“جیگی جیگی” ؛ نوازنده دوره گرد مدفون درحرم امام رضا(ع)
دهه ۳۰ و ۴۰ خورشیدی – مشهد مقدس
جيگي جيگي ننه خانم ،برخلاف نامش مرد بود. مردی با قامتي متوسط ، شانه های پهن ، صورتي استخواني و موهای بلند خرمایی رنگ ، چهره ای ژولیده كه برخی او را با دفي در دست و ديگراني با دايره زنگي ، گروه سومي درحال عروسك گردانی و سرانجام تعدادی هم با ميمونی دست آموز به ياد دارند. حتی در توصیف نوع لباسش هم اختلاف نظر است. برخی او را با لباس محلي مردم بيرجند به خاطر دارند و برخي ديگر با لباس محلي كردان شمال خراسان و گروهي هم او را مردي مي خوانند كه لباسي چون ديگران مي پوشيده اما كلاهي بر سر مي گذاشته كه دم روباهي از آن آويزان بوده است . درباره اين اختلاف نظر در شكل ظاهري جيگي جيگي ننه خانم در خاطره میانسالان وکهنسالان مشهدی مي تواند گفت که بعید نیست او در سال ها و فصول گوناگون از البسه مختلف استفاده کرده و یا وسایل سرگرمی خود را بر اساس وسع مالی خود بهبود بخشیده است
…….
“جيگي جيگي ننه خانم” مسكني ويژه براي خود داشته كه در سطح شهر يگانه بود. اين سکونت گاه ويژه اتاقكي غار مانند در داخل كال (كانال )انتهاي كوچه نوغان جايي نزديك دبیرستان حاج تقی آقا بزرگ امروزی بود .
با دف و دایره زنگی که همراهش بود هر روز پس از سلامی به آقا امام رضا(ع) بلند می خوند :
جیگی جیگی ننه خانوم
بیا بشین روی زانوم
رو زانوم سنجد داره
یه کمی بخور قوت داره
گرچه خودش سراسر اندوه بود ولی آرزویی جز شادی دل مردم نمی خواست با تمام علاقه ای که به شغلش داشت.
همان افرادی که هنوز خاطرات حضور وی در مجالس مختلف شادی خود را به یاددارند براین امر هم صحه می گذارند که وی در ماه هاي محرم و صفر به احترام سوگواران حسيني از غار خود خارج نمي شد و ساز نمي زد .
همچنین احترام ویژه ای برای ساحت مقدس امام رضا(ع) قائل بود به گونه ای که هر روز پس از خروج از غار خود ابتدا به ثامن الحجج(ع) سلام می داد و سپس کار روزانه را آغاز می کرد.
معرفت رضوی جیکی جیکی تا بدان حد بود که در گذر از هر کوچه در محله نوغان و یا سایر مناطق آن دوران مشهد که دسترسی و رویت گنبد و بارگاه عالم آل محمد(ص) بسادگی میسر بود؛ بلافاصله تنبکش را به نشانه احترام و ادب و حسن معاشرت، بر پشت و یا زیر لباس مندرسش پنهان کرده و پس از سلامی دوباره به آقا و وقتی مطمئن از محو شدن چشم انداز گنبد می شد، آوازه خوانی و تنبک زنی را شروع می کرد.
این حسن ادب و احترام جیکی جیکی به نمادها و مصادیق دینی و مذهبی تا بدانجا بود که بنا بر گفته برخی از روحانیون مشهدی، شامل آنها نیز می شده و «جیگی جیگی ننه خانوم» حتی با دیدن روحانیون نیز با مخفی کردن تنبکش دست از آوازه خوانی بر می داشت و پس از احوال پرسی و چاق سلامتی و عبور از آنان شروع به تنبک زنی و آوازه خوانی می کرد.پنهان نماند که این تنبک زنی و آوازه خوانی وی به لهو و لعب نبود بلکه متاثر از صفای باطنی اش به منظور شادمان کردن مردم و با هدف امرار معاش صورت می گرفت و همین باعث می شد تا تنبک زنی و آوازه خوانی اش بر دل مردم بنشیند
مرگ جیگی جیگی و اتفاق عجیب در دفن او
مردم محله نوغان خوب به یاد دارند روزی را که به دلیل غیبت چند روزه این نوازنده با سرکشی از خانه اش با جسد بی جان او روبرو شدند.
آنان با ديدن اين صحنه ، جنازه را به غسالخانه شهر كه در میدان طبرسی قرارداشت منتقل كردند. جنازه جیگی جیگی بدلیل مشخص نبودن بستگانش شبی در غسالخانه ماند و پس از آن با توجه به عدم مراجعه خویشاوندانش بنابر رسم آن دوران قرار شد توسط ماموران شهرداري در قبرستان گلشور كه قبرستان عمومي شهر بود ،به خاك سپرده شود.
همزمان با انتقال جسد جیگی جیگی به سردخانه ؛ جنازه یکی از تجار معروف آن زمان مشهد ( احتمالا حاج حسن تاجر معروف و متمول شهر ) برای نگهداری شبانه به غسالخانه منتقل میکنند .
صبح روز بعد خویشان آن مرد تاجر با حضور در غسالخانه جنازه را تحویل گرفته وبرای انجام مراسم ابتدا راهی خانه و سپس حرم مطهر برای دفن می شوند .از سوی دیگر کارگران شهرداری نیز جنازه جیگی جیگی را برداشته و برای دفن به قبرستان عمومی شهر می برند و چون وی آشنایی نداشته مراسم کفن ودفن به سرعت انجام می شود.
بستگان آن تاجر پس از انجام مراسم خداحافظی جنازه با منزل و انتقال وی به حرم مطهر برای گذاشتن او در آرامگاه ابدی از پیش خریداری شده در کنج ایوان طلا به منظور وداع آخر ؛ كفن را از روي صورت او پس مي زنند اما به صحنه ای غیر قابل باور روبرو می شوند. آنان می بینند جنازه اي كه تاکنون به عنوان پدر حمل می کردند جنازه “جيگي جيگي ننه خانم” است .
اين افراد ابتدا به گلشور مراجعه مي كنند و وقتي از دفن پدر خود مطلع می شوند تنها راه را گرفتن مجوز نبش قبر از مراجع تقلید حاضر در مشهد می یابند.
برهمین اساس به سراغ آيات عظام سبزواری و میلانی مي روند اما هر دوي اين بزرگواران با خواسته آنان مخالفت کرده و می گویند دفن جیگی جیگی در حرم خواست خدا و امام رضا(ع) بوده است و بدین گونه اين مطرب بدون خانواده براي هميشه در ایوان شمالی صحن انقلاب که به ایوان عباسی شهرت دارد، ساکن شد.
رضا کیانیان (بازیگر ) :
پدر ما در مشهد در بازارچه حاج آقا جهان مغازه طباخی داشت و تابستانها مرا به دم دکان خود میبرد و آنجا شاگردی می کردم و در همانجا بود که وقتی جیگی جیگی بساط نمایشش را پهن می کرد، یکی از مشتریهایش من بودم.
فردی سیه چرده و لاغر بود و ساز محلی می زد. موسیقیاش شاد بود هرچند خودش غم خاصی داشت. مردم مشهد برایش روایت های زیادی ساخته بودند. چون طبق فرهنگ فولکلور مردم نظرات خود را وارد اتفاقات میکنند روایات گوناگونی که در مورد او وجود دارد نشانگر اهمیت این شخصیت است.
جیگی جیگی هرگز دنبال پول نبود. در آن زمان که کودکی ۱۰-۱۲ ساله بودم، حرکات او که با ساز انجام میداد برایم شگفتانگیز بود و شاید علاقهای که به عروسک نمایشی او داشتم باعث شد بعدها سراغ تئاتر بروم. در همان زمان بچه دیگری هم بود به نام محمدرضا که محو مضراب جیگی جیگی میشد. پدر محمدرضا قاری قرآن بود و در مغازهاش به او تمرین قرآن میداد و این کودک کسی نبود جز محمدرضا شجریان که در دوره کودکیاش هرکس صدای قرآن خواندن او را میشنید میخکوب میشد.
داود کیانیان در ادامه به ماجرای عجیب مرگ جیگی جیگی اشاره کرد و این اتفاق را شاهکاری غریب توصیف کرد.
تصوری که از جیگی جیگی در ذهنم هست متعلق به زمانی است که در باغ ارگ مشهد که پر از سینما بود، با پدرم به سینما میرفتیم. گاهی در رفت و آمدهایمان جیگی جیگی را میدیدیم که ساز میزد و عروسک بزغالهاش را می رقصاند و این حرکات برای من بسیار جذاب بود. از پدرم می خواستم بمانیم و او را ببینیم و به او پول بدهیم و این تصویر ذهنی من از او بود اما همیشه تصویری زنده است.
داستان جیگی جیگی را قاسم رفیعا خیلی ساده و روان به نظم کشیده:
یه وقتایی خدا بخواد تخت سلیمون مال ماس
گشنه نباشی آتقی ،یه وقتایی نون مال ماس
دست خدا باشه ،که هس، هیشکی جلودار تو نیس
خدا بخواد همون میشه اینا دیگه کار تو نیس
اینجا تو این شهر بزرگ بین یه عده محتشم
بین اونایی که دارن یه عالمه حشم کشم
گاهی یه پیرمرد میاد یک شبه پادشا میشه
بنده خوب و خالص و ناب امام رضا میشه
اونجا تو دسگاه خدا هرچی میبینی واقعیس
پارتی و مارتی نداریم این دیگه دست بنده نیس
نمیشه دید بعضیا رو کارتو راست و ریس کنن
با گوشه چشم یک نفر اسم تورم تو لیس کنن
نمیشه ریشت بکشه تو رو به سقف آسمون
چسب و سریشت بکشه تو رو به سقف آسمون
خدا که مثل بنده نیس کار و بارش حسابیه
خدا همیشه یک جوره خدا یه انقلابیه
یه پیر مردخسته بود که مونده تو قبیله گم
یه اسم صاف و ساده داش جیگی جیگی ننه خانم
مردم مشهد اون روزا نگاش می کردن مثه باد
که یک دفه گم میشه و باز دوباره خودش مییاد
ویلون و درمونده دیدی؟ تو شهر ما فراوونه
از همه جا رونده دیدی؟ تو شهر ما فراوونه
یه عده اصلا اومدن بمیرن اینجا ، نشده
به قصد مردن اومدن ،نمردن اما ،نشده
یادم میاد میخوند همش جیگی جیگی ننه خانوم
میشس دوزانو رو زمین بیا بیشین روی زانوم
درسته وزنش یه کمی میلنگه ناساز میزنه
آخر زانوم یه کمی ذهن تو رو گاز میزنه
ولی ترانه اینجوری بوی اصالت میگیره
وقتی با عشوه بخونی یه جوری حالت میگیره
یه روز مبینن یه نفر مرده یه گوشه خسته گم
میگن کیه ؟ یکی میگه جیگی جیگی ننه خانم
همون روزی که حاج حسن صاحب کلی ساختمون
عمرشو بخشید … نه !چیزی نمونده بود ازعمراون
همون روزی که کل شهر مهمون حاج حسن بودن
تو خط شام وحجله و قبر خوب و کفن بودن
یه قبر خوب توی حرم نزدیک صحن با صفا
لیاقتو حال میکنی ؟ همساییه امام رضا
جیگی جیگی ننه خانوم مرد و صداش در نیومد
حتی یه دست از تو جیب کسی براش در نیومد
فقط یه عده جمع شدن ،که آخه یک کاری کنین
اونو بزارین یه گوشه ،با همدیگه یاری کنین
تا نگرفته بو یکی اونو از اینجا دور کنه
زنگ بزنین جنازه رو شهرداری جمع و جور کنه
اما خدا وقتی بخواد برنامه راس و ریس شده
اون که خدا خودش میخواد آقا شده، رئیس شده
آره !خدا وقتی بخواد گور و کفن عوض میشه
جیگی جیگی ننه خانوم با حاج حسن عوض میشه
تازه میفهمن توی گور ،این کیه ؟حاج حسن کجاست ؟
دس نزنین حکمتیه ، حکمت خالص خداست
وقتی میری توی حرم یا شدی محو و خسته ،گم
بگو امام رضا منم ،جیگی جیگی ننه خانم
امام رضا حال میکنه ، جواب میده به ناله هات
تو اون همه نذر و نیاز گم نمیشه دیگه صدات
چقد خوبه ما هم بشیم تو این شلوغی محو وگم
ما هم عوض بشیم مثه جیگی جیگی ننه خانم
منابع:
- پایگاه خبری سینما سینما
- شهر آرا آنلاین
- وبلاگ چهار باغ
- دانشنامه مشهد الرضا
منم نذر امام رضا دارم دعا کنید منم برم داد بزنم مخلصتم امام رضا منم جیگی جیگی ننه خانم