وجه تسميه و پيشينه تاريخي
نام اين ناحيه در گذشته های بسيار دور «رادكان» بوده و سپس «ارداك» خوانده شده و ظاهرا از سال ۱۳۳۸ هـ . ش، به چناران تبديل يافته و مركز آن رادكان تعيين شده است. از آن جا كه در دوران پيش از اسلام و هم چنين سده های نخست اسلامی «رادكان» بسيار آباد و پر رونق بوده و يكی از شهرهای چهارگانه توس به شمار می رفته و مردانی جوانمرد، نيك انديش و شجاع داشته است، آن را «رادكان» به معنی جايگاه جوانمرد خواندهاند. واژه «ارداک» نيز دارای معانی گوناگونی چون مکان مردان بزرگ، قرارگاه سپاهيانو نيز نام شخصی خاص است. بنای ارداك (چناران) را به اردا، موبد اردشير بابكان، كه پارسيان او را پيامبر دانسته اند و پدرش ويراف بوده نسبت می دهند. شايد اين موبد، موكل آتشكده اين ناحيه بوده و به همين جهت به آن ارداك گفته اند
.
تمامی سرزمين خراسان، از جمله ناحيه چناران در روزگار خلفای راشدين گشوده شده و پس از آن، امويان و عباسيان بر آن حكومت كرده اند. در ۱۲۹ هـ . ق، ابومسلم خراسانی از شهر مرو برخاست و خراسان از جمله رادكان و چناران را گشود. سپس طاهريان، صفاريان سيستان، سامانيان، غزنويان، سلجوقيان و خوارزمشاهيان بر اين ديار حكم رانده اند. آلب ارسلان سلجوقی در سال ۴۶۳ هـ . ق، فرزند خود ملكشاه را به وليعهدی خويش برگزيد و از خوارزم به رادكان آمده بزرگان، حاكمان و سرداران را در آن جا گرد آورد. وی با ساختن تختی از زر سرخ فرزند و وليعهد خويش را بر فراز آن نشانيد و فرمان داد كه بار ديگر، اميران و بزرگان با او بيعت كنند.
با چيره گی مغولان بر سراسر خراسان در سال ۶۱۷ هـ . ق، سنتبای بهادر به دستور چنگيز مغول در ۶۱۷ هـ . ق، از راه توس، رهسپار رادكان شد و چون از النگ رادكان (چمن رادكان) خوشش آمد، آسيبی به ساكنان آن نرسانيد؛ تنها شماری سرباز در آن جا گذاشت و رهسپار خبوشان (قوچان) شد. بر اساس منابع تاريخی، هلاكوخان مغول نيز چند گاه به رادكان و چناران آمده و در آن جا اردو زده است. از سال ۶۴۱ هـ . ق، به بعد نيز حکومت های بزرگ و کوچکی چون ملك كرت در هرات، امراء سربداری (۷۳۷ هـ . ق) در سبزوار، طغا تيموريان (۷۳۷ هـ . ق) در جرجان، امراء جغتايی (۷۶۹ هـ . ق) در بلخ، تيموريان (۷۸۱ هـ . ق) و نيز اوزبك ها و صفويان بر اين سرزمين حكومت داشته اند. شاه عباس بزرگ صفوی (۹۹۶- ۱۰۳۸ هـ . ق) برای جلوگيری از تاخت و تاز تركان و اوزبكان، کردان جنگجو را از ولايت های باختری ايران به خراسان كوچ داد و پنج ولايت كرد نشين در مرز، از استرآباد تا چناران تشكيل داد.
نادرشاه افشار (۱۱۴۸- ۱۱۶۰ هـ . ق)، در روزگار فرمانروايی خود، خراسان، از جمله چناران را در دست داشت و جانشينانش تا سال ۱۲۱۷ هـ . ق، بر اين سرزمين حكومت كردند. نادرشاه در چناران، مركزی برای پرورش اسب ايجاد كرده بود، كه از نژاد اسب عربی و ماديان خراسانی، بهترين اسب را پرورش می دادند. پس از افشاريان، تا سال ۱۲۴۸ هـ . ق، سرزمين پهناور خراسان به گونه ملوك الوايفی اداره می گشت و چندين طايفه از كردان، بر بخشی از آن، از جمله چناران و قوچان حكومت می كردند. ناصرالدين شاه قاجار نيز دوبار در فاصله سال های ۱۲۸۳ و ۱۳۰۰ هـ . ق به رادكان آمده و در اين زمان حاكم آن، محمد رضا خان رادكانی بوده و چناران تابع بلوك رادكان بوده است.
مکان های دیدنی و تاریخی
شهر منيجان، مسجد جامع پيشين شهر و ميل رادكان از جمله مهم ترين مناطق ديدني و تارخي شهرستان چناران به شمار ميآيند.
چناران.
شهرستان چناران با ۳۳۵۰ کیلومتر مربع وسعت در۷۵کیلومتری شمال غرب مشهد واقع شده است . این منطقه در محدوده دامنه های جنوبی رشته کوه هزارمسجد قرار گرفته است . رشته کوه هزار مسجد در شمال، رشته کوه بینالود در جنوب دشت چناران واقع شده و از برکت فراوانی آبریز رشته کوههای مذکور سرزمینی آباد و حاصلخیز می باشد. شهرستان چناران از شمال و شمال غربی و شرقی به شهرستان های درگز و قوچان ، از شرق به شهرستان کلات ، از جنوب به شهرستان مشهد و از جنوب غربی و غرب به شهرستان نیشابور محدود گردیده است. این شهرستان دارای دو بخش مرکزی و گلبهار و ۵ دهستان بقمچ ، چناران ، رادکان ، بیزکی و گلمکان می باشد و براساس نتایج آخرین آمارگیری نفوس در سال ۱۳۸۵ دارای ۱۱۵۰۰۰ نفر جمعیت شهری و روستایی است. دشت چناران بر روی خط زلزله قرار داشته و هر چندگاه زلزله ای در این منطقه رخ می دهد بر اساس بررسی های باستان شناسان در دشت چناران و بخصوص در تپه باستانی قیاس آباد و کشف سفالینه های دست ساز با خمیر قرمز و لعاب آلویی و نقوش هندسی سیاه رنگ سابقه سکونت آدمی و زیستگاهی این منطقه را به تمدن محصور در جنوب ترکمنستان در شمال خراسان منسوب می نماید که از هزاره پنجم تا اواخر هزاره سوم قبل از میلاد تاریخ گذاری شده است. چناران با عنایت به موقعیت جغرافیایی خود همواره سرزمینی آباد و حاصلخیز بوده است واز شهرهای کهن سال آن شهر رادکان از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. رادکان تا پیش از حمله مغولان یکی از شهرهای مهم ناحیه توس به شمار می آمده وبتدریج از شهری آباد به شکارگاهی برای حکام مغول بدل گشت و رفته رفته متروک ماند. به نقل مولف مطلع الشمس، رادکان در سال ۱۱۶۲ه .ق مورد توجه رضاقلی میرزا پسر نادرشاه افشار قرار گرفته و قلعه ای بزرگ خشت و گلی با یازده برج در آنجا ساخته شد که مسجد جامع رادکان در میانه آن قرار گرفته است .
دره وآبشار اخلمد
این منطقه در۱۷ کیلومتری جنوب غربی شهر چناران در جوار روستای اخملد قرار گرفته است . دره نه چندان عریض اخلمد، با دیواره های سنگی بلند و پوشش گیاهی متراکم در کف همواره خالق منظره ای بدیع بوده است . در ابتدای این دره باغات فراوان میوه به چشم می خورد که تابستان ها مورد استفاده اهالی منطقه و خصوصا مردم مشهد قرار می گیرند. در انتهای این دره آبشاری با شکوه جریان دارد که بسیاری از گردشگران از میان آن عبور کرده تا از آبشار رفیع و زیبای آن دیدن نمایند. این آبشار۲۳متر ارتفاع دارد .
مسجد جامع رادکان
بنای تاریخی – مذهبی مسجد جامع رادکان در۱۵کیلومتری شمال غرب چناران در حاشیه خیابان اصلی روستای رادکان واقع شده است. مسجد مزبور شامل یک شبستان ستون دار و حیاطی مستطیل شکل می باشد. شبستان مسجد با وسعت تقریبی ۳۳۰۰متر مربع دارای ۱۲ستون و۱۲نیمه ستون بوده و محراب ساده ای نیز در ضلع جنوب غربی در ردیف میانی فضای آن تعبیه شده است. مسجد رادکان فاقد هرگونه عناصر تزیینی است و تنها کتیبه موجود در مسجد مزبور موید بنیان آن در سال ۱۳۳۲ه.ق و مضمون آن کتیبه راجع به وقفیات مسجد رادکان است .
پاسخ دهید