از زمان احداث بيمارستان شاهرضا در سال۱۳۱۳ به دست محمدوليخان اسدي، نايب التوليه وقت آستان قدس رضوي در مشهد، پزشکان خارجي بسياري به دعوت آستان قدس براي سروسامان دادن به اوضاع بيمارستان و انتقال تجربيات خود به پزشکان ايراني به مشهد آمدند؛ پزشکاني چون پروفسور خالرسلاح، دکتر هامرشلاخ، دکتر باروخ و همسرش، پروفسور بوتارو و… اما ورود پزشکي اهل بلژيک به نام «روش بولوَن» و دستيارانش به بيمارستان شاهرضا، زمينه ساز تحولي بزرگ در تاريخ پزشکي مشهد و به ويژه بخش جراحي اين بيمارستان شد که ميراثش هنوز به جاي مانده است.
پروفسور روش بولوَن متولد۱۹۱۲ ميلادي است. وي پس از پايان تحصيلات پزشکي اش، دستيار پروفسور دوهارون، پزشک شهير آن روزهاي فرانسه شد و با راهنمايي چند تن از استادانش مانند پروفسور داني تحصيلات پزشکي خود را ادامه داد تا زماني که توانست متخصص جراحي شود. در سال۱۳۳۳خورشيدي و بنا به دعوت وزارت دربار ايران از بولوَن، وي به ايران آمد و در مردادماه۱۳۳۴ و طي قراردادي با آستان قدس رضوي به مبلغ۱۰۰۰ دلار به مدت سه سال، به عنوان رئيس بخش جراحي بيمارستان شاهرضا منصوب شد؛ قراردادي که بعدها با رضايت بولوَن و همچنين آستان قدس رضوي به مدت ۱۵سال تمديد شد.
بيمارستان شاهرضا در دوران حضور بولوَن در مشهد دچار تحولات عظيمي شد و نظمي بي سابقه به خود گرفت. اما از مهمترين تاثيرات حضور پروفسور بولوَن در مشهد، تربيت شاگرداني است که بعدها خودشان به مشاهير پزشکي شهر تبديل شدند. بولوَن در سال۱۳۴۸ پس از تشرف به دين مبين اسلام و به علت سکته قلبي درگذشت و بنابر وصيت خودش در ضلع شرقي باغ اول آرامستان خواجه ربيع به خاک سپرده شد.
پروفسور مهدي بنايي، يکي از شاگردان نزديک وی مي گويد: تا پيش از ورود بولوَن به بيمارستان شاهرضا، بخش هاي بيمارستان مشخص نبود و تقسيم تخصص هيچ معنايي نداشت. اما زماني که ايشان وارد بيمارستان شد، يکي از کارهايي که در اولويت قرار دارد، همين مشخص کردن بخشهاي تخصصي بيمارستان بود. اورولوژي به دکتر قربانيان واگذار شد. بخش ارتوپدي و استخوان را دکتر اهرابي نژاد به عهده گرفت و دکتر شاهين فر و دکتر محلاتي در بخش جراحي که رياست آن با خود پروفسور بولوَن بود، باقي ماندند و عموما جراحي هاي بزرگ را انجام مي دادند.
پروفسور بولوَن در اواخر عمر تصميم مي گيرد که مسلمان شود، اما روايت هايي که از اين تغيير دين مي شود، کاملا متفاوت است. پروفسور بنايي دراين باره مي گويد: نمي دانم که چه اتفاقي رخ داد و چرا اصلا بولوَن تصميم گرفت که مسلمان شود ولي مي توان حدس زد که زندگي طولاني مدت در ايران و همچنين مشاهده بيماراني که بعداز بهبود مي گفتند که ما شفاي خودمان را از امام رضا(ع) گرفتيم، دست به دست هم داد تا اين پزشک مسيحي بلژيکي به اين نتيجه برسد که اسلام، ديني است که مي تواند او را سعادتمند کند. در این بین روايت ديگري از مسلمان شدن بولوَن مشهور است، چنانکه میگویند: «مرحوم آيت ا… ميلاني که از علماي بزرگ مشهد بودند، دچار بيماري معده شدند و پروفسور بولوَن ايشان را عمل کرد. پس از عمل جراحي و زمانيکه ايشان درحال به هوش آمدن بودند، وي دستور داد کلماتي را که آن لحظه آيت ا… ميلاني بر زبان مي آورند برايش ترجمه کنند؛ گويا ايشان مشغول خواندن دعاي ابوحمزه ثمالي بودند. پس از اين لحظه بود که مي گويند بولوَن تصميم گرفت مسلمان شود و وقتي از او پرسيدند که چرا اين تصميم را گرفتي؟ در پاسخ گفت: تنها زماني که انسان، خود واقعي اش را نشان مي دهد، هنگامي است که به هوش مي آيد و وقتي ديدم که اين آقا تمام وجودش غرق خداست، آن را مقايسه کردم با کشيشي که بعداز به هوش آمدن مشغول زمزمه کردن ترانه بود! فهميدم که اسلام حقيقت واقعي است.»
پاسخ دهید