زندگی
منزلت جابر در علم شیمی
جابر نخستین شیمیدان ایرانی است. وی اولین کسی است که به علم شیمی شهرت و آوازه بخشید و بیتردید نخستین مسلمانی است که شایستگی کسب عنوان شیمیدان را دارد. بعضی عقیده بر این دارند که وی عرب بوده اما اینطور نبودهاست. ظاهراً همین بلندی مقام، پرآوازگی و دانش عظیم او موجب شدهاست که بعضی او را مورد قدردانی و ستایش و بعضی دیگر مورد حسادت و کینهتوزی خود قراردهند.
اکسیر و عقیده جابر درباره آن
عقیده براین بود همچنان که طبیعت میتواند اشیا را به یکدیگر تبدیل کند، مانند تبدیل خاک و آب به گیاه و تبدیل گیاه به موم و عسل بهوسیله زنبور عسل و تبدیل قلع به نقره در زیر زمین و … کیمیاگر نیز میتواند با تقلید از طبیعت و استفاده از تجربهها و آزمایشها همان کار طبیعت را در مدت زمانی کوتاهتر انجام دهد. اما کیمیاگر برای اینکه بتواند یک شیء را به شیء دیگر تبدیل کند، بهوسیلهای نیازمند است که اصطلاحا آن را اکسیر مینامند.
اکسیر در علم کیمیا، به منزله دارو در علم پزشکی است. جابر اکسیر را که از آن در کارهای کیمیایی خود استفاده میکرد، ازانواع موجودات سه گانه (فلزات، حیوانات و گیاهان) به دست میآورد. او خود، در این زمینه میگوید: هفت نوع اکسیر وجود دارد:
- اکسیر فلزی: اکسیر بدست آمده از فلزات.
- اکسیر حیوانی: اکسیر بدست آمده از حیوانات.
- اکسیر گیاهی: اکسیر بدست آمده از گیاهان.
- اکسیر حیوانی – گیاهی: اکسیر بدست آمده ازامتزاج مواد حیوانی و گیاهی.
- اکسیر فلزی – گیاهی: اکسیر بدست آمده از امتزاج موادفلزی و گیاهی.
- اکسیر فلزی – حیوانی: اکسیر بدست آمده از امتزاج مواد فلزی و حیوانی.
- اکسیر فلزی – حیوانی – گیاهی: اکسیر بدست آمده از امتزاج مواد فلزی و گیاهی و حیوانی.
عقیده جابر درباره فلزات
فلزات اصلی هفت تاست: طلا، نقره، مس، آهن، سرب، جیوه و قلع
این فلزات به تعبیر جابر قانون صنعت را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر قوانین علم کیمیا بر این هفت فلز استوار است. با این حال، خود این کانیها از ترکیب دو کانی اساسی، یعنی گوگرد و جیوه بوجود میآیند که به نسبتهای مختلف، در دل زمین، باهم ترکیب میشوند. بنابراین، تفاوت میان فلزات هفتگانه تنها یک تفاوت عرضی وجود دارد نه جوهری که محصول تفاوت نسبت ترکیب گوگرد و جیوه در آن است. اما طبیعت هر یک از گوگرد و جیوه تابع دو عامل زمینی و زمانی است. به عبارت دیگر، تفاوت خاک زمینی که این دو کانی در آن بوجود میآیند و همچنین تفاوت وضعیت کواکب به هنگام پیدایش آنها موجب میشود که طبیعت گوگرد و یا جیوه تفاوت پیدا کند.
تعریف جابر از بعضی فلزات و تبدیل آنها
- قلع
دارای چهار طبع است. ظاهر آن، سرد و تر و نرم و باطنش گرم و خشک و سخت … پس هرگاه صفات ظاهر قلع به درون آن برده شود و صفات باطنی آن به بیرون آورده شود، ظاهرش خشک و در نتیجه قلع به آهن تبدیل میشود.
- آهن
از چهار طبع پدید آمدهاست که از میان آنها، دو طبع، یعنی حرارت و خشکی شدید به ظاهر آن اختصاص دارد و دو طبع دیگر یعنی برودت و رطوبت به باطن آن. ظاهر آن، سخت و باطن آن نرم است. ظاهر هیچ جسمی به سختی ظاهر آن نیست. همچنین نرمی باطن آن به اندازه سختی ظاهرش است. از میان فلزات جیوه مانند آهن است. زیرا ظاهر آن آهن و باطن آن جیوهاست.
- طلا
ظاهر آن گرم و تر و باطنش سرد و خشک است. پس جمیع اجسام (فلزات) را به این طبع برگردان. چون طبعی معتدل است.
- زهره(=مس)
گرم و خشک است ولی خشکی آن از خشکی آهن کمتر است زیرا طبع اصلی مس، همچون طلا، گرم و تر بودهاست اما در آمدن خشکی بر آن، آن را فاسد کردهاست. لذا با از میان بردن خشکی، مس به طبع اولیه خود برمیگردد.
- جیوه
طبع ظاهری آن سرد و تر و نرم و طبع باطنیاش گرم و خشک و سخت است. بنابراین ظاهر آن، همان جیوه و باطنش آهن است. برای آن که جیوه را به اصل آن یعنی طلا برگردانی، ابتدا باید آن را به نقره تبدیل کنی.
- نقره
اصل نخست آن، طلا است ولی با غلبه طبایع برودت و یبوست، طلا به درون منتقل شدهاست و در نتیجه ظاهر فلز، نقره و باطن آن طلا گردیدهاست. بنابراین اگر بخواهی آن را به اصلش یعنی طلا برگردانی، برودت آن را به درون انتقال ده، حرارت آن آشکار میشود. سپس خشکی آن را به درون منتقل کن، در نتیجه، رطوبت آشکار و نقره تبدیل به طلا میشود.
دستاوردها
نوآوری انواع گوناگونی از وسایل آزمایشگاهی، از جمله عنبیق به اسم او ثبت شدهاست. کشف مواد شیمیایی متعددی همچون هیدرو کلریک اسید، نیتریک اسید، تیزاب (مخلوطی از دو اسید یاد شده که از جمله اندک موادی است که طلا را در خود حل میکند)، سیتریک اسید (جوهر لیمو) و استیک اسید (جوهر سرکه)، همچنین معرفی فرایندهای تبلور و تقطیر که هر دو سنگ بنای شیمی امروزی به شمار میآیند، از جمله یافتههای اوست. او همچنین یافتههای دیگری دربارهٔ روشهای استخراج و خالص سازی طلا، جلوگیری از زنگ زدن آهن، حکاکی روی طلا، رنگرزی و نم ناپذیر کردن پارچهها و تجزیهٔ مواد شیمیایی ارائه داد. از جمله اختراعهای دیگر او، قلم نوری است. قلمی که جوهر آن در تاریکی نیز نور میدهد. (احتمالاً با استفاده از خاصیت فسفرسانس این اختراع را انجام دادهاست.) در آخر، بذر دسته بندی امروزی عنصرها به فلز و نافلز را میتوان در دست نوشتههای وی یافت.
پانویس
- ↑ A Dictionary of the History of Science by by Anton Sebastian – p. 241
- ↑ “Jābir ibn Ḥayyān, Abū Mūsā.” Encyclopædia Britannica. Ultimate Reference Suite.
- ↑ The Alchemical Body By David Gordon – p. 366
- ↑ The Structure and Properties of Matter by Herman Thompson Briscoe – p. 10
- ↑ The Tincal Trail: A History of Borax by Edward John Cocks, Norman J. Travis – p. 4
- ↑ William Royall Newman, Gehennical Fire: The Lives of George Starkey, an American Alchemist in the Scientific Revolution, Harvard University Press, 1994. pg 94: “According to traditional bio-bibliography of Muslims, Jabir ibn Hayyan was a Persian alchemist who lived at some time in the eight century and wrote a wealth of books on virtually every aspect of natural philosophy”
- ↑ William R. Newman, The Occult and Manifest Among the Alchemist”, in F. J. Ragep, Sally P Ragep, Steven John Livesey, “Tradition, Transmission, Transformation: Proceedings of Two Conferences on pre-Modern science held at University of Oklahoma”, Brill,1996/1997, pg 178:”This language of extracting the hidden nature formed an important lemma for the extensive corpus associated with the Persian alchemist Jabir ibn Hayyan”
- ↑ Henry Corbin, “The Voyage and the Messenger: Iran and Philosophy”, Translated by Joseph H. Rowe,North Atlantic Books, 1998. pg 45: “The Nisba al-Azdin certainly does not necessarily indicate Arab origin. Jabir seems to have been a client of the Azd tribe established in Kufa
- ↑ Tamara M. Green, “The City of the Moon God: Religious Traditions of Harran (Religions in the Graeco-Roman World) “, Brill, 1992. pg 177: “His most famous student was the Persian Jabir ibn Hayyan (b. circa 721 C.E.), under whose name the vast corpus of alchemical writing circulated in the medieval period in both the east and west, although many of the works attributed to Jabir have been demonstrated to be likely product of later Ismaili’ tradition.”
- ↑ David Gordon White, “The Alchemical Body: Siddha Traditions in Medieval India”, University of Chicago Press, 1996. pg 447
- ↑ William R. Newman, Promethean Ambitions: Alchemy and the Quest to Perfect Nature, University of Chicago Press, 2004. pg 181: “The corpus ascribed to the eight-century Persian sage Jabir ibn Hayyan..”
- ↑ Wilbur Applebaum, The Scientific revolution and the foundation of modern science, Greenwood Press, 1995. pg 44: “The chief source of Arabic alchemy was associated with the name, in its Latinized form, of Geber, an eighth-century Persian. “
- ↑ Neil Kamil ,Fortress of the Soul: Violence, Metaphysics, and Material Life in the Huguenots New World, 1517-1751 (Early America: History, Context, Culture), JHU Press, 2005. pg 182: “The ninth-century Persian alchemist Jabir ibn Hay- yan, also known as Geber, is accurately called pseudo-Geber since most of the works published under this name in the West were forgeries”
منابع
- جابربن حیّان (فارسی). دانشنامهٔ جهان اسلام. بازدید در تاریخ ۹ اسفند ۱۳۸۷.
- دهخدا، علیاکبر. لغتنامه دهخدا جلد۱۶ شماره مسلسل۴۶. زیر نظر دکتر محمد معین. تهران: دانشگاه تهران، سازمان لغتنامه، ۱۳۳۴، ۷.
- شیمی و آزمایشگاه- برهم کنش مواد، نویسندگان: احمد روح الهی، سیف الله جلیلی، دوست محمد سمیعی و حسن حذر خانی، ناشر:شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران:تهران، سال چاپ: ۱۳۸۶
پاسخ دهید