زمین لرزه های مهم دوره پیش از اسلام و پس از آن
استان خراسان رضوی
مطالب چندانی درباره زمین لرزه های دوره پیش از اسلام در دست نیست و مقدار اندکی هم که درباره لرزه خیزی این منطقه در آن زمان می دانیم بر پایه گواههای باستانشناختی و چند گزارش تاریخی قدیمی استوار است. محل قدیمی ترین رویداد را می توان منطقه بوئین زهرا دانست. کاوشهای باستانشناختی در گورستان و تپه سنگزآباد نشان می دهد که زمین لرزه ای ویرانگر در هزاره سوم پیش از میلاد آبادی های این منطقه را از میان برده است (اطلاعات منتشر نشده و نگهبان ۱۹۷۱). همچنین بر پایه گواههای باستانشناختی گمان می رود که زمین لرزه ای در هزاره دوم پیش از میلاد آق تپه در منطقه عشق آباد را بکلی ویران کرده است (اتلس). گواههای همسانی نشان می دهد که تپه گودین در نزدیکی کنگاور نیز در اثر زمین لرزه ای در سده هفدهم پیش از میلاد آسیب دیده بوده است.
بسیاری از اطلاعات مربوط به زمین لرزه در هزاره بعد بر پایه مکاتبات پادشاهان امپراطوری آشور استوار است و این اطلاعات یا مربوط به منطقه نینوا است که بیرون از ناحیه مورد بررسی ما جای دارد و یا درباره مکانهایی از آن امپراطوری است که ناشناخته مانده اند. بدینسان، نامه هایی وجود دارد که مرمت پرستشگاه امشمش و دروازه برج نینوا را پس از رویداد زمین لرزه زیانباری در سده سیزدهم پیش از میلاد ثبت کرده است. مکاتبات بعدی نیز به همان رویداد اشاره می کند و می افزاید که در سده دوازدهم دروازه برج مقابل پرستشگاه ایشتار در نینوا بار دیگر در اثر یک زمین لرزه آسیب دید و تعمیر شد. کاوشهای باستانشناختی نیز ممکن است این آسیب به پرستشگاه را تایید کرده باشد (تامسن ۱۹۳۷، ملووان ۱۹۶۶). مکاتبات سلطنتی همان دوره از زمین لرزه دیگری هم یاد می کند که یک روز تمام به درازا کشید و تنها لرزه ای بود که در طی سه نسل ثبت می شد.
یک نامه آشوری که در یکی از شهرهای دور از مرکز امپراطوری در سده یازدهم نوشته شده می گوید: در روز ۲۱ ایلول [تقویم آشوری؛ نگاه کنید به گرومل ۱۹۵۸، ص ۱۷۴] زمین لرزه ای روی داد. همه بخش پشتی شهر فرو ریخته است؛ همه دیوارها در پشت شهر برجای مانده، به جز ۳۰۱۲ ذراغ از آن که در هم پاشیده و به روی نزدیکترین کناره شهر ریخته است تمامی پرستشگاه فرو ریخته است…
بگذارید سرکرده [ی معماران] بیاید و وارسی کند. (تامسن ۱۹۳۷). چهار نامه آشوری دیگر نیز از خاندان سارگنی ها، یعنی احتمالا به تاریخ ۷۵۰-۶۱۲ پیش از میلاد، به زمین لرزه ها اشاره می کند. یکی از آنها از یک زمین لرزه (ربو) در دور شروکین (یعنی خرساباد، شمال خاوری نینوا) در روز ۹ آذار یاد می کند. دیگری یک پیشگویی را بازگو می کند که : اگر زمین در ماه سیمانو بلرزد آبادی های متروک مانده در مناطق دور از مرکز بار دیگر مسکون خواهد شد (واترمن ۱۹۲۹، ص ۲۲، ۲۷، ۷۹، ۸۰، ۱۲۷، ۱۳۶، ۲۴۷، ۲۵۱). باری، بازشناختن محلهایی که از این زمین لرزه ها آسیب دیده اند امکانپذیر نیست. کاملاً روشن است که زمین لرزه ها در برخی بخشهای امپراطوری کمیاب بوده و در برخی دیگر بیشتر روی می داده اند. نوشتاری که موضوع آن پیشگویی است ظاهراً به دوره ای بودن زمین لرزه ها اعتقاد دارد و می گوید زیرا در پاسخ یک زمین لرزه در مدت بیست و یک سال زمین لرزه دیگری روی خواهد داد (واترمن ۱۹۲۹). ما نتوانسته ایم به دلایل و مدارک اثبات کننده رویداد زمین لرزه های سده ششم پیش از میلاد در شوش، که زیبرگ به آن اشاره کرده است، دست یابیم. نخستین زمین لرزه در ایران که در تاریخ ثبت شده است، زمین لرزه سده چهارم پیش از میلاد است که منطقه ری را ویران کرد. بر طبق گفته دوریس سامسوسی مؤلف کتابی درباره تاریخ یونان و مقدونیه که در حدود ۳۵۰ پیش از میلاد نامدار بود، راگا در کشور ماد نام خود را از آنجا گرفته است که زمین در پیرامون دروازه های خزر در اثر زمین لرزه ها چنان پاره پاره شده بود که شهرها و روستاهای بسیاری ویران شده و مسیر رودخانه ها تغییرات گوناگونی یافته بود پوسیدونیوس افامیه ای، در تاریخی که در میانه سده دوم پیش از میلاد نوشته است می افزاید که در این زمین لرزه شمار بسیاری شهر و ۲۰۰۰ روستا ویران شد (استرابون: یازده –۹ –۱).
نویسندگان متذخرتر، برای نمونه آپولو دوروس آرتمیتی که در حدود میانه سده نخست پیش از میلاد نامدار بود، می افزایند که راگا توسط سلوکوس نیکاتور باز ساخته شد (۳۱۲-۲۸۰ پیش از میلاد) و او آنرا ایوروپوس نام نهاد(استرابون: یازده –۱۳-۶). این زمین لرزه بزرگ باید پس از گذر اسکندر از راگا در ۳۳۰ پیش از میلاد و احتمالاً در زمان فرمانروایی سلوکوس روی داده باشد، و احتمال زیاد می رود که این گزارشها به بیش از یک رویداد ویرانگر، همسان زمین لرزه هایی که در ۷۴۳ و ۸۵۵ م روی داده، اشاره می کنند.
در مورد زمین لرزه بعدی تنها گواههای باستانشناختی در دست داریم. این زمین لرزه در دهه نخست پیش از میلاد روی داد و شهر قدیم نسا و آبادی های خاور باگیر و باختر عشق آباد را بکلی ویران کرد (اتلس). میزان ویرانی نشان از رویداد زمین لرزه بزرگی در این بخش از کپه داغ دارد. برخی گواههای تاریخی مبنی بر رویداد زمین لرزه های در منطقه آرارات در ۱۳۹ م باز مانده است (استپانیان ۱۹۴۲، اتلس). اما روشن نیست که آیا این همان لرزه سده چهارم میلادی در سیپان داغ است که جاناشویلی (۱۹۰۲) و آلیشان (۱۸۸۲) رویداد آن را در ۳۳۸-۳۴۰ م ذکر کرده اند یا نه.
از سده پنجم میلادی به بعد ذکر خبر زمین لرزه ها فراوانتر می شود اما به رویدادهایی اشاره می شود که بیشینه حد خاوری آنها از وان، موصل و کرکوک در نمی گذرد. می شنویم که در اواخر سده چهارم موصول به شدت آسیب دید (نو ۱۹۱۱) و در ۴۶۱ م منطقه ملازگرد، شمال وان، ویران شد (هوهانس آواگرتس، در هاکوبیان ۱۹۵۶، ص ۲۷). همچنین گفته شده است که در زمان تولد محمد پیامبر اسلام (که بر پایه روایت رایج در نوامبر ۵۷۰ م بوده است) زمین لرزه ای سیزده برج ایوان کسری در تیسفون، جنوب بغداد، را ویران کرد (یعقوبی، تاریخ: ج ۲، ص۵). در حالیکه رویداد زمین لرزه را می توان پذیرفت اما لازم نیست که همزمانی نمادین آن را با تولد محمد (ص) جدی گرفت. از زمین لرزه ویرانگر دیگری در آوریل ۶٫۱ در تارون، بین کیگی و موش در ارمنستان، نیز نویسندگان همروزگار یاد کرده اند (یوهانس ما میگونیان، ج ۲، ص ۳۶۹؛ رجوع کنید به میشل، ج .۱ ، ص ۲۳). به نظر می رسد که فعالیت لرزه ای در این بخش از آناتولی به گونه ای متناوب به مدت حدود چهل سال ادامه یافت (یوهانس مامیگونیان، ج۳، ص. ۳۷، ج ۵، ص ۳۸۱؛ میشل ، ج۱۱، ص۵) و از جمله لرزه زیانباری در ۶۲۸ م در منطقه کرکوک روی داده است (تاریخچه رویدادهای گوناگون تا سال ۷۲۴، ص ۱۳۹؛ هموفمان.۱۸۸ ، ص ۷۷).
زمین لرزه های مهم دوره بعد از اسلام
• ۷۶۳م، خراسان. در سال ۷۶۳ زمین لرزه فاجعه باری در خراسان روی داد که کوه ها را از جای خود حرکت داد و هیچ درختی و سنگی را برجای خویش استوار باقی نگذاشت. باز شناختن ناحیه آسیبدیده ناممکن است اما لرزه، که زمین لغزه هایی را به راه انداخته و یا با دگر ریختی های زمین همراه بوده است. بنظر نمی رسد که به هیچ یک از مراکز جمعیت آسیب رسانده باشد. محل های احتمالی این زمین لرزه، که راههای ارتباطی مهمی از آن می گذشته، می تواند منطقه قهستان ( خواف، قاین، طبس) و یا ناحیه جاجرم، جوین، نیشابور بوده باشد.
• ۸۱۹م ، بلخ- طالقان. در ذیحجه ۲۰۳ زمین لرزه فاجعه باری در خاور خراسان روی داد که یک چهارم شهر بلخ و مسجد جامع آن را ویران کرد. محل های دیگری که به شدت آسیب دید شهرهای فاریاب(دولت آباد) و طالقان ( قلعه ولی ) و مناطق جوزجان در باختر و تخارستان در خاور بود. در این نواحی خانه های بسیاری ویران شد و تلفات سنگینی به بارآمد. لرزه در مرو و ماوراء النهر نیز حس شد. در نتیجه زمین لرزه سطح آب زیر زمینی بسیار بالا آمد و بیابان سدره بین شبرغان و بلخ را آب فرا گرفت و آنرا به سرزمینی حاصلخیز بدل کرد. پسلرزه ها زمان درازی ادامه داشت.
• ۸۴۹ م ، هرات. لرزه آسیب رسانی در هرات درسال ۲۳۴ ق مایه فرو ریختن برخی خانه ها شد.
• ۸۵۶( ۲۲ دسامبر)، قومس. در روز سه شنبه ۱۸ شعبان ۲۴۲ زمین لرزه فاجعه باری در البرز خاوری روی داد که منطقه قومس و ناحیه خراسان باختری، توابع نیشابور، را ویران کرد. در درازنای قطعه زمین حاصلخیزی که به طول ۳۵۰ کیلومتر میان البرز و دشت کویر، از خور تا فراسوی بسطام و در بخش هایی از طبرستان و گرگان کشیده شده است، ۲۰۰۰۰۰ تن کشته شدند و عملاً همه روستاها ویران شد. در منطقه قومس، بیشترین زیان های زمین لرزه به دامغان رسید که نیمی از شهر ویران شد و در ان ۴۵۰۹۶ تن کشته شدند. در مناطق کوهستانی دگر ریختی های گسترده زمین، و از جمله احتمالاً گسلش سطحی، روی داد. شهر قدیمی قومس، مرکز پیشین ایالتة نیز ویران و احتمالاً پس از زمین لرزه سرانجام متروک شد. یک سوم بسطام فرو ریخت و در منطقه میان این شهر و دامغان، دو نسل بعد هنوز اثرات زمین لرزه مشاهده می شده است. طبرستان وگرگان نیز در اثر زمین لرزه آسیب دید، و لرزه اثر فاجعه باری بر منابع تامین آب منطقه قومس داشت زیرا باعث خشکیدن چشمه ها و قنات ها شد، و یا با به راه انداختن زمین لغزه هایی مسیر رودهایی را که به سوی دشت جریان داشتند سد کرد.
بیرون از منطقه کلانلرزه ای، نیشابور در سوی خاور و ایالت جبال در سوی باختر و جنوب باختر قومس نیز به شدت لرزیدند و زمین لرزه در ری، قم و حتی در اصفهان حس شد و در آنجا نگرانی زیادی برانگیخت. پسلرزه ها چند سال ادامه یافت و احتمالاً مایه آسیب هایی در خراسان باختری شد.
• ۸۵۹ م، خراسان. به احتمال زیاد این رویداد یک پسلرزه آسیب رسان زمین لرزه ۸۵۶ م منطقه قومس بوده که در سمت خراسان روی داده است.
• ۹۱۴ م (آوریل)، بخارا. ممکن است که عامل ویرانی مسجد جامع بخارا که بسیاری در آن کشته شدند، زمین لرزه ای در رمضان ۳۰۱ بوده باشد. در سراسر شهر بسیار کسان مردندو شهر خالی ماند.
• ۹۴۳ م ( اوت)، اترک- نسا. در ذیحجه ۳۳۱ زمین لرزه فاجعه باری در منطقه نسا روستاهای بسیاری را ویران کرد و بیش از ۵۰۰۰ تن را کشت.
زمین لغزه ها در دره سملقان بیش از سی روستا را فرا پوشاند و به نظر می رسد که دگر ریختی های زمین با سد کردن و قطع جریان آب اثرات مهمی بر رودخانه های این دره به جا گذاشته باشد.
• ۱۰۵۲ م (۲ ژوئن)، بیهق. زمین لرزه ویرانگری در منطقه بیهق و بویژه در پیرامون مرکز آن منطقه، سبزوار کنونی، روی داد. لرزه اصلی در اول صفر ۴۴۴ و پسلرزه های آن که به مدت بیش از یک ماه دنباله داشت شهرو باروی آن را به ویرانه ای بدل ساخت. زمین لرزه به گونه ای گسترده حس شد و از سالی که این لرزه روی داد، یک سده پس از آن هنوز به عنوان سال زمین لرزه یاد می شد. کسان بسیاری کشته شدند و باروی شهر به مدت بیست سال به صورت ویران باقی ماند.
• ۱۰۶۶ م(مه)، قهستان. رشته ای از تکان های زمین لرزه در خراسان روی داد که چند روز در ماه جمادی الثانی ۴۵۸ ادامه داشت. در قهستان، کوه ها شکافته شد و شماری از روستاها بکلی ویران شد. بسیاری کسان جان خود را از دست دادند و بازماندگان در فضای بیرون ماندند.
• ۱۱۰۲ م (۲۸ فوریه)، هرات. شماری از خانه ها و ساختمان های دیگر در هرات در اثر زمین لرزه ای که به مسجد جامع نیز آسیب سنگینی رساند ویران شد و تلفاتی به بار آمد.
• ۱۱۴۵ م، نیشابور. درسال ۵۴۰ ق زمین لرزه ای با ویرانگری در منطقه حلوان ( سرپل ذهاب) روی داد و سبب دگر ریختی های زمین در کوه ها شد.رباط بهروزی ویران شد و شمار بزرگی از کوچ نشینان ترکمن کشته شدند . در بغداد لرزه بشدت حس شد و زمین به هنگام جنبش چند بار شکل امواج بخود گرفت و باعث ترک خوردن برخی دیوارها شد.
• ۱۲۰۹ م ، نیشابور. در سال ۶۰۵ ق زمین لرزه فاجعه باری، که در سرتاسر بخش بزرگی از خراسان باختری حس شد، منطقه نیشابور را تقریباً بکلی ویران کرد. شمار بسیار اندکی از ساختمان ها در نیشابور توانستند در برابر لرزه ایستادگی کنند و این استثناء ها عبارت بودند از مسجد منبعی و میدان اصلی. بقیه شهر فرو ریخت و به رغم این واقعیت که پیشلرزه ها به مردم هشدار داده بود و بسیاری از آنان به فضای باز گریخته بودند، شمار بسیاری از مردم کشته شدند. آسیب در بیرون شهر نیز به همان اندازه سنگین بود، به گونه ای که در چندین روستا حتی یک تن نیز جان بدر نبرد. در مجموع، پیرامون ۱۰۰۰۰ تن کشته شدند . پسلرزه ها به مدت دو ماه دنباله داشتند و شهر نیشابور دگربار بر همان جایگاه ساخته شد.
• ۱۲۳۸ م ، گناباد. در حدود سال ۶۳۵ ق زمینلرزه ویرانگری در گناباد روی داد.
• ۱۲۵۱ م ، نیشابور. زمین لرزه ای در نیشابور درسال ۶۴۹ ق بخشی از شادیاخ را بکلی ویران کرد.
• ۱۲۷۰ م( ۷ اکتبر)، نیشابور. در بامداد ۱۹ صفر ۶۶۹، زمین لرزه فاجعه باری در نیشابور روی داد،حومه پیشین شهر، شادیاخ، و شماری روستا را ویران کرد و ۱۰۰۰۰ تن از مردم از میان رفتند. به همه ساختمان های عمده،از جمله مناره مسجد جامع، زیان رسید. پسلرزه ها تقریباً بدون وقفه به مدت دو هفته دنباله داشت. سرانجام، نیشابور در جایی که از جایگاه پیشینش قدری فاصله داشت دگر باره ساخته شد.
• ۱۳۳۶ م ( ۲۱ اکتبر)، خواف. در اوایل بامداد دوشنبه ۱۴ ربیع الاول ۷۳۷ زمین لرزه فاجعه باری در خرسان در منطقه خواف روی داد. شهر جرد به تمامی ویران شد و در روستاهای میان جرد و زوون ۲۰۰۰۰-۳۰۰۰۰ تن جان خود را از دست دادند. در زوزن فرمانروای محلی در فرو ریزش کاخش در اثر زمین لرزه کشته شد. یک بیماری همه گیر، احتمالاً و با، پس از زمین لرزه شیوع پیدا کرد و در نتیجه ۱۱۰۰۰ تن دیگر در منطقه میان سنجان زاوه ( سنگان) و دوغ آباد مردند. همه نشانه ها حاکی از آنست که این بزرگترین زمین لرزه هایی بوده که در قهستان روی داده است. جرد، زوزن، و همه روستاهای بین آنها ویران شد، و تقریباً حتمی است که خود خواف به شدت زیان دیده است. از اینرو، ناحیه کلانلرزه ای زمینلرزه باید در امتداد دره های رود دو نخ و رود فدک به سوی سنجان (سنگان) کشیده شده باشد. محور بلند ناحیه حدود ۱۱۰ کیلومتر درازا دارد و در جاهایی همراستای گسله های کواترنر می باشد. این گسله ها، که بیشتر در آبرفت هستند، بر روی عکس های هوایی قابل مشاهده اند و بر روی زمین می توان آنها را که دارای امتداد شمال ۱۴۰ تا ۱۵۰ خاور هستند به گونه ای نا پیوسته در طول چند کیلومتر دنبال کرد. بزرگ بودن ناحیه کلانلرزه ای، همراستایی آن با آنچه که به نظر میرسد سیماهایی با خاستگاه زمینساختی جوان باشند، که لرزه احتمالاً بر منابع تامین آب منطقه داشته است و دیرش طولانی لرزه همگی نشان دهنده زمین لرزه ای با بزرگای زیاد است.
• ۱۳۸۹ م ( فوریه)، نیشابور. درصفر ۷۹۱ بار دیگر یک زمین لرزه فاجعه بار به دنبال پیشلرزه های نیرومندی که به مدت چهار روز روی می دادند، به نیشابور آسیب رساند. لرزه اصلی، که بسیار شدید بود و مایه ویرانی تقریباً آنی گردید. شهر را به تمامی ویران کرد و همه ساکنان شهر،بجزشماراندکی راکشت.
چند ماه پس از زمین لرزه، بازماندگان در نزدیکی ویرانه های شهر ساختمانهایی را که سقف آنها با تیر و چادر پوشانده می شد برپا کردند. دگرریختی زمین، احتمالاً زمین لغزه ها، آسیب های اساسی به برخی از روستاها راسند و به کشمکش های بعدی بر سر مالکیت زمین در نواحی آسیب دیده انجامید.
• ۱۴۰۵ م ( ۲۳ نوامبر)، نیشابور. در ۳۰ جمادی الاول ۸۰۸ زمین لرزه فاجعه باری در نیشابور و توابع آن روی داد. شهر کاملاً ویران شد و تنها کسانی که در بیرون و در صحرا بودند جان بدر بردند. پسلرزه ای ویرانگر به مدت چندین روز دنباله داشت و در مجموع بیش از ۳۰۰۰۰ تن جان باختند و هیچ ساختمانی پا برجا نماند. شهر، شاید در جای کنونی خود، دگر بار ساخته شد.
• ۱۴۱۰ م، بلخ. درسال ۸۱۳ ق زمین لرزه هایی در شهرهای افغانستان(؟) حس شد که به بلخ و بخارا زیان رساند. در کوهستان زمین لغزه رودخانه را سد کرد و دریاچه ژرفی پدید آورد.
• ۱۵۴۹ م (۱۵ فوریه)، خاور قاین. درشب چهارشنبه ۱۷ محرم ۹۵۶ زمین لرزه بزرگی در منطقه قاین روی داد. لرزه پنج روستا را، احتمالاً در منطقه زیر کوه، کاملاً ویران کرد و ۳۰۰۰ تن جان باختند. خود قاین، که گمان می رود از منطقه رو مرکزی زمین لرزه قدری فاصله داشته است، به نظر نمی رسد که از این زمین لرزه آسیب سختی دیده باشد. این رویداد را یک اختر گوی محلی، که خود نیز در جریان آن کشته شد، پیشگویی کرده بود.
• حدود ۱۵۹۸م، مشهد. گویا زمین لرزه ای در نزدیکی مشهد به گنبد مسجد گوهرشاد آسیب رساند.
• ۱۶۱۹ م (مه)، دوغ آباد. لرزه ویرانگری در منطقه زاوه و محولات در خراسان در سال ۱۰۲۸ ق دوغ آباد را کاملاً ویران کرد. به رغم این واقعیت که بیشتر مردم در بیرون و در کشتزارها بودند زمین لرزه حدود ۸۰۰ نفر را در شهر و بیرون آن کشت. این رویداد از همه لرزه هایی که پیش از آن در منطقه روی داده بود بزرگتر تلقی شد.
• ۱۶۷۳ م، ( ۳۰ ژوئیه)، مشهد. در ۱۵ ربیع الثانی ۱۰۸۴ زمین لرزه ویرانگری در خراسان روی داد. دو سوم مشهد، از جمله گنبد مرقد امام رضا، سقف گنبدی مسجد گوهر شاد و بسیاری ساختمان های همگانی، ویران شد. ۴۰۰۰ تن کشته شدند. نیشابور نیز به سختی آسیب دید و نیمی از شهر فرو ریخت و ۱۶۰۰ تن جان خود را از دست دادند. گفته شده است که شهر کوچک دیگری نیز بکلی ویران شده بوده است.
• ۱۶۷۸ م ، گناباد. زمین لرزه ویرانگری در خراسان روستاهای بسیاری را ویران کرد. شهر گناباد بطور کامل ویران شد و تلفات بسیار زیاد بود. تنها مسجد جامع قدیمی پس از لرزه برپا ماند و تنها یک تن جان بدر برد. بازماندگان روستاهای حومه شهر بار دیگر شهر راسامان دادند.
• ۱۶۸۷ م ( آوریل)، مشهد. لرزه آسیب رسانی در مشهد روی داد.
• ۱۶۹۵ م ( ۱۱ مه)، اسفراین. در سپیده دم ۲۷ رمضان ۱۱۰۶ زمین لرزه بزرگی در دره اسفراین روی داد. روستاهای بسیاری در این ناحیه تنک جمعیت ویران شد و در هر یک از آنها از یکصد تا حدود ده تن کشته شدند. روستای بزرگ باتای بطور کامل ویران شد و ۳۶۰ تن در آنجا کشته شدند و دام های بسیاری نیز تلف شدند. در بنیر واقع در پای کوه های همجوار، زمین لغزه ای روستا را فرا پوشاند. در کوران، جایی در سوی جنوب دره، لرزه آسیب هایی رساند و مایه بیم و هراس بسیار در میان مردم و حیوانات شد. به مدت بیش از یک سال، تا ۲۵ محرم ۱۱۰۸/۲۴ اوت ۱۶۹۶، پسلرزه های نیرومند به فراوانی روی می داد و تا لرزه های خفیف نیز یکسره فروکش کند نزدیک سه سال به درازا کشید.
• ۱۷۸۰ م ، خراسان. در سال ۱۱۹۴ ق زمین لرزه ای سبب مرگ ۳۰۰۰ تن در خراسان شد.
• ۱۸۰۴م ، مهر. خانه های بسیاری در مهر ویران شد و خانه های دیگری آسیب دید. لرزه، که در سبزوار حس شد، سنگریزش هایی را از کوه های همجوار به راه انداخت.
• حدود ۱۸۱۰ م، غلامان. شهر قدیمی مشهد غلامان در اثر زمین لرزه ای ویران شد
منابع :
پایگاه ملی داده داده های علوم زمین کشور
دانشنامه مشهد
خراسان در طول تاريخ هميشه يكي از فعالترين مناطق لرزهخيز كشور بوده است. لرزهخيزي در ناحيه اي فعال مثل خراسان يك فرآيند بلند مدت بوده و اين فرآيند همچـنان در آينـده تداوم خواهــد داشت. پيامـدهـاي پديده لرزهخيزي تنها به ضايعات انساني ختم نميشود، بلكه آثار آن بر ساختمانهاي مسكوني و صنعتي و نيز اقتصاد جامعه لطمههاي جبران ناپذيري وارد ميآورد.
محل | تاريخ (ميلادي) | بزرگی | تلفات انساني |
---|---|---|---|
نيشابور | ۱۲۰۸ | > 7 | ۱۰۰۰۰ |
نيشابور | ۱۲۷۰ | ۱/۷ | ۱۰۰۰۰ |
نيشابور | ۱۳۸۹ | ۳/۷ | - |
نيشابور | ۱۴۰۵ | ۴/۷ | ۳۰۰۰۰ |
مشهد | ۱۶۷۳ | ۶/۶ | ۵۶۰۰ |
گناباد | ۱۶۷۸ | ۵/۶ | - |
قوچان | ۱۸۷۱ | ۲/۷ | - |
قوچان | ۱۸۷۲ | ؟ | - |
قوچان | ۱۸۹۳ | ۱/۷ | ۱۰۰۰۰ |
قوچان | ۱۸۹۵ | ۸/۶ | ۱۰۰۰ |
كاشمر | ۱۹۰۳ | ۴/۶ | - |
كشورهاي لرزهخيز و داراي تكنولوژي پيشرفته، با بهره گيري از دانش زمان و برخورد علمي با اين مسئله موفق شدهاند تا با پيشگيريهاي ضروري، تلفات انساني و ويرانيهاي ناشي از زمينلرزه را به گونهاي چشمگير كاهش دهند كه به هيچ وجه با تلفات ناشي از اين پديده در كشورهاي لرزهخيز و فاقد دانش و تكنولوژي پيشرفته قابل مقايسه نيست. از اينرو آنچه كه ما بايد انجام دهيم، انتخاب همان روشهاي علمي است كه آنها به كار گرفتهاند، يعني برپا كردن شبكههاي لرزهنگاري و شتابنگاري در پهنههاي لرزهخيز، و ثبت و جمعآوري اطلاعات با كيفيت قابل قبول از سرشت زمينلرزهها و حركات قوي زمين و انجام پژوهشهاي بنيادي بر روي آنها. افزون بر انجام پژوهشهاي بنيادي ذكر شده، وجود يك شبكه تلهمتري در خراسان اين امكان را ميدهد كه مكان و بزرگي زمينلرزه را تعيين كرده و در صورت بروز زمينلرزههاي بزرگ اين اطلاعات ميتواند نقش اساسي را در امــداد رساني به هنــگام و نجــات جان انسانهاي در زير آوار مانده داشته باشد.
براي دستيابي به اين اهداف، پس از زلزله سال ۱۳۴۷ در منطقه طبس، شبكه لرزهنگاري دانشگاه فردوسي مشهد با نصب اولين دستگاه لرزهنگار كوتاه دوره در فروردين ۱۳۵۰ و در شهر كاخك آغاز به كار كرد. در سال ۱۳۷۴ طرحي با همكاري استانداري خراسان وقت و با تصويب كميته كاهش بلاياي طبيعي استان، كميته فرعي زلزله و لغزش لايههاي زمين و دانشگاه فردوسي مشهد، به مرحلة اجرا در آمده است. اين طرح از سه مرحله اجرايي تشكيل شده است: در مرحله اول، برپا كردن ۱۰ پايگاه لرزهنگاري باند پهن، پيشبيني و به اجرا در آمد. در مرحله دوم، اين تعداد به حدود ۲۰ پايگاه افزايش خواهد يافت. مرحله سوم اين طرح، تدارك يك شبكه متشكل از لرزهنگارهاي قابل حمل براي ايجاد پايگاههاي موقت است. با به كارگيري لرزهنگارهاي قابل حمل ميتوان خدمات كارشناسي و تحقيقاتي قابل ملاحظهاي را در زمينه پروژههاي كلان و زيربنايي عمراني و اقتصادي نظير مطالعه محل احداث سدها، نيروگاهها و غيره ارائه داد. مركز تحقيقات زمينلرزه شناسي دانشگاه فردوسي مشهد كه حاصل اين طرح است از سال ۱۳۷۸ فعاليت خود را به طور جدي آغاز نمود و در حال حاضر با ۱۰ پايگاه لرزهنگاري باند پهن در ناحيه خراسان زلزلههاي كوچك و بزرگ منطقه را ثبت مينمايد و پس از تجزيه و تحليل اوليه آنها را براي مطالعات تحقيقاتي در اختيار پژوهشــگران قرار ميدهد.
شبكه لرزهنگاري باند پهن مركز تحقيقات زمينلرزهشناسي دانشگاه فردوسي مشهد با نصب اولين دستگاه لرزهنگار Guralp CMG3T در پايگاه لرزهنگاري چهارچشمه در دامنه ارتفاعات جنوب غربي شهر مشهد در تاريخ ۳ ارديبهشت ۱۳۷۹ افتتاح شد.
در تاريخ ۲۴ دي ماه ۱۳۸۱ به دليل آنكه زمين محل احداث پايگاه چهارچشمه در محدوده شهري واقع شد و تصميم دستاندركاران مربوطه بر تخريب و تسطيح منطقه جهت احداث ساختمان تعلق گرفت، فعاليت اين پايگاه لرزهنگاري متوقف شد و پايگاه به محل جديد خود واقع در شهرك نجفي انتقال يافت.
دومين پايگاه لرزهنگاري در كاخك واقع در جنوب شهرستان گناباد در تاريخ يكم شهريور ۱۳۷۹ افتتاح شد. قابل ذكر است كه ساختمان پايگاه كاخك از سال ۱۳۵۰ (پس از زلزله دشت بياض) احداث شده بود و تا قبل از نصب دستگاههاي جديد از دستگاه پريود كوتاه MEQ800 براي ثبت دادههاي لرزهنگاري استفاده ميشد.
تصوير پايگاه لرزهنگاري كاخك
تصوير پايگاه لرزهنگاري بيرجند
تصوير پايگاه لرزهنگاري قوچان
تصوير پايگاه لرزهنگاري بجنورد
تصوير پايگاه لرزهنگاري نجفي
تصوير پايگاه لرزهنگاري سبزوار
تصوير پايگاه لرزهنگاري فردوس
تصوير پايگاه لرزهنگاري مشهد
تصوير پايگاه لرزهنگاري صالح آباد
تصوير پايگاه لرزهنگاري سرخس
تصوير پايگاه لرزهنگاري خواف
پاسخ دهید