از مهمترین ییلاق های کوهستانی حاشیه مشهد، طرقبه است که در ۱۸ کیلومتری جنوب غربی مشهد و در مسیر راه جاغرق واقع شده و از غرب به کوه های بینالود و از شمال به کوه تخت رستم محدود می شود. طرقبه دارای باغ های فراوان با میوه های متنوع و چشمه سارهای زیباست و رودخانه ای زیبا از کنار آن می گذرد و در تابستان دارای آب و هوای خنک و مطبوع است . دره سرسبز و خرم طرقبه به واسطه اتصال به ییلاق های دیگر و نزدیکی به مشهد از قدیم به عنوان تفریحگاه مورد توجه ساکنان و زائران مشهد بوده است. جاذبه های گردشگری و سیاحتی طرقبه موقعیتی توریستی برای این منطقه فراهم ساخته که درزندگی مردم طرقبه و مشهد نقشی مؤثر و حائز اهمیت دارد.
طرقبه بین دو گودی قرار دارد و درسمت چپ آن رودخانه و در طرف راست بازه زو واقع شده و ارتفاع آن حدود ۱۴۳۳ متر از سطح دریاست . طرقبه از امکانات و خدمات شهری از قبیل پارک عمومی زیبا و رودخانه کنار آن و دوایر پست، مخابرات، جایگاه پمپ بنزین، درمانگاه و مسجد و رستوران های متعدد درمحیط طبیعی و فروشگاه های صنایع دستی و دیگر امکانات رفاهی برخوردار است. وجود این امکانات و شرایط خوب و آب و هوایی ونیز وجود هتل بزرگ طرقبه بر جاذبه های این منطقه افزوده است. از جمله ویژگی های این منطقه ییلاقی – تفریحی ، تولیدات صنایع چوب به ویژه سبد بافی و لوح بافی و صنایع دستی مثل گلدوزی و قالیبافی است که مورد توجه مسافران و زائران می باشد و سبد حصیری آن معروف به لوخ و قالی گلباقیان طرقبه از شهرت برخوردار است
تاریخچه
درباره وجه تسمیه و علت نامیدن این شهر “ طرقبه ” باید گفت: که نام قدیمی این شهر “تروغبذ” بوده است.
پس از سلطه ی اعراب مانند بسیاری از اسامی دیگر معرب شده است. در کتاب شهر مشهد تألیف سید محمدکاظم امام چنین آمده است. شهر ترغبود نام این شهر نیز در مصادر مختلفه قدیمه و جدیده ترغود، ترعبه، طرق به طرقبه نوشته شده است و اکنون به طرقبه مشهور است و نیز در این رابطه در همان منبع آمده است. اصطخری در مسالک الممالک و ابن حوقل در کتاب “صبوره الارض” یکی از شهرهای طوس را بر دعور نوشته اند و ابن رسته اصفهانی در کتاب “الاعلاق النفیسه” یکی از شهرهای طوس را “بردع” نام برده است و در برخی مصادر دیگر نام این شهر را به اشکال دیگری مانند برعو و برعوز و غیره نگاشته اند.
حافظ ابرو نام یکی از کشتزارهای مهم شهر مشهد را مزرعه برده نوشته است. بی گمان کلمات بردغور، برده، بردغ همه یک کلمه بوده و به دست نساخ اندکی تحریف شده است و این شهر بعدها ترغبه و اکنون طرقبه و هم اکنون در دره شاندیز مزرعه ابرده آباد است.
با توجه به تغییرات محلی طرق به معنی راه و طریقه را میتوان راه خوب و نیکو تعبیر کرد، چون سابقاً راه مشهد و نیشابور از این مسیر بوده و بر راه جلگه برتری داشته که دارای امنیت بیشتر و هشت فرسنگ نزدیکتر از راه دشت است.
منقول است که زوار کربلا و مشهد از شمال مشرف می شده اند، از این راه استفاده می کردند.
درکتاب سه سفرنامه آمده است: و یوم یکشنبه بیست و ششم را وارد دررود شدیم و آنجا کثرت زوار بسیاری بود به حدی که راه و جا نبود و آن شب را در آنجا بسر بردیم و یوم دوشنبه بیست و هفتم روانه طرقبه شدیم و از دررود تا طرقبه شش فرسنگ بود و شب را در طرقبه بسر بردیم.
و یوم سه شنبه بیست و هشتم را وارد مشهد شدیم.
با توجه به مطالب فوق راه عبور زوار و مسافران مشهد از نیشابور به طرقبه بوده است. اما اخیراً پژوهشی در خصوص ریشه یابی کلمه طرقبه توسط یکی از محققین منطقه انجام پذیرفته عین جملات ایشان نقل می گردد.
تاریخچه طرقبه: اشاره کوتاه به سیرتطور کلمه “طرقبه”
شهاب الدین یاقوت حموی “۶۱۲ هـ.ق” در کتاب المعجم البلدان طرقبه را به عنوان ناحیه طوس ذکر می کند.
در این منطقه چهارشهر به فواصلی دو بزرگ و دو شهر کوچک به نام های تابران(طابران) نوشان(نوغان) رادکان و طرغبذ که طرقبه بوده است.
شهر طرقبه از جمله آبادی های بزرگ طوس قدیم بوده که در میان دامنه های سرسبز بینالود واقع گردیده است. ترغبذ از ترق Torogh و بذ Bza به معنی آبادی بزرگ است. پسوند “بد” و “بذ” و “پت” در پارسی باستان برای غیر انسان به معنی بزرگ آمده است. طرقبه در اصل طرغبذ بوده و ترغبذ و ترغوذ در طول سالیان متمادی تطور لفظی پیدا کرده اند و به ترغبذ و ترعبه و طرقبه.
بعضی افراد به دلیل نداشتن ریشه و تاریخچه “طرقبه” آن را به معنی راه های بهتر بیان کرده اند و گفته اند: طرق جمع مکثر طریق و “به” به معنی بهتر است در نتیجه به معنی راه های بهتر می باشد و این موضوع به سفر ناصرالدین شاه قاجار به این دیار بر می گردد. راه نیشابور به طوس از دشت و کوه بوده است به خصوص در فصل بهار و تابستان راه کوه انتخاب می شده است و به دستور ناصرالدین شاه یا کسان او این راه مرمت می شود و چند رباط برای مسافران بنا می گردد(هنوز بقایای یکی از آن رباط ها در اول رودخانه جاغرق موجود است) بعد از اینکه این راه بازسازی می شود و توسعه پیدا می کند تطور نهایی بر نام ترغبه صورت می گیرد و به شکل کنونی (طرقبه) مرسوم می شود.
به هر حال زنده بودن اسامی این سرزمین ییلاقی به دلیل داشتن بهترین انسان های اهل علم و هنر و معرفت و کار بوده است. در سفرنامه های بعد از ظهور اسلام و کتب تاریخی هر جا از آبادی های بینالود سخن به میان آمده است قبل از هوای مطبوع و پوشش زیبای طبیعت از انسان های بزرگوار آن به عظمت یاد کرده اند. از جمله شیخ ابی سعید ابی الخیر و امام محمد غزالی از کسانی هستند که به توصیف مردم این دیار به خصوص عارفان ترغبذی پرداخته اند.
معرفی
در مشهد، از انتهای پیچ وکیل آباد کلان شهر مشهد که می گذری بوی تازگی مشامت را می نوازد و خنکای نسیم با طراوتی روی پوستت می نشیند، دیگر از سر و صدای آزار دهنده و هوای دود گرفته شهر خبری نیست و هر چه جلوتر می روی جاذبه چشم اندازهای طبیعی این مسیر بیشتر می شود. اینجا طبیعت رنگ و بوی دیگری دارد؛ با آب و هوای پاک و لطیف و رودخانه ها و چشمه سارهای جاری در تپه ها و باغ های سرسبز و خرم روستاها که بیشتر آنها در امتداد یک دره طولانی صف کشیده اند همگی تو را به سوی خود می کشانند تا ساعتی در دل طبیعت زیبا، فارغ از مشکلات زندگی شهرنشینی سپری کنی . طرقبه در ۱۸ کیلومتری جنوب غربی شهر مشهد واقع است . این منطقه از جنوب به بخش احمدآباد از شرق به بخش مرکزی ، از غرب به شهرستان نیشابور و از سمت شمال به شهرستان چناران محدود می شود . طرقبه یکی از آبادی های بزرگ طوس قدیم است که در میان دره های سرسبز رشته کوه بینالود واقع شده است. طرقبه به داشتن تپه های زیبا و شب های خنک در تابستان شهرت دارد .ییلاق طرقبه بر سر راه کوهستانی مشهد به نیشابور واقع شده است و از این لحاظ به عنوان گذرگاه و تفرج گاه به شمار رفته و به سبب داشتن آب و هوای سالم و مطبوع هر سال مسافران فراوانی در فصل تابستان را جذب می کند . طرقبه یکی از مراکز متعدد توریستی و گردشگری استان خراسان به شمار می رود. بند گلستان که از آثار دوران تیموری می باشدو سنگ نوشته های چند هزار ساله در کمر مقبولا و دره داغستان از جمله مراکز گردشگری این منطقه به شمار می آیند.
طرقبه در یک نگاه
درجه حرارت |
حداکثر دما۵/۳۹درجه حداقل دما ۱۵ – درجه |
|
ارتفاع از سطح دریا |
۱۳۳۴ متر |
|
اختلاف درجه حرارت |
۶۰ درجه سانتی گراد |
|
میزان بارندگی |
۲۱۵میلی متر |
|
موقعیت جغرافیایی |
۱۴/۲۲/۵۹ درجه طول جغرافیایی ازنصف النهار مبدا۹۹/۱۸/۳۶ درجه عرض جغرافیایی از خط استوا |
|
کد و تلفن |
۰۵۱۲۴۲۲۲۸۰۱ |
جمعیت |
خانوار |
سال آمارگیری |
۱۴۰۵۹ |
- |
۱۳۷۵ |
۱۴۷۵۷ |
۴۰۶۱ |
۱۳۸۵ |
۱۶۷۱۸ |
۵۰۶۷ |
۱۳۹۰ |
فعالیت اقتصادی مردم در طرقبه
شغل اغلب مردم در شهر طرقبه مشاغل وابسته به گردشگری شامل فروش خشکبار و صنایع دستی ، تابلو های حکاکی شده ، سبد های حصیری و سایر مشاغل خدماتی می باشد و همچنین به دلیل موقعیت گردشگری آن ، تعدادی از شهروندان طرقبه به شغل رستوران داری و اماکن تفرجگاهی اشتغال دارند خصوصا در منطقه جاغرق و نقندر. در کنار این مشاغل تعدادی نیز مانند گذشته به حرفه ی باغداری و دامداری اشتغال دارند که البته بیشتر در روستاها به چشم می خورد . محصولات اصلی منطقه به ترتیب اولویت گیلاس، آلبالو، سیب، آلو، توت و سایر میوه ها است که به مشهد صادر می شوند و در خود شهر طرقبه و روستاها نیز به صورت مستقیم به مسافرین و گردشگران عرضه می شود.۱۵ درصد تولید تخم مرغ استان نیز در طرقبه صورت میگیرد.
در بعضی موارد نیز مردم به کار خشک کردن میوه ها و محصلات باغی خود می پردازند و آنها را به صورت خشک شده به فروش می رسانند. جمع آوری گیاهان دارویی که به صورت خودرو در کوهستان ها می روید نیز یکی از منابع درآمد مردم است. بخش طرقبه پتانسیل خوبی در زمینه پرورش آبزیان بویژه ماهیان سردآبی داشته و در حال حاضر چند مرکز بزرگ پرورش ماهی در بخش فعال بوده و همچنین یکی از مراکز مهم پرورش زنبور عسل در منطقه می باشد.
معدن طلای طرقبه
یادم هست روزهای بچه گی که همه مردم دل هاشان خوش بود از محبت به همدیگر، آن زمانی را می گویم که هنوز حتی تلویزیون به همه خانه ها راه نیافته بود و شب ها چقدر صمیمی و به دور از هر گونه خودنمایی و فخرفروشی شب نشینی داشتیم و داستان هایی که چندین بار شنیده بودیم اما همیشه برایمان جذاب بود. آن زمان را می گویم در آن روزها یک شب در منزل یکی از همسایه ها خبر معدن طلا را شنیدم خیلی کنجکاو بودم چگونه طلا را از زمین بیرون می آورند یکی از همسایه ها که این خبر را داد باغی در نزدیکی آن معدن داشت. او می گفت: تمام کوه پشت باغ ما طلاست، گفته های او خیلی مرا خیلی وسوسه می کرد که آنجا را از نزدیک ببینم. اما او ادامه داد و گفت: هیچ کس حق ندارد به آن محل نزدیک شود، تمام مسئولین آن جا آمریکایی هستند.
مدتی بود ذهنم مشغول بود، در یکی از همان روزها بود که همسایه ها قرار گذاشته بودند آش نذری درست کنند. همه وسایل آماده شد و صبح زود همه راه افتادیم تا به باغ همان همسایه ای برویم که خبر معدن را داد. فرصت خوبی بود که از نزدیک آن جا را ببینیم بعد از صرف نهار ظهر ما بچه ها اصرار کردیم به معدن برویم. چند نفر از بزرگ تر ها هم همراه شدند و به طرف معدن راه افتادیم. از دور دکل معدن نمایان بود، منطقه ای بسیار بگر و دست نخورده که در ظلع شمالی شهر طرقبه قرار دارد. تا پای کوه به واسطه آشنایی کارگران آن جا با پدرم رفتیم، چشمه ای پر از آب که قسمتی از آن را گود برداری کرده بودند و مثل استخری پر آب بود، دو نفر با موهای زرد بدون توجه مشغول آب تنی بودند. تمام کوه با تابش اشعه خورشید برق می زد خیلی دلم می خواست مقداری از سنگ های طلایی را بردارم اما به ما اجازه ندادند جلوتر برویم. تا مدت ها با دوستانم از معدن و کوه طلا صحبت می کردم. برداشت طلا توسط آمریکایی ها تا مدت ها ادامه داشت، اما با شروع انقلاب و فرار شاه در ۵۷/۱۰/۲۶ تمام نیروهای آمریکایی هم از کشور فرار کردند، دیگر معدنی در کار نبود دهنه اصلی معدن را منفجر کردندبه این امید که شاید روزی بتوانند بیایند و به سرقت خود ادامه دهند اما دیگر این کشور و این ملت به هیچ خارجی و بیگانه اجازه چپاول نخواهند داد، شاید این میراثی است که خدا برای این ملت گذاشته تا ان شاء الله در راه ظهور و انقلاب حضرت مهدی (عج) هزینه کنند. بعد از پیروز انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ مدت ها بود که دیگر به آن نقطه نرفته بودم. یک روز در بسیج محله مان با هم سن و سال های خودم نشسته بودم که یاد معدن افتادم. برای بچه ها ازمعدن گفتم و چنان با آب و تاب تعریف کردم که همه با اشتیاق منتظر بودند که زودتر حرکت کنیم، من به عنوان راه بلدو بقیه بچه ها دنبال و گوش به فرمان من به سمت معدن طلای طرقبه راه افتادیم.
متأسفانه آمریکایی ها با رفتن خود تمام علائم و نشانه ها را نابود کرده بودند. پای کوه رسیده بودیم به بچه ها گفتم قبلاً که آمدیم چند نفر از آمریکایی ها با موهای طلایی اینجا مشغول شنا بودند، اصل معدن فکر می کنم آن بالا باشد چون دکل بزرگی آن جا نصب بود، دیگر هیچ کس مزاحم رفتن ما به سمت ارتفاع قله نشد. از بالای کوه بالا می رفتم بچه ها با اشتیاق برق سنگ را نگاه می کردند و می گفتند ببینید همه سنگ ها طلاست. منم از این که موفق شده بودم مکان جدیدی را به آن ها نشان دهم خوشحال بودم و مدام به هیجان آن ها می افزودم. بالای کوه رسیدیم چشم مان به گودالی بسیار بزرگ همچون دهانه آتشفشان افتاد که عمق زیادی داشت. آن روز گذشت و ما برگشتیم اما آن نقطه مکانی برای تفریح ما شده بود و همیشه آرزو می کردیم که سنگی از طلا پیدا کنم و برای خودم یک دوچرخه کورسی بخرم در روزها کانال هایی در دامنه کوه دیدیم که همچون غار خودنمایی می کرد. ما بچه ها درون غارها را جستجو کردیم اما چیزی نبود. بعدها که بزرگ تر شدیم و تحقیقاتی در این خصوص داشتیم متوجه شدم که معادن طلا معمولاً به صورت رگه در دل کوه نمایان می شود. از این رو با برداشت این رگه ها تونل هایی دردل کوه ایجاد شده است. فقط خدا می داند که چقدر طلا از این معدن و امثال آن از جای جای کشورم ایران توسط دولت آمریکا به یغما رفته است.این مکان که به کمر مقبولا معروف است منطقه ای است بسیار جذاب و دارای سنگ نگاره های متعدد که حکایت از تاریخ زندگی اقوام در این ناحیه دارد.
شورای روابط عمومی با نمایش چندین عکس بسیار جذاب شما را برای بازدید از این مکان به آدرس بعد از هتل بزرگ طرقبه، سمت راست، دره داغستان، منطقه کمرمقبولا دعوت می نماید. بدون شک با دیدن هر قطعه از سنگ های این منطقه عظمت و بزرگی خدا پی خواهید برد و انسان در این نقطه به واسطه اشکالی که در این سنگ ها ایجاد شده به خداوند نزدیکتر خواهد شد.
پاسخ دهید