تربت حيدريه :
شهرستان تربت حيدريه در ۱۰۰۵ كيلومتري تهران و در يك منطقه كوهستاني در دامنه كوه قرارگرفته و داراي آب و هواي گوناگون در نواحي مختلف است. اين شهرستان در گذشته (زاوه) نام داشت. بنا به روايتي در قرن هفتم هجري شيخ حيدر – عارف معروف – در آنجا زندگي ميكرد. تغيير نام آن از (زاوه) به تربت حيدريه با زندگي و آرامگاه اين عارف بزرگ مرتبط است. آثار تاريخي بجامانده اين شهر به دوران ساسانيان و قرن هفتم هجري قمري تعلق دارند.شهرستان تربتحيدريه در مركز استان خراسانرضوي واقعشده است. اين شهرستان در سرشماری عمومی نفوس ومسكن ۱۳۷۵ هـ . ش، ۳۳۹،۲۴۰نفر بوده است. مردمتربت حيدريه متدين و سخت كوش بوده و از نژاد آريايی هايی هستند. آنها از گذشته های دور در اين منطقه ساکن شدهاند و به آب و خاك و شهروندان خود علاقهمند هستند. زبان مردم تربت حيدريه فارسی است به گويش محلی تربتي سخن می گويند.
بيش ترآن ها مسلمان و پيرو مذهبشيعهجعفری هستند. مهمترينصنايعدستي شهرستان تربتحيدريه را فرشبافي، پشمريسي، نمدمالي، ابريشم كشي، ابريشم تابي و شعر بافي تشكيل ميدهد. شعربافي يا دست بافي در شهرستان تربت حيدريه رايج است. اين هنر از گذشتههاي دور يكي از مشاغل صنعتي بوده و به گونهي خانگي و كارگاهي ديده ميشود. كارهاي برك بافي، فرت بافي، ابريشم بافي را مي توان در اين رده به شمار آوردكهمهمترين توليد آنحوله، چادرشب، بقيچه، پوشاك زنانه محلي، روميزي و رختخواب پيچ است. ابريشم كشي نيز در شهرستان تربت حيدريه به ويژه در دهستان بايگ موفق بوده و پيله هاي توليدي منطقه و يا خريداري شده از گيلان و مازندران به روستاي بايگ آورده ميشود و در بيشتر خانه هاي اين روستا با استفاده از دستگاههاي ابريشم كشي (چرخانه) تبديل به نخ ابريشم مي شود.اين هنر تنها در روستاي بايگ تربت حيدريه براي حدود ۱۲۰۰ خانواده روستايي اشتغال با درآمد كافي به وجود اورده است. پيلههاي خريداري شده از نقاط دور در اين روستا ابريشم كشي شده و به شهرهاي فرشبافي مانند: كاشان، اصفهان، نايين، كرمان … فرستاده ميشود. نمدمالي نيز از هنرهاي دستي پررونق استان خراسان رضوي به ويژه تربت حيدريه است نمد در اصل گونهاي فرش است كه از پشم تهيه ميشود و از رخنه رطوبت و سرما به خوبي جلوگيري مي شود. نمد در گونههاي گوناگون براي مصرفهاي گوناگون و نقش هاي رنگارنگ آماده ميشود مانند: سراندازي، سرعلمي، فرليك (خليك) براي چوپان، روانداز اسب و شتر، نمد كردي، چهار عينه (چارينه).
آرامگاهدژتربت، آرامگاه شاه سنجان، آرامگاه شيخ ابوالقاسم كردكانی، آرامگاه قطب، بناهای اسحاقخان، بیبی حسينيه، حوض انبار (شير چهارسو)، خرابه های جيزد، رباط بیبی، رباط شريف، مزار بوری آباد، مسجد جامع پيشين و مسجد جامع رشتخوان از جمله مكان هاي تاريخي و ديدني شهرستان تربت حيدريه به شمار مي روند.
بيش ترآن ها مسلمان و پيرو مذهبشيعهجعفری هستند. مهمترينصنايعدستي شهرستان تربتحيدريه را فرشبافي، پشمريسي، نمدمالي، ابريشم كشي، ابريشم تابي و شعر بافي تشكيل ميدهد. شعربافي يا دست بافي در شهرستان تربت حيدريه رايج است. اين هنر از گذشتههاي دور يكي از مشاغل صنعتي بوده و به گونهي خانگي و كارگاهي ديده ميشود. كارهاي برك بافي، فرت بافي، ابريشم بافي را مي توان در اين رده به شمار آوردكهمهمترين توليد آنحوله، چادرشب، بقيچه، پوشاك زنانه محلي، روميزي و رختخواب پيچ است. ابريشم كشي نيز در شهرستان تربت حيدريه به ويژه در دهستان بايگ موفق بوده و پيله هاي توليدي منطقه و يا خريداري شده از گيلان و مازندران به روستاي بايگ آورده ميشود و در بيشتر خانه هاي اين روستا با استفاده از دستگاههاي ابريشم كشي (چرخانه) تبديل به نخ ابريشم مي شود.اين هنر تنها در روستاي بايگ تربت حيدريه براي حدود ۱۲۰۰ خانواده روستايي اشتغال با درآمد كافي به وجود اورده است. پيلههاي خريداري شده از نقاط دور در اين روستا ابريشم كشي شده و به شهرهاي فرشبافي مانند: كاشان، اصفهان، نايين، كرمان … فرستاده ميشود. نمدمالي نيز از هنرهاي دستي پررونق استان خراسان رضوي به ويژه تربت حيدريه است نمد در اصل گونهاي فرش است كه از پشم تهيه ميشود و از رخنه رطوبت و سرما به خوبي جلوگيري مي شود. نمد در گونههاي گوناگون براي مصرفهاي گوناگون و نقش هاي رنگارنگ آماده ميشود مانند: سراندازي، سرعلمي، فرليك (خليك) براي چوپان، روانداز اسب و شتر، نمد كردي، چهار عينه (چارينه).
آرامگاهدژتربت، آرامگاه شاه سنجان، آرامگاه شيخ ابوالقاسم كردكانی، آرامگاه قطب، بناهای اسحاقخان، بیبی حسينيه، حوض انبار (شير چهارسو)، خرابه های جيزد، رباط بیبی، رباط شريف، مزار بوری آباد، مسجد جامع پيشين و مسجد جامع رشتخوان از جمله مكان هاي تاريخي و ديدني شهرستان تربت حيدريه به شمار مي روند.
مکان های دیدنی و تاریخی – تربت حیدریه:
آرامگاه دژ تربت، آرامگاه شاه سنجان، آرامگاه شيخ ابوالقاسم كردكانی، آرامگاه قطب، بناهای اسحاقخان، بیبی حسينيه، حوض انبار (شير چهارسو)، خرابه های جيزد، رباط بیبی، رباط شريف، مزار بوری آباد، مسجد جامع پيشين و مسجد جامع رشتخوان از جمله مكان هاي تاريخي و ديدني شهرستان تربت حيدريه به شمار مي روند.
کشاورزی و دام داری – تربت حیدریه:
كشاورزی اين منطقه دارای اهميت و رونق بوده و ۳۵ درصد از آن به گونه صنعتی و بقيه به گونه سنتی انجام می شود. كشت بيش تر آبی بوده و برای آبياری زمين های زراعتی، از رودخانه، كاريز و چاه استفاده می شود. فرآورده های كشاورزی تربت حيدريه گندم، جو، چغندرقند، تره بار، بادام، سيب، آلو، و انگور است. هم چنين دامداری و پرورش گوسفند، گاو، بز، و شتر در اين شهر و پيرامون آن رايج است. پرورش كرم ابريشم نيز در برخی نقاط رواج دارد.
مشخصات جغرافيايي – تربت حیدریه:
شهرستان تربت حيدريه، با پهنه ای حدود ۲۳٫۸۸۸ كيلومتر مربع، در شمال استان خراسان رضوي، از نظر جغرافيايی در ۳۵ درجه و ۱۶ دقيقه پهنای شمالی و ۵۹ درجه و ۱۴ دقيقه درازای خاوری و بلندی ۱۳۷۰ متری از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان از شمال به شهرستان هایفريمان، مشهد و نيشابور، از باختر به شهرستان كاشمر، از خاور به شهرستان های تربت جام، تايباد و خواف و از جنوب به شهرستان های خواف و گناباد محدود است. آب و هوای اين شهرستان، در بخش های كوهستانی سرد و معتدل و در نواحی جنوب باختری نيمه بيابانی است. راه هاي دسترسي به اين منطقه عبارت اند از:
- راه آسفالته تربت حيدريه – مشهد، به درازای ۱۴۰ كيلومتر
- راه آسفالته تربت حيدريه – كاشمر به درازای ۷۶ كيلومتر
- راه شنی تربت حيدريه – شهر نو، به درازای ۱۱۵ كيلومتر
- راه شنی تربت حيدريه – صنوبر، به درازای ۲۰ كيلومتر
- راه آسفالته تربت حيدريه – مشهد، به درازای ۱۴۰ كيلومتر
- راه آسفالته تربت حيدريه – كاشمر به درازای ۷۶ كيلومتر
- راه شنی تربت حيدريه – شهر نو، به درازای ۱۱۵ كيلومتر
- راه شنی تربت حيدريه – صنوبر، به درازای ۲۰ كيلومتر
وجه تسميه و پيشينه تاريخي – تربت حیدریه:
تربت حيدريه از گذشته های دور تا كنون «زاوه»، «تربت زاوه»، «تربت»، «تربت حيدری»، «تربت حيدريه» و «تربت اسحاق خان» ناميده شده است. «زاوه» شهر و مركز دشتی است كه به تربت حيدريه سرشناس است. اين شهر تا روزگار مغول و چندی پس از آن نيز، زاوه ناميده می شده است. «زو» نام پسر تهماسب پيشدادی است که به معنی دريا و شكاف نيز آمده است. «uzava» در اوستا به معنی ياری كننده است. بر اين اساس می توان دريافت که در گذشته همانند امروز، در ناحيه زاوه، آب زيرزمينی و روی زمينی بسياری وجود داشته است. از اين رو می توان گفتكه واژه «زاوه» به معنی محلی آب خيز، سرزمينی پر آب و دشتی بر روی سفره بزرگ آب است.
زاوه در روزگار مقدسی (۳۷۵ هـ . ق) روستايی بيش نبود. بعدها شهری زيبا در آن جا بنا نهاده شد و آن شهر را نيز، زاوه خواندند. پس از آن به دليل به خاك سپردن قطب الدين حيدر – عارف سرشناس ابتدای قرن هفتم هجری قمری و بنيان گذار فرقه حيدری – در اين محل، شهر را به نام آرامگاه او«تربت زاوه»، «تربت حيدری» و «تربت حيدريه» ناميدند.
تربت حيدريه، پيش از اسلام از شهرهای معتبر ساسانی بوده و از جايگاه ويژه ای برخوردار بوده است. اين شهر در ۳۱ هـ . ق، به دست عبدالله بن عامر گشوده شده به دست مسلمانان افتاد. پس از آن، صفاريان و سپس سامانيان بر خراسان، از جمله تربت حيدريه دست يافتند. اين شهر در زمان قطب الدين حيدر، يعنی در سده ۶ و اوايل سده ۷ هـ . ق گسترش يافت، اما در اثر يورش مغول به ايران و هم چنين در سده ۸ هـ . ق با يورش تيمورلنگ آسيب زيادی ديد.
در اوايل دوران صفوی، خراسان از جمله تربت حيدريه، دچار فتنه اوزبكان قرار گرفت، تا اين كه در ۹۱۰ هـ . ق، شاه اسماعيل به خراسان لشگر كشيد و تاخت و تاز اوزبك ها با كشته شدن شاهی بيگ پايان يافت. پس از درگذشت شاه اسماعيل در ۹۳۰ هـ . ق، اوزبك ها بار ديگر نا آرامی هايی را در اين ناحيه به وجود آوردند كه سال ها به درازا كشيد. در ۱۰۰۷ هـ . ق، شاه عباس اوزيك ها را تا آمودريا پس نشانده امنيت و آرامش نسبی را به اين ناحيه باز گرداند. در اواخر اين دوران، اوزبك ها و افغان ها به سرزمين های خاوری ايران، از جمله ناحيه تربت حيدريه دست انداختند. نادرشاه افشار پس از به دست گرفتن حكومت ايران، اوزبك ها و افغان ها را از ايران بيرون راند.
زاوه در روزگار مقدسی (۳۷۵ هـ . ق) روستايی بيش نبود. بعدها شهری زيبا در آن جا بنا نهاده شد و آن شهر را نيز، زاوه خواندند. پس از آن به دليل به خاك سپردن قطب الدين حيدر – عارف سرشناس ابتدای قرن هفتم هجری قمری و بنيان گذار فرقه حيدری – در اين محل، شهر را به نام آرامگاه او«تربت زاوه»، «تربت حيدری» و «تربت حيدريه» ناميدند.
تربت حيدريه، پيش از اسلام از شهرهای معتبر ساسانی بوده و از جايگاه ويژه ای برخوردار بوده است. اين شهر در ۳۱ هـ . ق، به دست عبدالله بن عامر گشوده شده به دست مسلمانان افتاد. پس از آن، صفاريان و سپس سامانيان بر خراسان، از جمله تربت حيدريه دست يافتند. اين شهر در زمان قطب الدين حيدر، يعنی در سده ۶ و اوايل سده ۷ هـ . ق گسترش يافت، اما در اثر يورش مغول به ايران و هم چنين در سده ۸ هـ . ق با يورش تيمورلنگ آسيب زيادی ديد.
در اوايل دوران صفوی، خراسان از جمله تربت حيدريه، دچار فتنه اوزبكان قرار گرفت، تا اين كه در ۹۱۰ هـ . ق، شاه اسماعيل به خراسان لشگر كشيد و تاخت و تاز اوزبك ها با كشته شدن شاهی بيگ پايان يافت. پس از درگذشت شاه اسماعيل در ۹۳۰ هـ . ق، اوزبك ها بار ديگر نا آرامی هايی را در اين ناحيه به وجود آوردند كه سال ها به درازا كشيد. در ۱۰۰۷ هـ . ق، شاه عباس اوزيك ها را تا آمودريا پس نشانده امنيت و آرامش نسبی را به اين ناحيه باز گرداند. در اواخر اين دوران، اوزبك ها و افغان ها به سرزمين های خاوری ايران، از جمله ناحيه تربت حيدريه دست انداختند. نادرشاه افشار پس از به دست گرفتن حكومت ايران، اوزبك ها و افغان ها را از ايران بيرون راند.
اماکن مذهبی – تربت حیدریه:
آرامگاه قطب الدين حيدر – تربت حيدريه: اين آرامگاه مجموعهاي وسيعي مشتمل بر سردر ورودي و هشتي ، صحن بزرگ و صحن كوچك ، گنبد خانه با ايوان مقابل مسجد و بناي شرق تربت خانه و سردابه است ، كه در ضلع جنوبي خيابان قائم مقام تربت حيدريه واقع شده است. مجموعه مزبور به اعتبار تربت قطب الدين حيدر – سرسلسله فرقه حيدريه (۶۸۱ – ۵۳۱ هجري قمري ) و از قطبهاي بزرگ عارفان – احداث شده كه در طول زمان تغييراتي نيز يافته است. در وسط آرامگاه ، ضريحي چوبين قرار دارد كه قديميترين تاريخ بنا ، يعني ۹۸۷ هجري قمري بر روي آن خوانده ميشود. در ايوان كتيبهاي سنگي به خط محمد يوسف الحسيني وجود دارد. براساس اين كتيبه ، مسجد اين آرامگاه در سال ۱۰۴۵ هجري قمري و در زمان شاه صفي تعمير شده است. براساس كتيبه مزار، بناي مزبور در زمان شاه عباس اول نيز مرمت شده است. تاريخ بناي مجموعه به قرن نهم هجري قمري مربوط است. مجموعه بناي آرامگاه قطب الدين حيدر در فهرست آثار تاريخي ايران به ثبت رسيده است.
آثار تاریخی – تربت حیدریه:
بقعه شاه سنجان – تربت حيدريه: اين بقعه در چند صد متري شرق دهكده سنگان رشتخوار و در ۲۵ كيلومتري جاده آسفالته تربت حيدريه به خواف قرار دارد. آنچه از ساختمان مزار باقي مانده ، دو گنبد خشتي ۸ ترك است كه با نماكاريهاي آجري وزين بصورت چپ و راست با زيگزاك ، تزئين يافته است. سقف هر دو گنبد كاملاً فروريخته است. چهار ديواري محلي كه قبر در آن قرار دارد ، هنوز سالم است. اين بنا احتمالاً در سالهاي نخست قرن هشتم هجري قمري ساخته شده است
پاسخ دهید