شیخ مفید در کتاب خویش، پیام جامع، آموزنده و جالبی را از امام رضا علیهالسلام آورده است. امام(ع) این پیام را به وسیله حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) فرستادهاند.
متن پیام این است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند.
و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان.
و به صله رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیاء اوست.
دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کردهام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سختترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود.
به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را جز، آنهایی که بدو شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد.
جز اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت(ع) نیز بی بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه می برم.
متن حدیث:
بسم الله الرحمن الرحیم
یا عبدالعظیم!
أبلغْ عنّی أولیائی السلامَ وقل لهم: أن لا یجعلوا للشیطان على أنفسهم سبیلاً، ومُرْهم بالصدق فی الحدیث وأداء الأمانة، ومُرْهم بالسکوت وترک الجدال فیما لا یَعْنیهم، وإقبالِ بعضهم على بعض والمُزاوَرة، فإنّ ذلک قربة إلیّ. ولا یشغلوا أنفسهم بتمزیق بعضهم بعضاً، فإنّی آلیتُ على نفسی أنّه مَن فعل ذلک وأسخط ولیّاً من أولیائی دعوتُ الله لِیعذّبه فی الدنیا أشدّ العذاب، وکان فی الآخرة من الخاسرین. وعرِّفْهم أنّ الله قد غفر لمحسنهم، وتجاوز عن مسیئهم، إلاّ مَن أشرک به أو آذى ولیّاً من أولیائی أو أضمر له سوءً، فإنّ الله لا یغفر له حتّى یرجع عنه، فإنْ رجع وإلاّ نُزع رُوح الإیمان عن قلبه، وخرج عن ولایتی، ولم یکن له نصیب فی ولایتنا، وأعوذ بالله من ذلک.
آن چه در زیر می خوانید برگرفته ازسخنرانی حجهالاسلام والمسلمین قرائتی حفظه الله می باشدکه در شرح نامه امام رضا به جناب عبدالعظیم بیان شده است:
لطفا مطالبی را که سلطان دین حضرت رضا علیه آلاف التحیه والثناء از طریق حضرت عبد العظیمحسنی علیه السلام برای شیعیان دارد را بادقت بخوانیم.با امید به این که به گونه ای عمل کنیم که مرضی خدا ورسول وائمه علیهم السلام باشد ودرآن روز آخر پشیمان از همه عمر نباشیم.
شرح نامه امام رضا به عبدالعظیم:
پیام امام رضا(علیهالسلام) به شیعیان:
اما پیام امام رضا. خیلی پیام مهمی است. انگار این شفای دردهای امروز جامعهی ما است.
بسم الله الرحمن الرحیم. امام رضا پیام میدهد. واسطه چه کسی است؟ عبدالعظیم حسنی.
«أَبْلِغْ عَنِّی أَوْلِیَائِیَ [السَّلَام» سلام مرا به شیعیان و دوستان ما برسان.
«وَ قُلْ لَهُمْ» به آنها بگو.
«لَا یَجْعَلُوا لِلشَّیْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ سَبِیلا»(مستدرک،ج۹،ص۱۰۲) راه شیطان را در خودشان باز نکنند.
این ماهواره راه شیطان است. این سیدی راه شیطان است. این رفیق راه شیطان است.این کتابی که آمد راه شیطان است. این علایقی که با فلانی پیدا کردی این راه شیطان است.
«لَا یَجْعَلُوا لِلشَّیْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ سَبِیلا» یعنی شیطان را در روحشان نفوذ ندهند. از طریق علایق شخصی، کتاب، فیلم، مجله، دوست و غیره. مال حرام! یک درآمد حرام است. این درآمد حرام برایشیطان است.چون درآمد حرام هم خودت را خراب میکند، هم نسل تو را.
«کَسْبُ الْحَرَامِ یَبِینُ فِی الذُّرِّیَّهِ» (کافی،ج۵،ص۱۲۴) نگو: آقا یک راهی پیدا شده درآمد خوبی دارد.
بله راهی پیدا شده، درآمد هم است، اما این درآمد حرام است.
۲- «مُرْهُمْ بِالصِّدْقِ فِی الْحَدِیث» بگو: راست بگویند. حرف که میزنند راست بگویند.
این رنگش میرود یا نمیرود؟ بگو: رنگش میرود.
یک مهمان منزل ما آمد. خدا همهی اموات را رحمت کند. پدرم به او گفت: غذا خوردی؟
گفت: بله
حاج آقا! آقای من گفت: راست میگویی یا دروغ؟ گفت: دروغ! راست بگویید. حرف میزنیم راست بگوییم. بازاری راست بگوید. بنا راست بگوید. نجار راست بگوید. معلم راست بگوید. همه بگویند:
بلد نیستم. سؤال از من میکنی؟ راستش را میخواهی بلد نیستم. «قُلْ» به مردم بگو. «إِنْ أَدْری»(جن/۲۵) به پیغمبر میگوید: به مردم بگو«إِنْ أَدْری» بلد نیستم. خدا به پیغمبر میگوید: بگو بلد نیستم.
چه اشکالی دارد؟ آقا من این را نمیدانم. وارسی میکنم میبینم. «وَ أَدَاءِ الْأَمَانَه» امام رضا فرمود: به مردم بگو: خیانت به امانت نکنند.
امام رضا(ع) به عبدالعظیم حسنی فرمود: به شیعهها بگو بروند دیدن همدیگر. «فَإِنَّ ذَلِکَ قُرْبَهٌ إِلَی»
اگر میخواهید به من نزدیک شوید، دیدن همدیگر بروید.
«وَ لَا یَشْغَلُوا أَنْفُسَهُمْ بِتَمْزِیقِ بَعْضِهِمْ بَعْضا» «تَمزیق»، «کُلَّ مُمَزَّق» (سبا/۷) در قرآن است. «تمزیق» یعنی تخریب. «وَ لَا یَشْغَلُوا أَنْفُسَهُمْ بِتَمْزِیقِ بَعْضِهِمْ بَعْضا» همدیگر را خراب نکنید.
««وَ لَا یَشْغَلُوا» مشغول نکنید «تَمْزِیقِ بَعْضِهِمْ بَعْضا» او این را خراب میکند. این او را خراب میکند. همدیگر را خراب نکنید. اگر کسی به شما بگوید من شما را مکه میبرم به شرطی که یک لجن به کعبه بمالید. هیچکس حاضر نیست.
امام صادق فرمود:
کعبه عزیز هستی. بعد فرمود: آبروی مؤمن از تو هم عزیزتر است. چطور حاضر نیستی لجن به کعبه بمالی؟ خوب لجن به آبروی مردم هم نمال. هرچه دلت میخواهد بگویی. هرکس هرچه میخواهد میگوید. من نه وزیر هستیم. نه وکیل هستم. نه سفیر هستم. یک معلم قرآنی هستم. منتها مشهور هستم. اینقدر کارخانه به من وصل میکنند که من ذرهای در آن شرکت ندارم. مزرعه، این برج برای فلانی است.این پاساژ، مرغداری، گاوداری، من همه چیز دارم خودم هم نمیدانم. حالا اینکه طوری نیست.
من چند تا زن دارم خودم نمیدانم. (خنده حضار) چون پلیس جلوی خانم را گرفته گفته: چرا یک طرفه میروی؟ میگوید: به شما ربطی ندارد. من خانم آقای قرائتی هستم. (خنده حضار) او را بگیرید.
همینطور میگویند. حالا من اصلاً کسی نیستم. حالا خراب هم شوم در انتخابات اینکه رأی بخواهم…
من یک معلم قرآن هستم. ولی مردم ول نمیکنند. هرچه دلشان بخواهد میگویند. هرچه دارم برای همهی مردم جز خانهای که در آن نشستم.
همینطور میگویند: این کارخانه برای چه کسی است. نه که حالا ندارم. از اول عمرم تا حالا با کسی شریک نبودم. آخر ممکن است بگویند: تا دیروز شریک بوده فروخته، در تلویزیون آمده میگوید: من شریک نیستم. نه از اول عمرم تا حالا با کسی هیچ شراکتی نداشتم. حالا از همه گذشته آبروی من
دست تو نیست. فکر میکنی اگر غیبت بکنی من خراب میشوم؟ اتفاقاً هیچ طوری نمیشود. ۴۳ تا رادیو این همه تهمت زدند، طوری نیست. چون خدا قول داده میگوید: «إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا» (حج/۳۸) خدا از مؤمن دفاع میکند. من اگر «الَّذینَ آمَنُوا» باشم خدا از من دفاع میکند. من کسی هم نیستم. ما چه مسئولین عزیزی در مملکت داشتیم، الکی الکی خراب شدند. بردند، خوردند. بیا ببینیم پروندهاش کجاست؟ پروندهاش کجاست؟ به چه دلیل میگویی برد؟ چه کسی ثابت کرده است؟ آبروی همدیگر را نبرید.
نفرین امام رضا به خاطر ریختن آبروی مؤمن
«فَإِنِّی آلَیْتُ عَلَى نَفْسِی أَنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ وَ أَسْخَطَ وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِی دَعَوْتُ اللَّهَ لِیُعَذِّبَه» امام رضا فرمود:
من نفرین میکنم به کسی که آبروی شیعیان را بریزد. تعهد کردم. که کسی که آبروی مؤمنی را بریزد، «دَعَوْتُ اللَّهَ» دعا میکنم، که چه؟ «لِیُعَذِّبَهُ فِی الدُّنْیَا أَشَدَّ الْعَذَاب» در دنیا به زندگی نکبتی گرفتار شود،«وَ کَانَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخَاسِرِین» خیلی امام رضا دلش درد میآید.
امام رضا به عبدالعظیم حسنی فرمود:
به شیعیان من بگو آبروی همدیگر را نریزید. من امام رضا نفرین کردم به کسی که آبرویکسی را بدون دلیل بریزد. تازه دلیل داری، شما حق نداری آبرویش را بریزی. باید به قوهی قضاییه بگویی: بابا این پرونده! برد و خورد و هرچه دلیل داری از مسیرش اقدام کنید. در اینترنت نمیشود.
گفت: بله! آقا در سایتها آمده! باسمه تعالی سایت غلط کرده است. مگر سایت عادل است؟
آن کسی که این را وارد سایت میکند دروغ گفته است. دیروز گفتند: آقا در سایت راجع به فلان چیزچنین گفته است. من زنگ زدم. گفت: آقا اصلاً خریدی از ما نکرده است. فلان وزارت با فلان تأسیسات فلان معامله را کرده است. من به رییس هر دو زنگ زدم گفت: والله دروغ است.
گفتیم: در سایت آمده است. گفت: خوب سایت دروغ میگوید. به رییس سایت زنگ زدم که آقا، دین داری یا نداری؟ چه چیز گیر تو از این تهمتها میآید؟ امام رضا فرمود: من تعهد کردم نفرین میکنم به کسی که آبروی شیعه را بریزد.
«وَ عَرِّفْهُمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ غَفَرَ لِمُحْسِنِهِمْ وَ تَجَاوَزَ عَنْ مُسِیئِهِمْ إِلَّا مَنْ أَشْرَک بِه» خداوند خوبها را میبخشد،
از بدهای شیعیان بد هم میبخشد، مگر کسی که یا مشرک باشد، «أَوْ آذَى وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِی» الله اکبر!
امام رضا فرمود: خدا همهی شیعیان را میبخشد جز دو رقم شیعه! شیعهای که مشرک شود.
شیعهای که مؤمنی را اذیت کند. «آذَى وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِی»
شب جمعهای است که شب شهادت حضرت عبدالعظیم حسنی است. پیام از امام رضا دارد.
امام رضا فرمود: خدا شیعه را میبخشد جز دو گروه! شیعهای که مشرک شود، «أَشْرَکَ بِه»، «أَوْ آذَى وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِی»، «أَوْ أَضْمَرَ لَهُ سُوءا» یا در دلش بدخواه باشد. اصلاً دلش بخواهد فلانی خراب شود. یعنی در دلش بدخواه باشد. «فَإِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ لَهُ حَتَّى یَرْجِع» خدا یک چنین آدمی را نمیبخشد، جز اینکه از اذیت کردن برگردد. «وَ إِلَّا نُزِعَ رُوحُ الْإِیمَانِ عَنْ قَلْبِهِ» کسی که مؤمنی را اذیت کند، مؤمنی را تخریب کند «نُزِعَ رُوحُ الْإِیمَانِ عَنْ قَلْبِهِ» خداوند روح ایمان را از قلبش میگیرد.
کار به آیتالله و فوق دیپلم و لیسانس و دکتر ندارد.
کسی که در دلش بدخواه است. یعنی دوست دارد، قلباً دوست دارد فلانی خراب شود. شما به من رسیدی میگویی: آقای قرائتی من برنامههای تو را گوش میدهم. باقی آخوندها را گوش نمیدهم. تا میگویی: باقی آخوندها را گوش نمیدهم اگر در دلم خوشم میآید معلوم میشود من دین ندارم. حالا تو برنامهی مرا گوش میدهی، متشکرم! چرا باقیها را میگویی، نه من باقیها را خاموش میکنم. بگو: نه خوب باقیها هم سواد دارند. باقیها خیلیهایشان سوادشان از من بیشتر است. سابقهی انقلابیشان، علمیشان بیشتر است. حالا ممکن است من گاهی در حرفهایم یک چیزی میگویم، لبخندی میزنند.
یا روی تخته سیاه مینویسم. حالا به یک دلیلی مثلاً چهار نفر پای بحث من مینشینند، اما اینکه فلانی را خاموش میکنی، و من از اینکه شما به من میگویی آن را خاموش میکنم، خوشحال میشوم. این خوشحالیاش بد است. مدرسهی تو خوب مدرسهای است. مدرسههای دیگر را ول کن. شعر تو خوب است. باقی را ول کن. غذای فلانی خوب است، باقیها را ول کن. یعنی کسانی که لذت میبرند از اینکه دیگران سقوط میکنند. و خودشان مطرح میشوند «نُزِعَ رُوحُ الْإِیمَانِ عَنْ قَلْبِهِ»،
«وَ خَرَجَ عَنْ وَلَایَتِی» امام رضا فرمود: اینها از ولایت اهلبیت بیرون هستند. «وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ نُصِیبٌ فِی وَلَایَتِنَا» در ولایت ما هیچ نصیب و بهرهای ندارند. «وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ ذَلِکَ» پناه میبرم که کسی به اینجا رسیده باشد. چطوری آدم از دین خارج میشود؟
سؤال و جواب. چگونه از دین خارج میشویم؟ مشرک بشویم. مؤمنی را بدون دلیل خراب کنیم. خراب کردن مسلمان خروج از مدار ولایت است. امام رضا نفرین میکند. «لِیُعَذِّبَهُ فِی الدُّنْیَا أَشَدَّ الْعَذَاب» سختترین عذاب، یعنی در دنیا یک بلای بدی گرفتار میشود. اینها همه نتیجهی تخریب است.
آغاز سال است همدیگر را تخریب نکنیم. اگر یک چیزی شنیدیم بگوییم: آقا چرا به من میگویی؟
سند داری برو به دادگستری بگو. دادگاه بگو. سند نداری چرا در اتاق به من میگویی؟ حرفهای شما یا با دلیل است، یا بیدلیل. اگر با دلیل است، چرا دادگستری نرفتی؟ اگر بی دلیل است، چرا در این اتاق میگویی؟
یک کسی آمد پهلوی یک کسی گفت: آقا فلان جا آش میپزند. گفت: خوب بپزند. به من چه؟ گفت: آخر برای تو میپزند. گفت: اگر برای من میپزند به تو چه! آش میپزند به من چه. برای من میپزند به تو
چه! دلیل داری چرا در اتاق من میگویی؟ برو دادگستری بگو. دلیل نداری چرا باز به من میگویی؟
یک زنی را به یک شوهر کوری دادند، این خانم هر شب مینشست. میگفت: آقا نمیدانی من چقدر قشنگ هستم. اگر بدانی چه صورتی دارم. اگر بدانی من چه شکلی دارم. این زن هر شب از زیبایی
خودش برای این مرد میگفت. یک شب شوهر خسته شد. گفت: خانم چند ماه است هرشب که کنار من مینشینی از زیباییهای خودت میگویی. من که چشم ندارم ببینم. اما اگر تو اینقدر خوشگل بودی چشمدارها تو را برده بودند. همین که تو را برای من گذاشتند پیداست خوشگل نیستی.
حالا افرادی هستند میآیند مثلاً سر کلاس، معلم استاد دانشگاه است. یا در یک جلسهای میآید میگوید: فلانی چه کرد و چه کرد و چه کرد. میگوییم: آقا ببین اگر تو واقعاً دلیل داری، خوب برو نزد قاضی این حرفها را بگو. بگو: آقا پروندهاش این است. همین که به من میگویی پیداست خوشگل نیستی.
همین که آمدی به من میگویی، خوب من نه قاضی هستم، نه دادستان، نه تو پرونده دستت است.پس پیداست حرف تو پایه ندارد. اگر حرف تو پایه دارد، قوه قضاییه است. اگر هم پایه ندارد،
چرا به من میگویی؟ اصلاً دلیل اینکه این حرفها را در سایت مینویسند به جای اینکه به قوهی قضاییه بگویند: فلانی برد و خورد و فلان قرارداد، فلان معامله، همین که میگویند.
به هر حال… امام رضا پیغام داد، آبروی همدیگر را نریزید. آبروی همدیگر را بریزید، نفرینتان میکنند.
از ولایت خدا دور هستید. در همین دنیا عذاب شدید میشوید. در آخرت نصیبی ندارید. آبرو ریختن خیلی خطر دارد. این نکتهای است که امام رضا فرمود از طریق عبدالعظیم حسنی.
خوب خدایا هرچه آبروی کسی را ریختیم گذشتهی ما را ببخش و بیامرز. یک تقوایی به ما بده که آبروی همدیگر را حفظ کنیم. آبرو ریختن مثل خوردن گوشت مرده است. گوشت زنده را بکنی جایش پر میشود. اما گوشت مرده جایش پر نمیشود. ولذا قرآن گفته: غیبت این است که گوشت مرده را بخوری. گوشت مرده از مرده بکنی، جایش پر نمیشود. آبرو هم که ریخت، پول گم شود جایش پیدا میشود. خانه خراب شود ساخته میشود. ولی آبرو که رفت دیگر جایش پر نمیشود. ولذا قرآن آبرو ریختن را مثل کندن
گوشت مرده و خوردن گوشت مرده میداند.ما خیلی مرده خوری میکنیم. گرگ، گرگ را نمیخورد. اما آدمها همدیگر را گاز میگیرند. مواظب باشیم بیخود دین فروشی نکنیم. هرکس دلیل دارد قوهی قضاییه. هرکس دلیل ندارد، بگوید: آقا من چون دلیل نیست از اینکه حرفهای شما را گوش بدهم معذور هستم. هر سایتی را نبینید. هر روزنامهای را نخوانید. هر حرفی را گوش ندهید. قرآن میگوید: «إِنَّ السَّمْع» گوش، «وَ الْبَصَرَ» چشم، «وَ الْفُؤاد» قلب و روح، «کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً» (مؤمنون/۳۶) اینطور نیست که حالا گفت و ما شنیدیم.
نباید بنشینیم. باید بلند شوی بروی. باید جلسه را به هم بزنی. حالا او گفت و ما هم شنیدیم.
مگر میشود پای هر رادیویی نشست؟ مگر میشود پای هر اخباری نشست؟ اصلاً بعضی از کشورها نمیخواهند سر به تن جمهوری اسلامی باشد. دشمن ما هستند. دشمن ما… ما نمیگوییم عیب نداریم. هزار و یک عیب داریم. اما اینکه میگوید غرضش اصلاح نیست. آن غرضش این است که مردم را
مأیوس کند. نا امید کند. نظام را تضعیف کند. مردم را از چشم همدیگر بیاندازد. او دشمن ما است.خدایا به ما بصیرتی مرحمت کن که آبروی همدیگر را بدون جهت نریزیم.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
نامههایی از امام رضا به ابن الرضا علیهماالسلام
امام رضا علیه السلام از خراسان نامه هایی را برای فرزند خود ، امام جواد علیه السلام فرستاده است که در ادامه به دو نامه آن اشاره می کنیم:
نامه اول
محمد بن عیسی نقل می کند: در دفتر (محل کتابت و نامه نگاری) ابی عَبّاد بودم که دیدم نامه ای را رونوشت می کند. از او پرسیدم که این نامه کیست؟ به من گفت: این نامه امام رضا علیه السلام به فرزندش امام جواد علیه السلام است که از خراسان برای او ارسال کرده بود. از او خواستم نامه را به من بدهد تا بخوانم. در آن نوشته شده بود:
بسم الله الرحمن الرحیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ أَبْقَاكَ اللَّهُ طَوِیلًا وَ أَعَاذَكَ مِنْ عَدُوِّكَ یَا وَلَدِ فِدَاكَ أَبُوك …
به نام خداوند بخشنده مهربان ، خداوند به تو عمر طولانی عنایت فرماید و تو را از دست دشمنانت مصون دارد . ای فرزندم پدرت فدایت شود. اموال من از آنِ توست من برای تو اندوهبار و دلخستهام تو هم برای حفظ حیثیت و جان و مال خودت از شرور دشمن ، هر کس از چپ و راست تو آمد او را به صله و جایزه خوشحال ساز ، دوستان و موالی و بستگان و فرزندان امام موسی و جعفر را برای قرابت آن دو بزرگوار به مال فراوان، صله رحم کن و از نیکان دودمان آنان دختری با اراده برگزین ، بخیل و ممسک نباش و با او ازدواج نما. خداوند در قرآن میفرماید:
هر کس به خداوند قرض دهد خداوند آن را چند برابر به او بر میگرداند . (۲۴۵/بقره) و نیز میفرماید : هر کس به زن و فرزند و کسان خود وسعت بدهد خداوند به او وسعت و نعمت عنایت فرماید و هر کس از رزق و روزی خود که خداوند به او عنایت فرموده انفاق کند ، خداوند بر وسعت و نعمت و رزق او میافزاید. (۷/طلاق) … ای فرزندم پدرت فدایت گردد این پدر تست که دل به چیزی نبست ، تو هم چنان باش.[۱]
نامه ای دیگر
شیخ صدوق ره در عیون الاخبار از بزنطی نقل می کند:
حضرت رضا علیهالسلام نامهای برای فرزند گرامیش حضرت جواد الائمه علیه السلام نوشت و به مدینه فرستاد که من آن را خواندم. متن آن نامه بدین شرح بود:
یَا أَبَا جَعْفَرٍ بَلَغَنِی أَنَّ الْمَوَالِیَ إِذَا رَكِبْتَ أَخْرَجُوكَ مِنَ الْبَابِ الصَّغِیر …
فرزندم به من خبر دادهاند که چون از منزل بیرون میروی غلامانت بخل و حسادت میورزند تا چیزی از تو به کسی نرسد. برای همین تو را از درب کوچک اندرونی بیرون می برند تا مبادا کسی از تو بهرهمند گردد. این نامه را به تو مینویسم، به همان حقی که بر تو دارم قسمت میدهم با رفت و آمد از درب بزرگ بیرونی و عمومی؛ رفت و آمدت را علنی و آشکار کن و هنگام خروج از خانه ، درهم و دینار همراه خود بردار تا اگر کسی از تو درخواستی کرد ، به او چیزی ببخشی و مردم از خیر تو بهرهمند شوند و به عطایای تو خوشحال و مسرور گردند و دوستدار تو باشند.
جواد عزیزم! اگر عموهایت از تو چیزی بخواهند به هر یک کمتر از پنجاه اشرفی نبخش! و اگر عمههایت از تو درخواستی کنند به هر کدام از آنها کمتر از بیست و پنج اشرفی نده! ولی نسبت به زیادتر از آن خود دانی و بدان با بخششی که می کنی ، حق تعالی مرتبهات را بلند گردانده و تو را محبوب خویشاوندانت می گرداند. در بذل و بخشش مداومت کن و از فقر و تهیدستی ترسی نداشته باش.[۲]
پی نوشت:
۱٫ مكاتیب الأئمة علیهم السلام، ج۵، ص ۲۵۸
۲٫ کافی ج۴ ص۴۳