پور هم چون اژدری ، یاشیائی ، خوشنویسان ، …در سالن شیر خورشید ( هلال احمر فعلی ) نمایشنامه های زیبایی را هم چون دادخواهی دنیا ، سلطان عبدالحمید ، یعقوب لیث ، دین افسر به میهن را به صحنه بردند ، نام برد .اما یکی از گروه هایی که به قول همایونی جزء قوی ترین گروه های تاریخ خراسان بود .در سال ۱۳۲۳ و در دهه ی سی تاسیس شد: گروه هنری ایران فیلم در سالن باغ ملی تحت سرپرستی آقای حلمی که از هنرمندان روس اصل بود(که بعدا تابعیت ایران را پذیرفت). نامبرده که تحصیلات عمیقی در رشته تئاتر نوین داشت پیرو مکتب استانیسلاوسکی بود و گروه بی شماری از جوانان علاقمند خراسانی را در باغ ملی مشهد به گرد هم جمع نمود و با ایجاد کلاس به آموختن علم وتکنیک تئاتر پرداخت .اجرای نمایش کاوه و ضحاک با حضور بیش از ۸۰ نفر هنر پیشه و سیاهی لشکر یکی از آثار به یادگار مانده از این گروه است.همزمان با فعالیت گروه های یاد شده در دهه سی ، نمایشهای تخت حوضی در این دهه و قبل از آن یعنی دهه بیست متداول ترین نمایش های روز شهر مشهد بوده و جزء جدایی ناپذیر برنامه های مراسم شادی بخش خصوصا مجالس عروسی بودند.
به این گروها گروه مطرب ها می گفتند که هدفی کاسبکارانه داشتند و از این را امرار معاش می کردند. که شامل گروه گوهری ، رضا بزرگ ، حسین عنتری ، محمد آ قا کرمانی ، لوطی نادی ، حسن لوطی باش ، مهدی خان کمانچه کش ، یحیی خان سنتور زن ،عباس ضرب گیر ، تقی تارزن و … بودند.پاتوق این گروه ها بیشتر پایین خیابان ، کوچه سیاه آب معروف به سیابون ، قهوه خانه ماشالله نوروز بود.هرکسی از گوشه کنار شهر که برای جشن خود به آنها نیاز داشت به آنها مراجعه می کرد . در این ایام که نمایش های تخته حوضی اوج دوران حیات خود را در مشهد می گذراندند،دو تماشاخانه در مشهد که به نوعی رقیب یکدیگر محسوب می شدند ، بر نامه های خود را بر اساس نمایش های تخت حوضی چیده بود ند و سیاه بازان حرفه ای آن ایام هم چون : شاهپور ، اصغر قفقازی ، ماشاالله وحیدی ، اصغر میر خدیوی ، بدون اینکه نام گروهی را دارا باشد در این تما شاخانه ها فعالیت می کردند. آن چه در این رستا قابل ذکر است و ارتباطی مستقیم با پیشینه های گروه های نمایشی در خراسان دارد این است گه همزمان با اجرای نمایش های تخت حوضی در سال های یاد شده که بیشترین تماشاگر را داشت و پر طرفدارترین نمایش وقت در مشهد محسوب میگردید ؛ گرو ههای تعزیه و تعزیه خوانی ، نقالی و پرده خوانی و نمایش های میدانی گه از قدمتی بسیار طولانی در خراسان برخوردارند در مشهد از رونقی خاص برخوردار بودند به گونه ای که خود نگارنده در سال های اخیر بارها شاهد اجراتعزیه در جوار بارگاه حضرت ثامن الائمه علی ابن موسی الرضا بوده و از نزدیک نظاره گر نمایش های خیابانی و پرده خوانی و معرکه گیری در زیارتگاه هایی هم چون خواجه اباصلت ، خواجه ربیع و اماکن تفریحی همچون وگیل آباد بوده ام .شیخ رجب ، خزین ، جیگی جیگی ، صادق علیشاه و … هنرمندانی بودند که دهه های سی و چهل در اطراف و اکناف مشهد به پرده خوانی و معرکه گیری و به طور کلی نمایش های میدانی می پرداختند و پایگاه این نما یش ها هم در مشهد بیشتر خیابان تهران بود ، جایی که هم اکنون هتل تهران ساخته شده و قبلا گاراژ توکلی بود ، بیرون دروازه ی بالا خیابان ،محوطه سرسبز و بزرگی که در انتهای کوچه پل چوبی واقع در خیابان تهران منتهی به خندق میشد.
اما دهه چهل و در پی آن دهه پنجاه در تاریخ تئاتر خراسان از ویژگی های بارزتری نسبت به گذشته برخوردار است. به اعتقاد تمامی صاحبنظران دهه های چهل و پنجاه اوج شکوفایی تئاتر این دیار است چرا که نبض پر تپش تئاتر در بطن گروه ها ، آموزشگاه ها ، دانشگاه ها و در کل استان چشمگیر است که وقتی پرونده تشکیل و فعالیت این گروه ها را ورق می زنیم متوجه می شویم این گروه ها بیشترقائم به فرد بوده اند تا قائم به خرد جمعی چرا که بزرگانی هم چون منصور همایونی ، فریدون صلاحی ، داوود کیانیان ، داریوش ارجمند ، رضا صابری ،رضا کمال علوی ،….همواره در مرکز ثقل این گرو هها بودنند و جمعی که به عنوان گروه گرد این هنرمندان بودنند بیشتر از آبشخور اندیشه انان تغذیه می کردند اما از آنجا که حضور انسان ها در کنار هم و در طول زمان می تواند یکی از عوامل درک مقابل باشد تشکیل این گروهها این مجال را به اعضای آنها می داد تا به درکی متقابل برسند و در زمینه های مختلف یکدیگر را بشناسند که این خود باعث شد تا از دل این گروه ها هنرمندان بزرگی زاده شدند که در استمرار فعالیت این گروه ها نقش بسزایی داشتند.اما اصلی ترین عنصری که به این دهه جلو های خاص بخشیده حضور مردان و زنانی است که هرگز نامشان در تاریخ تئاتر این سرزمین فراموش نمی شود.چهره های ممتازی که شکوه و شوکت این ایام مدیون تلاش مجدانه ی آنان است .بزرگانی هم چون : منصور همایونی ، دکتر محمد علی لطفی مقدم ، منوچهر خادم زاده ، خسرو هشیار ، داریوش ارجمند ، فریدون صلاحی ، داوود کیانیان، انوشیروان ارجمند، محمد مطیع ، فیروز صباغی ، محبوبه بیات ؛ رضا کمال علوی که با تشکیل گروه هایی با اهداف مشخص سر اغاز فصل جدیدی در تئاتر خراسان شدند.
گروه تئاتر آپادانا به سرپرستی خسرو هوشیار ، گروه تئاتر پارت به سرپرستی داود کیانیان ، گروه تئاتر آرش به سرپرستس منصور همایونی ، گروه تئاتر میترا به سرپرستی فریدون صلاحی ، گروه امیر قویدل و گروه دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد گروه هایی بودند گه در آغاز دهه چهل موجودیت خود را در تئاتر خراسان اعلام نمودند و آ ثار ماندگاری در صحنه های تئاتر استان به نمایش گذاشتند .آثاری هم چون : داش آکل ، دست بالای دست ، سگی در خرمن جا ، ابوذر با کارگردانی و بازیگران نامداری هم چون خسرو هوشیار،داریوش ارجمند،ایرج صغیری،محمد مطیع تولیدات گروه اپادانا در ان سال ها بود .گروه تئاتر پارت نمایش هایی همچون :مطرود ، از پا نیفتاده ها ، ویلن ساز کر ، مونا ، پهلوان اکبر میمیرد را با هنرمندانی همچون تقی رفقی ، رضا کیانیان و … به صحنه برد و منصور همایونی در گروه آرش نمایش های به یاد ماندنی و اپرت گونه ی آرشین مالالان ، مشهدی عباد را با بازیگران مطرح آن دوره همچون احمد میر باذل ، جلیل صابر مقدم ، حسین جلالیان ، رضا رضا پور ، اجرا کرد و فریدون صلاحی هم نمایش جذام را به نویسندگی رضا صابری به کارگردانی خسرو نیک آموز در تالار رازی به صحنه برد .دکتر عباس غریب و ایرج صغیری به همراه اصغر رستگار و رضا مشرف هم در دانشگاه فردوسی با تشکیل گروه های دانشجویی به ترجمه و تولید کارهای دانشجویی مشغول بودند .اما نقطه عطف دهه چهل را باید تاسیس و راه اندازی مرکز آموزش تئاتر در مشهد در سال ۴۸ عنوان کرد.مرکزی که در خراسان اولین استانی بود که به تاسیس آن در ایران همت گمارد و آن هم برخاسته از تلاش های انسانی وارسته به نام دکتر محمد علی لطفی مقدم بود که اولین فارغ التحصیل خراسانی از دانشگاه هنرهای دراماتیک تهران بود.مرکزی که برای تئاتر خراسان دانش پژوهی ، اندیشه ورزی ، همدلی ، صمیمیت و سامان بخشی گروه های قدیم و جدید را در پی داشت .
با تاسیس مرگز آموزش تئاتر و بر پایی گلاس های آموزشی ، سمت و سوی هنرمندان و گروه های تئاتر به طرف تئاتر علمی و آشنایی با دانش آکادمیک و روابط علمی و فرهنگی رفت چیزی که تا آن زمان امکانش فراهم نگردیده بود.اکنون هنرمندان خراسانی فهمیده بودند علاوه بر استعداد ذاتی ، به توسعه مهارت ها و پرورش توانایی ها و فراگیری اندیشه های نوین نیازمند هستند که خوشبختانه تاسیس مرکز این امکان را فراهم نمود تا گروه های قدیم و جدید کنار هم جمع شوند و به آموزش ، مطالعه و کسب تجربه بپردازند و همین مساله باعث شد تا پای گروه ها و اساتید تئاتر کشور هم چون انتظامی ، نصیریان ، والی ، مشایخی و … به مشهد باز شده و زمینه تبادلات فرهنگی برقرار گرددو از طرفی گرو ههای مشهدی هم آثار خود را در معرض دید سایر شهرستان ها قرار دهند.
گروه تئاتر رودکی به سرپرستی داریوش ارجمند و رضا صابری ، تئاتر نیما به سرپرستی فریدون صلاحی ، تئاتر مرکز آموزش تئاتر خراسان به سرپرستی محمد علی لطفی مقدم ، تئاتر کسا به سرپرستی مهرداد تدین ، تئاتر پارس به سرپرستی غلامحسین صابری ، تئاتر توس به سرپرستی انوشیروان ارجمند ، تئاتر بهرنگ به سرپرستی رضا کمال علوی هم از گروه هایی بودند که فعالیت های خود را در دهه های یاد شده آغاز نمودند.
و در ادامه آثار ارزنده ای هم چون :آریا داکا پو ، در حضور باد ، چوب دست های ورزیل ، آی با کلاه آی بی کلاه ،عصمت ، برگ در پاییز ، آ سید کاظم ، سایه های بلند ، باران در شب ، باغ آرزوها ، فرشته برف و … توسط گروه آپادانا با حضور هنرمندانی هم چون داریوش ارجمند ، رضا صابری ، محبوبه بیات ، بیژن امکانیان ، رضا کمال علوی ، حسین زاهدی ، رضا رضا پور ،انوشیروان ارجمند ، فیروز صبااغی ، علی آزاد نیا ، رضا جوان ، مصطفی هنرور ، غلامرضا موسوی ، محمد صفار ، ناصر پیام و… به صحنه رفت .
گروه تئاتر نیما نمایش هاییی هم چون : از دریچه ها ، بلبل سرگشته ، حالت چطوره مش رحیم ، پاتوق ، از پا نیفتاده ، … را با هنرمندانی چون فیروز صباغی ، رضا صابری ، رضا رضاپور ، محسن غفوری ، محمد باغشی ، رضا جوان ، علی اصغر رمضان زاده ، رضا کاووسی و … را به صحنه برد.نمایش های افسانه دیروز ، سیاه زنگی مرد فرنگی ، قالی زمان ، محکوم به اعدام ، توپ ، افعی طلایی ، تابلو های آیینه ، ایاس ، ایستگاه ، شاید می باید ، آثاری بودند که از طرف گروه تئاتر مرکز آموزش تئاتر و با حضور هنرمندانی هم چون : محمد علی لطفی مقدم ، داریوش ارجمند ، خسرو نیک آزاد ، محبوبه بیات ، احمد حلوی ، مهراد تدین ، علی حمیدی ، انو شیروان ارجمند و علی آزاد نیا .. به صحنه رفت .رضا کمال علوی نمایش های پسران عمو صحرا و دختران ننه دریا ، باغچه کوچک ما ، فرشته برف و … را از طرف گروه تئاتر بهرنگ در همین ایام اجرا کرد و داوود کیانیان شاخه دوم گروه تئاتر پارت را ویژه تئاتر کودک و نوجوان تاسیس نمود و آثاری هم چون : بچه ها و سگ ها ، بازی ها ، داد و بیداد ، پریا … را باحضور هنرمندانی چون مهری معرفی ، احمد رضا ازاد ، رضا وحید ، حمید کیانیان ، کاظم حافظیان ،حسین بیگی ، علی کاشانی … تولید کرد.
از ویژگیهای بارز دهه های چهل و پنجاه که نباید به سادگی از آن گذشت انتشار و چاپ کتاب سرگذشت نمایش در مشهد و کارنامک شماره ۱و۲ مرکز آموزش تئاتر خراسان است و مجموعه ای نمایشنامه که از طرف گروه ها به چاپ رسید و حضور بازیگران زنی هم چون محبوبه بیات ، رویا صابری ،سروناز جهانی ،فریبا محمودی ، خجسته کاشانی ، فرزانه کنعانی رضوی ،مینو گنجی ، شهلا یوسفیان ، سیمین مهرویان ، فرشته صبا ، زهره رضوی ، میترا طهماسبی ، ستاره اسکندری ، پونه پیام ، افسانه مستوفی ،الله اسلام کیش ، مژگان رحمتی ، فاطمه باز بار ، شهلا جابر و زنده یاد مهری مهر نیا که بیشتر آنان برخاسته از دامن پر برکت مرکز آموزش تئاتر خراسان و گروه های فعال این دوره بودند ، فراموش نشدنی است .
سال ۱۳۵۷ ، همزمان با انقلاب اسلامی ، تئاتر در خراسان هم همچون سایر پدیده های فرهنگی در سراسر کشور دچار تحولات گسترده ای شد .چندین گروه به دلیل مهاجرت هنرمندان جهت تحصیل به خارج از کشور و یا حضور در پایتخت از ادامه فعالیت واماندند.چند گروه به دلیل هجمه ی ، گروه های سیاسی که از طریق نمایش در پی اثبات اهداف خود بودند در محاق نشستند و بقیه گروه ها برای ادامه فعالیت در مرکز آموزش تئاتر گرد هم جمع شدند تا آغاز گر فعالیت های جدید باشند.
انقلاب اسلامی برای تئاتر خراسان نوید بخش حیاتی نو بود که بارزترین آن تابیدن نور معنویت بر اندیشه ها ، قلم ها و صحنه های نمایش بود .تالار هلال احمر که رسیدن به آن ارزوی دیرینه ی هنرمندان مشهدی بود در اختیار گروه های تئاتری ها قرار گرفت ، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان با تشکیل گروه فعالیت در عرصه تئاتر را سرلوحه خود قرار داد و در بیشتر کتابخانه ها به آموزش و تولید نمایش پرداخته شد که حاصل آن پرورش و ظهور چهره های هنری جدید از جمله دو درام نویس نامی خراسانی زنده یاد حسن حامد و سعید تشکری است .افسوس و صد افسوس که حامد ناکام شد و اجل مهلتش نداد تا یکی از درام نویسانی شود که سال های سال میتوانست تئاتر ایران را تغذیه کند. کانون های مساجد هم با رویکرد نمایش تشکیل شدند که از دامان آنها گرو ههایی چون مالک اشتر با حضور برادران ، سهیلی ، جواد اردکانی ، حسن چودن و … پدید آمد که سهم به سزایی در تاریخ تئاتر خراسان در بعد از انقلاب داشتند.
در شهرستان های استان نیز تئاتر شکفتن نویی را جشن گرفت و گروه هایی با چهره هایی هم چون فرشید تمری در قوچان ، حسین شمس آبادی در سبزوار ، رضا حسینی ، محمد حسن زاده و محمد مهدی خاتمی در تربت حیدریه ، لطف آبادی و کریمی در نیشابور ، محمد ناصر ناصری در کاشمر ،علی یزدانی در تربت جام ، حسین ابراهیمی در فردوس ،غلامزاده و مهدوی در گناباد شکل گرفتن و پا به عرصه گذاشتند و تئاتر را در شهر های خود به تحولی شگرف رساندند.
اجرا و تولید نمایش در سال های بعد از انقلاب شرایطی خاص پیدا کرد که در حوصله این مقاله نمی گنجد اما از آثار ارزشمندی که در بعد از انقلاب در صحنه های تئاتر مشهد توسط گروه ها به نمایش در آمد می توان از نمایش های : حج ابراهیم ، حج عاشورا : کما الدین غراب ،رامرودیها : رضا صابری ،قابیل : رضا کمال علوی ، جشن خون : مصطفی جهانشیر ، چوب به دست های ورزیل : انوشیروان ارجمند ، قیام : محمد مهاجر ، مرگ برابر یک: رضا گیانیان ، کوخ نشین ها : محمد رضا رفاهی زوار زاده ، تروربازی : حسین حامد ، کوراغلی چنلی بل : رضا سعیدی ، استریپ تیز : حمیدرضا سهیلی ، ابوذر : داریوش ارجمند ، صد بار اگر توبه شکستی باز آ : داوود کیانیان ، طوبی : رضا کمال علوی ، حاجت : حسن حامد ، حکایت ابوقید :تیمور قهرمان ، شب بیست و یکم : علی آزاد نیا و بسیاری نمایش ارزنده ی دیگر که در تاریخ تئاتر خراسان نامشان حک گردیده ، یاد کرد .اما برگزاری اولین جشنواره سراسری تئاتر فجر در سال ۱۳۶۱ نگاه تمامی هنرمندان شهرستانی و از آن جمله هنرمندان تئاتر خراسان را به خود جلب کرد و از آن به بعد ظهور جشنواره های دیگر باعث گردید اکثریت هنرمندان و گروه های تئاتر استان توان خود را در راه تولید آثار برای حضور در این جشنواره بگذارند به جای اینکه در اندیشه ی اجرای عمومی نمایش ها باشند.
آنچه در این راستا قابل ذکر است حضور قدرتمند و در خور اعتنای هنرمندان خراسانی در جشنواره های فجر و دیگر جشنواره ها است به گونه ای که بیشتر آثار هنرمندان خراسان هم چون نمایش های خانات ، مظلوم پنجم ، شنا در آتش ، یخبندان ، دانگ هفتم به نویسندگی و کارگردانی رضا صابری ، شگرد آخر کار انوشیروان ارجمند ، نقل تلخ و شقایق دره کار علی آزاد نیا جزء بهترین کار های جشنواره ها بودند و خاصه رضا صابری بیشترین جوایز دوره های مختلف جشنواره فجررا به خود اختصاص داد.ودر پی آن حضور گروه های دیگر شهرستانهای استان هم چون تربت حیدریه ،قوچان ،کاشمر ،نیشابور ،سبزوار با نمایش هایی هم چون هرا ، مثنوی سرخ ، افسانه بگو ، اسب چوبی ، به هر جا بنگرم ، یه کاسه نذر … در دوره های مختلف جشنواره فجر قابل اعتناست که بیشتر تولیدات هنرمندان خراسانی در این سالها با نام ادارات کل یا ادارات شهرستا نهای تولید شده بر صحنه اجرا می شوند و کمتر نام گروه ها در بروشور ها به چشم میخورد.
اما دهه هشتاد را باید دهه ی شور و شوق و شکوفایی جوانان در خراسان نام نهاده جوانان اندیشه ورز و خلاق که با فراگیری اندیشه های نوین و کسب مهارت های آکادمیک برگ های زرینی را به تاریخ تئاتر این استان افزوده اند. به گفته ی بسیاری از صاحب نظران ، دهه هشتاد تداعی کننده دهه های چهل و پنجاه در خراسان است.چرا که با همیاری اکثریت سازمانها و نهاد ها هم چون شهرداری ، بیشترین اجرای عمومی را در کارنامه خود به ثبت رسانده و بار دیگر گروه های نمایشی سازماندهی شدند و فعالیت گسترده ای را آغاز نمودند.
گروه هایی هم چون گروه مردم به سرپرستی رضا صابری ، کارگر به سرپرستی علی آزاد نیا ، آیین به سرپرستی رضا حسینی ، خرداد به سرپرستی محمد مهدی خاتمی ، شمایل به سرپرستی حجت طباطبایی، عطش به سرپرستی سروش طاهری ، کوچه به سرپرستی شاپور ترکمن سرابی ، پویا به سرپرستی حمید جندقی ، سالار به سرپرستی علی روحی ، پل به سرپرستی رضا احمدی و … که نمایش های ارزشمند و ماندگاری را در این سال ها به صحنه بردند.آثاری که هم در اجرای عمومی موفق بودند و هم در جشنواره ها . نمایش هایی هم چون : بازی نامه باستان ، تراژدی تردید ، ما همه اهل یک محله ایم : رضا صابری . پوتین های پایدار ،آتا مرگان ، به باران بگویید :محمد الهی .عاشقستان : محمد جهان پا .دیده بیدار ، مثنوی سرخ ، زنان نوغان : رضا حسینی .گلایه ، به آسمان نگاه کن : محمد مهدی خاتمی .خورشید کاروان : علی آزاد نیا .بخند عشق نمک گیر شود: اسماعیل بایگی. زنبور مرده : عباس جانفدا، چمدان : علی روحی ، تله موش پرنسس ، مردان همیشه به خانه باز میگردند:عبدالله برجسته . طبقه همکف ، بگذار گاهی در خیالت پرسه بزنم ،بگذار گاهی آفتاب …: علی حاتمی نژاد. بیژن و منیژه : محسن عرب امیری .یوسف می آید ، وقتی زمین دروغ می گوید : سعید تشکری .قل آباد ، چهل بیتو : محمد حسن زاده . رسم تربتی ، شو چراغانه : هادی وکیلی. ثمر گل : فرشید تمری . به خاطر خواب من سرباز : علیرضا اسدی و …
تاتر های دهه ۹۰
اما در دهه نود با ارائه طرح استقرار گروه ها ی نمایشی در سراسر کشور از سوی مرکز هنرهای نمایشی باعث شکل گیری مجدد گروه ها در سراسر کشور واز ان جمله خراسان گردید که متاسفانه این طرح که حرکتی اندیشمندانه برای احیا دوباره گروه ها ی نمایشی بود در اجرا نااقص و غلط پایه ریزی شد و اکثریت گروه ها بدون اندیشه و هویتی خاص و اهداف مشترک و به صورت صوری شکل گرفتند که خراسان هم از این قاعده مستثنا نبود و تعدادی گروه بدون اساسنامه ای هدفمند ، بدون استراتژی مشخص و بدون قابلیتهای اولیه برای تشکیل گروهی همگن شکل گرفتند که در ادامه بدلیل عدم استمرار در فعالیت منحل گردیدند و از این تعداد قریب به ۲۵ گروه که از بدو تاسیس با سبک و سیاق خاص و اهداف مشترک و تداوم و استمرار در تولید آثار نمایشی شکل یافته بودند هم اکنون در خراسان رضوی مشغول به فعالیت هستند .
۱-گروه خرداد به سرپرستی محمد مهدی خاتمی در مشهد
۲-گروه کوچه به سرپرستی شاپور ترکمن سرابی در مشهد
۳-گروه سالاربه سرپرستی علی روحی در مشهد
۴-گروه آئین به سرپرستی رضا حسینی در مشهد
۵-گروه لال به سرپرستی فرشید تمری در مشهد
۶-گروه عطش پاسارگاد به سرپرستی حسین طاهری در مشهد
۷-گروه ققنوس به سرپرستی جواد رحیم زاده در مشهد
۸-گروه شمایل به سرپرستی سید حجت طباطبایی در مشهد
۹-گروه پل به سرپرستی امیر بشیری در مشهد
۱۰-گروه هامش به سرپرستی حمید سهیلی در مشهد
۱۱-گروه روژان به سرپرستی هادی وکیلی در شهرستان تربت حیدریه
۱۲-گروه تصویر خیال به سرپرستی حامد هادوی در شهرستان نیشابور
۱۳-گروه جوان فردای خیام به سرپرستی محسن مسعودی فر در شهرستان نیشابور
۱۴-گروه صبای کاخک به سرپرستی مرتضی غلامی در شهرستان گناباد
۱۵-گروه نقاب به سرپرستی جابر اسلامی در شهرستان بردسکن
۱۶-گروه تماشا به سرپرستی محمد ناصری در شهرستان کاشمر
۱۷-گروه افراطوس به سرپرستی صدرا یوسفی در مشهد
۱۸-گروه ققنوس مانا به سرپرستی امیر قربانی در شهرستان تربت حیدریه
۱۹-گروه اشک و لبخند به سرپرستی حمید جعفری در شهرستان فریمان
۲۰-گروه کربن به سرپرستی عبدالله برجسته در مشهد
۲۱-گروه بامداد به سرپرستی علیرضا منفردی در شهرستان نیشابور
۲۲-گروه سایه به سرپرستی محمد رضایی در شهرستان نیشابور
۲۳-گروه نیمکت به سرپرستی حامد امان پور قرائی در مشهد
۲۴-گروه آراد به سرپرستی علیرضا اسدی در مشهد
آدمها و گروهها
نگاهی تاریخی به تئاتر مشهد
علیرضا اسدی
از تاسیس نخستین گروه تئاتری به مفهوم واقعی آن در خراسان، نزدیک به ۴۷ سال میگذرد. در دی ماه ۱۳۳۸، تروپ هنری شهرزاد به سرپرستی فریدون صلاحی فعالیت خود را در دو زمینه موسیقی و تئاتر آغاز نمود.
صلاحی در آن زمان به دلیل حضور گسترده در حوزههای مختلف فرهنگی و هنری فردی برجسته و شناخته شده به حساب میآمد. از تاسیس نخستین گروه تئاتری به مفهوم واقعی آن در خراسان، نزدیک به ۴۷ سال میگذرد. در دی ماه ۱۳۳۸، تروپ هنری شهرزاد به سرپرستی فریدون صلاحی فعالیت خود را در دو زمینه موسیقی و تئاتر آغاز نمود. صلاحی در آن زمان به دلیل حضور گسترده در حوزههای مختلف فرهنگی و هنری فردی برجسته و شناخته شده به حساب میآمد.
وی هفتم اسفند ۱۳۱۳ در شهرستان درگز متولد شد و سالهای اول زندگی را نیز در آنجا سپری کرد. صلاحی که از دوستان نزدیک دکتر علی شریعتی بود فعالیت مطبوعاتی خود را با روزنامه خراسان آغاز کرد و پس از استخدام در دادگستری قوچان دست به انتشار هفتهنامه پیک قوچان زد. در آن شهر با تشکیل گروهی کوچک چند نمایش را روی صحنه برد. پس از انتقال به مشهد به مدت دو سال مدیریت داخلی روزنامه آفتاب شرق، معتبرترین نشریه خراسان در آن زمان را عهدهدار شد. علاوه بر آن با هفتهنامههای هیرمند و نورخراسان نیز همکاری داشت. صلاحی در همین دوران تروپ هنری شهرزاد را با همکاری عدهای از دانشجویان و جوانان خوشذوق تشکیل داد.
در اوایل کار انجمن فرهنگی ایران و آمریکا نیز فعالیتهای این گروه را مورد حمایت قرار داد. نمایش «تراژدی زندگی» اولین برنامه تروپ شهرزاد اسفند ۱۳۳۸ در سالن بزرگ دبیرستان فردوسی و در حضور عدهی زیادی از مسئولین و خانوادههایشان به اجرا درآمد. همانگونه که پیشتر اشاره شد، تروپ شهرزاد دارای ۲ گروه تئاتر و موسیقی بود که اعضای گروه تئاتر آن را آقایان فریدون صلاحی، فریدون بانکیان، اصغر شاه میرزائی، جواد علیزاده، علی زرینقبا، علی عزیزی، هوشنگ قاضیخانی، علی درانی، حسین روحبخش، احمد قمری، مهدی گارسچی، حسین سهامی، نجاتیان و حشمتی تشکیل میدادند. از همان ابتدای تاسیس، به دعوت مسئولین رادیو خراسان، گروه تئاتر شهرزاد هر جمعه نمایشهای رادیوئی نیز اجرا میکرد.
استقبال مخاطبان از نمایشهای رادیوئی این گروه، مسئولین رادیو خراسان را مجاب کرد تا به جز نمایشهای کمدی که تحت سرپرستی اصغر میرخدیوی به اجرا درمیآمد، کلیه نمایشها را به این گروه بسپارد. اما این مهم مانع از اجرای نمایشهای صحنهای توسط گروه نشد و در کنار فعالیت گسترده در رادیو نمایشهایی نیز در سالنهای مختلف به اجرا درمیآوردند.
«ماجرای ازدواج» یکی از این نمایشها بود که در شهریور ۱۳۳۹ با بازی اصغر شاهمیرزایی، فریدون صلاحی، علی زرینقبا و احمد قمری در آسایشگاه معلولین به روی صحنه رفت.
فعالیت منظم تروپ هنری شهرزاد برآمده از ساختار حرفهای آن بود.
این تروپ مستقل از هر نهاد یا سازمانی دارای ساختمانی بود که کلیه برنامهها در آنجا برنامهریزی و آمادهسازی میشد. در خرداد ۱۳۴۰ پس از مکاتبات گروه با اداره هنرهای زیبای کشور (اداره دراماتیک) دورهای آموزشی در مشهد ویژه اعضاء گروه از سوی این اداره تشکیل شد. این دومین بار بود که در خراسان دوره تخصصی تئاتر برگزار میشد.
نخستین بار در فروردین ماه ۱۳۳۵ بود که کلاسهای تخصصی تئاتر برگزار شد. این کلاسها طی چند روز زیر نظر پرفسور فرانک دیویدسن استاد درام دانشگاه نیویورک در سالن دبیرستان دخترانه فروغ دایر گردید. دیویدسن قبل از ورود به مشهد در تهران دورهای نسبتاً طولانی را برگزار کرده بود که اکثر بزرگان تئاتر کشور در آن شرکت جسته بودند. امیرحسین مهرپور از اهالی با سابقه تئاتر موظف شده بود تا بهترین شرایط را برای برگزاری این کلاسها مهیا نماید. طی این دوره آموزشی، نمایشی نیز زیر نظر دیویدسن به اجرا درآمد که مهرپور و چند تن از فرهنگیان در آن حضور داشتند. استاندار و سایر مسئولین شهر در یکی از این جلسات حضور یافته و تماشاگر نمایش مذکور بودند. پس از آن به دعوت دکتر بارک پارکر رئیس انجمن روابط فرهنگی ایران و آمریکا، امیر حسین مهرپور به مدت یک هفته به تهران دعوت شد تا در کلاسهای تکمیلی دیویدسن شرکت نماید.
اما آنچه درباره تروپ هنری شهرزاد ناگفته مانده، چاپ نشریه بسیار ارزشمند «فروغ هنر» است که به صورت مجله به طبع میرسید. مطالب آن عمدتاً شامل تئاتر و موسیقی و تا حدودی شعر و ادبیات داستانی بود این نشریه به لحاظ محتوایی تا آن زمان در نوع خود کمنظیر بود.
«آپادانا» عنوان گروه دیگری بود که توسط جوانی خوشذوق و روشنفکر به نام منوچهر خادمزاده کارمند بانک ملی با همراهی عدهای از جوانان هنرمند در اواسط دهه چهل شمسی تاسیس گردید.
خسرو هوشیار، محمد مطیع، شهرزاد قهرمان، علیرضا افخمی، داریوش ارجمند، ناصر پیراسته، محسن غفوری، حسین صابری، عباس ترابیان، بهروز نیشابوریان، جواد میلانیزاده، باقر غفاری و خانم فرحدخت اعضای این گروه را تشکیل میدادند.
گروه تئاتر آپادانا با اجرای چند نمایش موفق توانست برای خود جایگاهی به دست آورد. یکی از این نمایشها «داش آکل» اثر برجسته صادق هدایت بودکه در بهمن ماه ۱۳۴۶ به مدت ۳ شب در تالار شیر و خورشید روی صحنه رفت. «دست بالای دست» نوشتهی غلامحسین ساعدی و کارگردانی منوچهر خادمزاده نمایش دیگری بود که توسط این گروه به اجرا درآمد. اما سرانجام با عزیمت خادمزاده به آمریکا جهت ادامه تحصیل، گروه تئاتر آپادانا در سراشیبی انحلال قرار گرفت. خادمزاده پس از مراجعت به ایران به عنوان کارگردان در تلویزیون مشهد مشغول به کار شد و پس از مدتی به تهران منتقل گردید. اندکی پس از این تجربههای ارزشمند در خصوص تشکیل گروه، مرکز آموزش تئاتر وابسته به اداره کل فرهنگ و هنر خراسان در سال ۱۳۴۸ به همت و سرپرستی محمدعلی لطفی مقدم تاسیس گردید. دوران طلایی تئاتر خراسان زاییده جریانی است که این مرکز توانست با آموزش هنرجویان، ساماندهی گروههای تئاتر و حمایت از تولیدات آنها به وجود آورد.
مرکز آموزش تئاتر ابتدا در خانه نمایش واقع در خیابان جم(پاسداران) دایر گردید. اما حدوداً پس از ۳ سال به دلیل کثرت هنرجویان، چهارخانه فرهنگ تخصصی در سطح شهر راهاندازی شد.
خانه فرهنگ شماره ۱ به سرپرستی آقای ظهیرالدینی در خیابان کوهسنگی ویژه موسیقی، خانه فرهنگ شماره ۲ ویژه تئاتر به سرپرستی محمدعلی لطفیمقدم در خیابان احمدآباد، خانه فرهنگ شماره ۳ ویژه هنرهای تجسمی به سرپرستی آقای دولو در محل نگارخانه میرک و بالاخره خانه فرهنگ شماره ۴ به سرپرستی آقای مرادیان برای علاقهمندان به سینمای جوان. هشت گروه زیرمجموعه مرکز آموزش تئاتر طی یک دهه فعالیت، تئاتر مشهد را به اوج شکوفایی رسانده و دورهای تکرار نشدنی و خاطرهانگیز را رقم زدند. بین سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵ حدوداً ۱۰۰ نمایش توسط این گروهها روی صحنه رفت که نشانگر رونق و اعتلای هنر تئاتر در این برهه است. در این مجال با نگاهی گذرا به تلاش هر یک از این گروهها طی سالهای فوقالذکر، گوشهای از خاطرات نه چندان دور تئاتر این شهر را ورق خواهیم زد.
گروه تئاتر رودکی:
این گروه در سال ۱۳۴۸ به سرپرستی داریوش ارجمند شکل گرفت که با اجرای ۲۹ نمایش در میان گروههای مرکز آموزش، فعالترین گروه محسوب میشود. نخستین نمایش گروه «آریا داکاپو» به کارگردانی داریوش ارجمند و بازی طیبه جوانمردی، حسام معمار ضیاء، حمید اشکانی و ایرج صغیری علاوه بر اجرای عمومی، با شرکت در اولین جشنواره هنری دانشگاههای ایران در شیراز موفق به دریافت تندیس شیر بالدار طلایی جشنواره گردید. «ابوذر» نوشته رضا دانشور و کارگردانی داریوش ارجمند از جمله دیگر نمایشهای درخشان این گروه است که در تالار رازی روی صحنه رفت. در حضور باد، چوب بدستهای ورزیل، آی باکلاه آی بیکلاه، عصمت، مرگ در پائیز، آ سید کاظم، استریپ تیز، باغ آرزوها و فرشته برف، برخی از نمایشهای اجرا شده توسط این گروه بودند. پس از انتصاب داریوش ارجمند به عنوان سرپرست مرکز آموزش تئاتر خراسان، رضا صابری به عنوان سرپرست گروه رودکی انتخاب شد. «سایههای بلند» نمایش دیگری از این گروه بود که در سال ۱۳۵۴ در جشنواره تئاتر ساری و سپس در سال ۱۳۵۵ در نخستین جشنواره تئاتر شهرستانهای ایران که در تالار بیست و پنج شهریور(سنگلج) تهران برگزار گردید شرکت نمود. در این نمایش که به نویسندگی رضا صابری و کارگردانی داریوش ارجمند به اجرا درآمد، رویا صابری، منصور همایونی، انوشیروان ارجمند، حسن غراب، کمالالدین غراب، عباس کاظمی، پوپک و شعله بازی داشتند. همچنین نمایشهای «سرباز از جنگ بازگشته» نوشته «دیوید کمپ تن» و «شبی که صبح نشد» نوشته «جعفر والی» به کارگردانی داریوش ارجمند و «بنبست» به کارگردانی اسماعیل محرابی توسط این گروه در تلویزیون ملی ایران ضبط و پخش گردید.
گروه تئاتر نیما:
فریدون صلاحی با تجربه سرپرستی تروپ هنری شهرزاد این بار در سال ۱۳۴۸ یعنی در همان اوایل تاسیس مرکز آموزش، گروه تئاتر نیما را بنیان گذارد. از دریچهها، روسری قرمز، بلبل سرگشته، حالت چطوره مش رحیم، پاانداز، گلدونه خانم، پاتوق، تفنگ شکاری و از پا نیفتادهها از جمله ۱۶ نمایشی بودند که توسط گروه تئاتر نیما به روی صحنه رفت. یکی از نمایشهای برجسته این گروه «روسپی بزرگوار» نوشته ژان پل سارتر و ترجمه دکتر بهمن نوائی با کارگردانی فریدون صلاحی بود که در تالار شیر و خورشید به اجرا درآمد. بازیگران این نمایش را رویا صابری، رضا صابری، مصطفی هنرور، رضا کاوسی، منصور قطب، فلاحی و احمد خازنی تشکیل میدادند.
گروه هنرجویان مرکز آموزش تئاتر:
همزمان با تاسیس مرکز آموزش تئاتر خراسان گروهی متشکل از هنرجویان این مرکز نیز تاسیس شد که توسط محمدعلی لطفیمقدم اداره میشد. هدف از تاسیس این گروه آشنایی هنرجویان با مهارتهای عملی و اجرائی تئاتر پس از فراگیری آموزشهای لازم بود. بعد از انتقال و انتصاب لطفیمقدم به عنوان رئیس اداره فرهنگ و هنر گرگان و گنبد، داریوش ارجمند به سرپرستی مرکز آموزش تئاتر خراسان منصوب شد که به تبع آن هدایت گروه تئاتر این مرکز نیز به وی سپرده شد. ۱۹ نمایش توسط این گروه به اجرا درآمد که از جمله میتوان به مسافران، چشم در برابر چشم، تیمسار تنها، محکوم به اعدام و افعی طلایی اشاره داشت. «ایاس» نوشته رضا صابری و کارگردانی داریوش ارجمند یکی از نمایشهای این گروه بود که در سال ۱۳۵۵ با بازی رویا صابری، رضا صابری، محمد رفائی، محمد صفار، تیمور قهرمان، انوشیروان ارجمند، عباس کاظمی و احمدرضا قوچانی علاوه بر اجرا در مشهد و چندین شهر دیگر، در جشنواره تئاتر زنجان نیز حضور یافت.
گروه تئاتر پارت:
این گروه در سال ۱۳۴۵ یعنی سه سال پیش از آغاز به کار مرکز آموزش تئاتر، به سرپرستی داوود کیانیان شکل گرفت و جمعاً ۱۶ نمایش را روی صحنه برد. اغلب نمایشهای اجرا شده توسط این گروه به قلم و کارگردانی کیانیان بود. «اجاق کور» یکی از این نمایشها با بازی زهرا رضوی، محمد کلاهی اهری، احمدرضا آزاد و محسن قدیرزاده در خانه نمایش روی صحنه رفت. این گروه دارای شاخهای به نام گروه تئاتر کوچک بود که اغلب بازیگران آن را نوجوانان تشکیل میدادند. کیانیان علاوه بر آموزش اعضاء گروه تئاتر کوچک، چند نمایش نیز با همراهی آنها به اجرا درآورد که از آن جمله میتوان به نمایش موفق «بچهها و سگها» اشاره داشت. گروه تئاتر پارت برای نخستین بار نمایشهایی از آثار برشت به نامهای «استثناء و قاعده» و «آنکه گفت آری آنکه گفت نه» را در خراسان روی صحنه آورد.
گروه تئاتر آرش:
منصور همایونی، هنرمند پرتلاش و برجسته تئاتر مشهد با تجربه مدیریت تماشاخانه نادر و همکاری چندین ساله با تماشاخانه گلشن در سال ۱۳۴۶ گروه تئاتر آرش را بنیان گذارد. در همان اوایل تشکیل گروه، ۱۰ نفر از اعضای آن دورهای چهار ماهه را در اداره هنرهای دراماتیک تهران گذراندند. گروه آرش ۱۴ نمایش را روی صحنه آورد که کارگردانی کلیه آنها برعهده همایونی بود. «آرشین مالالان» نوشته «اورزبک حاجی بکلو» یکی از این نمایشها بود که همایونی آن را به سفارش دکتر علی شریعتی در تالار شیر و خورشید سرخ (هلال احمر) روی صحنه آورد. عواید این نمایش به ستاد امدادی که شریعتی در دانشگاه جهت کمک به زلزلهزدگان جنوب خراسان راهاندازی نموده بود تعلق گرفت. در این نمایش منصور همایونی، احمد میرباذل، جلیل صابر، نیره خشنود، مهین سیار، منصوره طاهری، حسین جلالیان، حسن غراب و سروناز جهانی بازی داشتند. آرشین مالالان به همراه نمایشهای زارع شیکاگو و داماد عزیزم توسط این گروه در تلویزیون ملی ایران – مرکز مشهد -ضبط و پخش گردید. مستأجر، مشهدی عباد، سرگذشت و پنجمین قربانی از جمله دیگر نمایشهای این گروه محسوب میشود.
گروه تئاتر توس:
«علامت سئوال»، «ایستگاه»، «شادی باید» تنها نمایشهایی بودند که توسط گروه تئاتر توس به اجرا درآمدند. این گروه را انوشیروان ارجمند در سال ۱۳۵۳ تاسیس کرد. «ایستگاه» به نویسندگی و کارگردانی انوشیروان ارجمند در سال ۱۳۵۵ علاوه بر اجرای عمومی توسط تلویزیون ملی ایران – مرکز مشهد – نیز ضبط و پخش گردید. رویا صابری، انوشیروان ارجمند، رضا صابری، محمود رفائی و علی آزادنیا بازیگران این نمایش بودند.
گروه تیاترک:
این گروه نیز به سرپرستی مهرداد تدین فقط سه نمایش را اجرا کرد. «دشمنان» نوشته «ارکادی لئوکوم» و کارگردانی غلامرضا موسوی با بازی بیژن امکانیان و مهرداد تدین و «تابلوهای فریاد» و «تابلوهای آینه» به نویسندگی و کارگردانی مهرداد تدین.
گروه تئاتر پارس:
در سال ۱۳۵۴ به سرپرستی غلامحسین صابری شکل گرفت اما چندان فعال نبود و فقط یک نمایش تحت عنوان «بامها و زیربامها» نوشته غلامحسین ساعدی و کارگردانی علی حمیدی روی صحنه آورد. بازیگران این نمایش عبارت بودند از: سپیده خضوعی، سعیده حضوعی، فریبا داودی، ایرج پرهیزگار، حسن مرادی، علیرضا توسی، علی سوزنچی، احمد تاجبخش و بهنام پرهیزگار. همچنین گروه تئاتر پارس دارای یک گروه زیرمجموعه ویژه کودکان بود که توسط علی حمیدی سرپرستی میشد.
«آپادانا» نقش مهمی در علمی و عملی شدن تئاتر خراسان داشته است
نگاهی به یکی نخستین گروه هـای حرفه ای تئاتر در خراسان
محمد اسدی نژاد*:
تئاتر صحنۀ کوچکی از صحنۀ بزرگ زندگی دنیا است و زمانی این زندگی خوب پیش می رود که هر یک از افراد نقش خود را با نظم و ترتیب ایفا نمایند.
در این نوشتار گذری داریم به یکی نخستین گروه هـای حرفه ای تئاتر در خراسان که با تکیه بر قوانین و قواعد تئاتری چشم انداز زیبایِ تازه ای را در برابر علاقه مندان به هنر نمایش نمایاندند.
خسرو هوشیار، احمد شمس آصف و منوچهر خادم زاده سه دوستِ هنرمند بودند و هستند که سبقۀ رفاقت شان به سالهایِ دور باز میگردد. این سه نفر سودای بازیگری در سر داشتند و با اجرای نمایش های محله ای، تمرین ها و تلاش های بسیار وارد رادیو مشهد شدند.
روزی منوچهر خادم زاده به اتفاق جوانی عینکی به سراغ خسرو هوشیار می رود و در خلال گفت گوها از توانایی آن جوانِ عینکی سخن می گوید و از تجربه تئاتری او در نمایش های دبیرستانی یاد می کند. آن جوان عینکی «محمد مطیع» نام داشت که مادرزاد، بازیگری قهار بود.
رفاقت بین آنها شدت گرفت و جلسات مکرری در باب نمایش گذاشته شد که در یکی از دیدارهـا و بحث هایشان به تشکیل یک گروه نمایشی کشید و بدون چانه زدن نام یکی از کاخ هـای هخامنشی « آپادانا» را برای گروه خود نهادند و بدین ترتیب بود که گروه نمایشی « آپادانا » شکل گرفت.
خسرو هوشیار علاوه بر اینکه در اندیشه ساختار حقوقی وَ دستمرد هـا، نیز امور مالیِ گروه نقش داشت، وظیفۀ تقسیم رل ها به هنرپیشگان را نیز بدوش می کشید و برای فراهم کردن امکانات جهت اجرای نمایش دغدغه ها داشت. حضور وی در آپادانا صرفاً جنبه معنوی داشت و دستاوردش ارضای حس هنردوستی و چشیدن لذت فرهنگی بود.
آن روزهـا روح و جان منوچهر خادم زاده، در شوق اجرای یک نمایش در مشهد ملتهب بود، او آنقدر به مشهد علاقه مند بود که تا آخرین سالهای سکونتش در ایران، ته لهجۀ مشهدی در سخن گفتنَ ش محسوس بود.
اما بر و بچه های عاشق و دلباختۀ آپادانا همچنان جا و مکانی برای تمرین و نشست های دوستانه نداشتند، از این رو در خانه یکدیگر و پارک هـا همدیگر را ملاقات م یکردند که در یکی از این دیدارهـا با افسر جوانی که سابقۀ دوستی با منوچهر خادم زاده داشت، آشنا شدند و آن افسر جوان موجبات نخستین اجرای آپادانا را در باشگاه افسران به مناسبت ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان فراهم کرد.
خسرو هوشیار با اتکا به تجربه مهارتی که در نوشتن نمایش های رادیویی کسب کرده بود نمایشی با مضمون میهن پرستی نوشت و عنوان « ناگسستنی » را برای نمایش برگزید. کارگردانی نمایش را منوچهر خادم زاده بعهده گرفت. تمرینات نمایش بخوبی پیش میرفت لیکن یکی از بازیگران (؟) از عهده ایفای نقش منفی بر نمی آمد اما ناچاراً با همان بازیگر تمرین هـا ادامه پیدا کرد.
مدتی از تمرین ها می گذشت که خسرو هوشیار متوجه شد هر روزه جوانی باریک اندام و بلند بالایی در انتهای سالن حاضر می شود و نظاره گر تمرین های آن هاست. کنجکاوی هوشیار گل کرد و جوان را به صرف نوشیدنی به قنادی باختر دعوت کرد و علت آمدنش را جویا شد:
جوانک می گوید: «عاشق نمایش است و از تماشای تئاتر آنها لذت می برد، در باشگاه افسران سرباز است و بعدازظهر ها بیکار» نام آن جوان « داریوش ارجمند» بود.
خادم زاده و هوشیار بر این اندیشه که ارجمند را جایگزین بازیگر نقش منفی کنند پیشنهاد بازی به او می دهند، ارجمند از سر عشق و علاقه این پیشنهاد را با شوق می پذیرد. وی به سرعت گفتار و نقش را در ذهن خویش می سپرد چنان که به هدایت کارگردان نیاز نداشت زیرا کراراً تمرین هـا را دیده بود و شنیده بود و راهنمایی ها را آموخته بود.
چنین شد که « داریوش ارجمند» در آن نمایش جا افتاد و نخستین سنگ بنای سرنوشتی را در سالن باشگاه افسران لشگر خراسان بر اندام روزگارهنری او نهاد که او را به عنوان بازیگری قدر، نامدار و جاودانه کرد. حضور داریوش ارجمند در آپادانا هسته بنیادی گروه را قوی تر کرد و قوام و انسجام بیشتری بخشید.
باری، نمایش ناگسستنی به مدت سه شب با توفیق و مقبولیت بسیار اجرا شد و در اولین گام، آپادانا تئاتری دلنشین را به علاقه مندان و هنردوستان ارائه داد.
داریوش ارجمند پس از اتمام سربازی در رشته تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه ادبیات مشهد به تحصیل پرداخت و باتفاق یاران آپادانی اش خسرو هوشیار، محمد مطیع و منوچهر خادم زاده موج جدیدی در عرصه علمی و عملی تئاتر براه انداختند. سپس بعضی از همکاران و دوستان و هم درسانشان به گروه آپادانا پیوستند که می توان به نام هایی چون جهانگیر و ناصر پیراسته، رضا مشرف و شهزاد قهرمان و … اشاره کرد.
موفقیت آپادانا به جایی رسید که برای موضوعات متفاوت و به سفارش ارگان های مختلف نمایش می نوشتند و به صحنه می بردند که می توان نمایش رودخانه به قلم خسرو هوشیار را نام برد که برای آموشگاه عالی پرستاری مشهد نوشته و اجرا شد. موضوع نمایش تعارض دو جوان در خانواده روستایی بود. نقش شخصیت مثبت نمایش را محمد مطیع و نقش منفی را منوچهر خادم زاده بازی می کرد و دوتن از دختران دانشجو نیز در آن نمایش ایفای نقش نمودند. کارگردانی را منوچهر خادم زاده بعهده داشت وطراحی و ساخت دکور را ناصر پیراسته انجام داد.
موفیت آن برنامه در آن محیط آموزشی، قابل قبول بود و سبب شد که گروه آپادانا نمایش کمدیِ « آله خاندرو کازونا» به کارگردانی خادم زاده و بازیگری محمد مطیع، داریوش ارجمند، فرحدخت فرخ تکین و … با دکور زیبایی از ناصر پیراسته در همان سالن آموزشگاه اجرا شود.
دیگر آپادانا به روی غلطک افتاده بود و محمد مطیع داستان شورانگیز صادق هدایت « داش آکل » را برای اجرای نمایش تنظیم، ویرایش و برای اجرا آماده گردید.
کارگردانی را خود خادم زاده بعهده گرفت و نقش داش آکل به محمد مطیع و کاکارستم به داریوش ارجمند محول شد و سایر نقش ها بین اعضای گروه تقسیم شد. برای دکور و صحنه آرایی ناصر پیراسته سنگ تمام گذاشت و خسرو هوشیار در طراحی و و تدارک لباس ها و آکسسوار صحنه پیگیری هایی انجام داد. همه عوامل کوشیدند و از جان و دل مایه نهادند تا یکی از بهترین نمایش های آپادانا، با موفقیت به صحنه رفت.
سایر نمایش های آپادانا شامل :
_ دست بالای دست نوشته گوهر مراد بود که خادم زاده کارگردانی کرد و با بازی خود خادم زاده، داریوش ارجمند، شهزاد قهرمان، فرحدخت فرخ تکین و خسرو هوشیار در سالن شیر و خورشید سرخ اجرا شد.
_ تابلو موزیکال عنوان نمایش دیگری از آپاداناست که نوشته هوشیار و کارگردانی آن را طبق معمول خادم زاده بعهده گرفت. موسیقی، دکور و تصاویر دل انگیزش کار جهانگیر پیراسته بود
– عقل برتر از احساسات نوشته « ای. استار گی» نیز به همت آپادانا اجرا شد.
محمد مطیع پس از اجرای داش آکل به تهران رفت و در آنجا عرصه های بازیگری را طی کرد.
خسرو هوشیار در سال ۱۳۴۸ فارغ التحصیل شد و از دنیای هنر نمایش کناره گرفت اما هماره در کنار هنرمندان خراسان حضوری گرم دارد. وی اینروزهـا با دنیای پر از خاطرات نمایشی؛ روزگاری فرهنگی، مطالعاتی و ادبی را سپری می کند.
منوچهر خادم زاده برای ادامه تحصیل به امریکا رفت و برای همیشه در آنجا ساکن شد و اکنون به فعالیت های فرهنگی و تحقیق و تألیف مشغول است .
احمد شمس آصف صداپیشه توانا وفعال صدا وسیمای ایران است که در همان سالها به تهران مهاجرت کرد. ( ناگفته نگذریم که احمد شمس اصف عملاً در گروه آپادانا حضور مستمر و فعال نداشته است و از همکاران رادیویی خسرو هوشیار در آن مقطع زمانی بوده و سبب ساز آشنایی خسرو هوشیار و منوچهر خادم زاده، هسته های مرکزی گروه شایسته و پیشتاز آپادانا شده است)
با این تعاریف آپادانا با آن همه موفقیت های چشمگیر پرونده اش بسته شد اما انکار ناپذیر است که فعالیت های هر چند کوتاه آپادانا نقش مهمی در علمی و عملی بودن تئاتر خراسان داشته است.
منابع:
- ۱- کارنامک ۱و۲- بولتن اداره کل فرهنگ و هنر خراسان- به کوشش رضا صابری
- ۲- روزنامه خراسان از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۷
- ۳-سی سال خاطرات پشت صحنه تئاتر- اصغر میرخدیوی
- ۴-*پژوهشگر تئاتر مشهد
- ۵-مشهدتئاتر
پاسخ دهید