تعزیه خوانی در مشهد
تعزيه از جمله هنرهاي خودجوش مردمي است كه با وجود آنكه حرفوحديثهاي زيادي درباره ساختار دراماتيك آن وجود دارد، اما همه عناصر يك تئاتر پويا را داراست؛ اگرچه پويايي این هنر اصیل ایرانی بهدليل بیتوجهی و نبود حمايت جدي، شاید دارد نفسهاي آخر خود را میكشد. برخلاف تئاتر كه برگرفته از غرب است، تعزيه بهعنوان يك هنر اصيل و منحصربهفرد ايراني، از دل مردم اين سرزمين برآمده است و بايد در حفظش كوشا بود
تعزیه خوانی یکی از هنرهایی آیینی شهر مشهد است که هنر و مذهب را بخوبی در هم آمیخته است . تعزیه های مشهد در مکانهای مشخص یا تکیه گاههای که بدین منظور ساخته میشده و دارای سکو های دایره ای بزرگی بود که میتوانست اسب را روی آن حرکت داد؛ اجرا می گردید .
بزرگان شهر متولیان و حامیان این مراسم با قدمت بودند به همین دلیل تعزیه گردانان و تعزیه خوان ها بدون دغدغه مالی با تمام توان به اجرای آن می پرداختند و همین موضوع باعث رشد و ارتقا کیفی تعزیه ها در مشهد شده بود .
هنرمندان در دو نوع نقش منفی که اصطلاحا اشقیا خوان و نقش مثبت که اولیاخوان نامیده می شده نقش پردازی می کردند. معمولا این هنر بصورت نسبی به نسل های بعد منتقل می شد ولی علاقه مندان به تاتر نیز وارد این هنر آیینی نیز میتوانستند بشوند .
در حال حاضر متاسفانه در ارتباط با تعزيه هيچ صنف، گروه يا سازماني وجود ندارد كه از آن حمايت كند و بهاحياي آن بپردازد
از طرفی بدلیل عدم جایگاه و فضای مناسب و سنتی ؛ محتوا و کیفیت آن نیز کاهش پیدا کرده است .
موارد ذکر شده باعث شده این هنر آیینی رو به خاموشی نهد بصورتی که از تعداد گروههاي زياد تعزیه كه در مشهد فعاليت ميكردند، تنها چند گروه باقي ماندهاند كه اگر براي آنها هم فكري نشود، در چند سال ديگر نام اين گروهها را نيز بايد در كتابهای تاريخ جستجو كرد.
در آستانه تاسوعا و عاشواری حسینی، در برخی از محلات شهر مشهد نیز گروههای تعزیه خوانی فعالیت خود را شروع کردند؛ آیینی که شاید در طول سال کمتر به آن پرداخته میشود و شاید به همین دلیل است که مردم تمایل بیشتری برای گوش کردن مقتل خوانی و ذکر مصیبتهای آن دارند
تعزیه خوانی استاد سجادی با استاد حسن فرید در مشهد مقدس
تاریخچه تعزیه :
تعزیه به عنوان هنری آیینی، سابقهای طولانی در تاریخ ایران داشته است. برخی معتقدند ایرانیان قبل از اسلام با برگزاری مراسم مصائب میترا و سوگ سیاوش و یادگار زریران در پدیدآوری هنر تعزیه پیشگام بودند.
مدارک تاریخی، حکایت از برگزاری عزاداری رسمی برای سیدالشهدا همزمان با اوجگیری قدرت آلبویه در قرن سوم دارد. با آغاز سوگواری در سال ۳۵۲ هـ و رسمیت یافتن آن از سوی معزالدوله دیلمی، زمینههای ادامه مبارزه همگانی علیه غاصبان حکومت آماده میشد.
در تاریخ ابنکثیر شامی آمده است: معزالدوله احمدبن بویه در بغداد، دهه اول محرم امر کرد تمامی بازارهای بغداد را ببندند. مردم لباس عزا پوشیدند و به تعزیه سیدالشهدا پرداختند. ( آلبویه، علی اصغر فقیهی، ص۴۶۷)
در این مراسم، دستههایی با حمل نشانهها و همسرایی، داستان غمانگیز کربلا را روایت میکردند. چندی بعد نقالان هم به این آیین سوگواری اضافه شدند و دو یا چند واقعهخوان، ماجرای عاشورا را برای شرکتکنندگان در مراسم نقل میکردند.
ابناثیر در بیان وقایع سال ۳۶۳ ق از «فتنهای بزرگ» میان سنی و شیعه یاد میکند؛ به این روایت که اهل سوقالطعام در بغداد ـ که سنی مذهب بودند ـ «شبیه» جنگ جمل را ساخته و به گمان خود با اصحاب علی(ع) میجنگیدند و این به گمان قوی در معارضه با عمل کرخیان که شیعی مذهب بوده و «شبیه واقعه کربلا» را پدید آورده بودند، صورت گرفته است.
در دوران تاریخ میانه، نوعی تاریخنویسی مرسوم بوده به نام «مقتلنویسی» که در آن، مصائبی را که بر خاندان حسین(ع) رفته بود، مینگاشتند و در قرن ششم کتابی به نام مقتلالحسین ـ که نویسنده آن خوارزمی است ـ نوشته شد، اما گسترش تعزیه در ایران مدیون کتاب «روضه الشهدا» است. این کتاب که قرن نهم هجری بهوسیله ملاحسین واعظ کاشفی تدوین شد، واقعه غمانگیز کربلا و حوادث وابسته به آن را به رشته تحریر درآورد. این کتاب در مجالس دینی از سوی کسانی که صوتی خوش و لحنی سوزناک و غمانگیز داشتند مورد استفاده قرار گرفت؛ اما نخستین کسی که با لحنی غمانگیز و خوش آن را خوانده، خود مولف بوده است: «… ملاحسین در زمان حکومت سلطان حسین بایقرا به هرات مقر حکومت رفت و به حضور شاه باریافت، صدای خوش و مطبوع کاشفی بر شاه خوش آمد و مورد احترام قرار گرفت.»
روایتهایی مبنی بر حضور شبیهخوانی و نه هنر نمایشی تعزیه در دوران صفویه وجود دارد. اسکندر بیک ترکمان در تاریخ خود مینویسد:
شب عاشورا که مردم این طرف (سپاه ایران) به تعزیه حضرت سیدالشهدا قیام داشتند، غوغای عاشوریانِ اردو بازار را محصوران قلعه (ایروان) شورش و غلغله یورش تصور نموده، جمعی که راضی به مصالحه و قلعه دادن نمیشدند، از خواب غفلت برآمده از روی اضطرار دست در دامن تشفع شریف پاشا (فرمانده سپاه عثمانی) زدند و روز عاشورا که مقتل سیدالشهدا بود، حضرت اعلی (شاه عباس) به رسم معهود و سبیل معتاد، لباس ماتم و سوگواری پوشیده و به لوازم مشغول بودند.( عالم آرای عباسی، ج۲، ص۶۵۵)
دلا واله، جهانگرد ایتالیایی، در سفرنامه خود از عزاداریهای دهه اول محرم ۱۰۲۷/ ۱۶۱۸ گزارش نسبتا مفصلی داده و از برگزاری نمایشهای ساده در این مراسم سخن گفته است. ( سفرنامه پیترو دلا واله: قسمت مربوط به ایران، ترجمه شعاع الدین شفا، تهران ۱۳۴۸، ص ۱۲۳ تا ۱۲۵)
براساس گزارش تاورنیه در مراسم عزاداری و در حضور شاهصفی، جلوی هر یک از دستههای عزاداری، عماریهایی حمل میکردند که روی آنها تابوتی بود و در هر تابوت کودکی را خوابانده بودند تا یادآور کودکان شهید کربلا باشد. پیشاپیش عماریها اسبهایی را با زین و یراق به منزله اسبهای شهدای کربلا حرکت میدادند (سفرنامه تاورنیه، ترجمه ابوتراب نوری، چاپ حمید شیرانی، تهران ۱۳۶۳ ش، ص ۴۱۴)
تعزیه به عنوان یک هنر نمایشی، اواخر سلطنت زندیه شکل گرفت. عدهای از محققان معتقدند، در دوره کریمخان زند، سفیری اروپایی به نام ویلیام فرانکلین که در ایران زندگی میکرد، اقدام به اجرای نمایش تراژدی در دربار کرد که بعد از تماشای این تراژدی از سوی کریمخان او دستور میدهد وقایع کربلا را نیز در شکل نمایش تراژدی به اجرا درآورند که از آن پس با توصیف وقایع کربلا به صورت متون و نسخ تعزیه، شبیهخوانی به شکل امروز پدید آمد. (زندگانی شاه عباس، ج۳، ص۱۰)
قدیمیترین مدرک مستند که درباره تعزیهخوانی در دست است، سفرنامه ویلیام فرانکلین است که سفرش طی سالهای ۱۲۰۲ـ۱۲۰۱هـ.ق. به شیراز صورت گرفته است. وی چند مجلس تعزیه از جمله میانجیگری سفیر فرنگی دربار یزید، آب فرات و عروسی قاسم را مشاهده کرده است. (مشاهدات سفر ازینگال به ایران، ویلیام فرانکلین، ترجمه محسن جاویدان، ص۷۳ـ۷۲)
میرزا حسن حسینیفسایی در کتاب فارسنامه ناصری می نویسد: کریمخان زند در آخر روز ذیالحجه برای تعقیب و استقبال محمدحسنخان از شیراز خارج شد، وارد باغ دلگشا… گردید و ایام عاشورای ۱۱۷۲هـ.ق. را در آن باغ به تعزیهداری خامس آلعبا گذرانید. ( شیراز، خاستگاه تعزیه، صادق همایونی، ص۴۲)
ابتدای دوره قاجاریه، تعزیه به دلیل حمایت شاهان و طبقه مرفه جدید بازرگان و سیاسی، دامنهدارتر شد. بعدها در نمایشخانههای موقت به نام تکیه یا حسینیه این نمایشها اجرا میشدند. تاریخ دقیق ساختمان یکی از این تکیههای ثابت یعنی تکیه نوروزخان، ۱۱۷۷ هـ.ش، مقارن اوایل سالهای سلطنت فتحعلیشاه است. در نخستین مراحل تعزیه، بسیاری از نقالان مذهبی و غیرمذهبی به بازی در آن پرداختند.
سال ۱۲۴۸ شمسی، به فرمان ناصرالدینشاه «تکیه دولت» با صرف ۱۵۰ هزار تومان در ضلع جنوب غربی کاخ گلستان بنا شد.
این تکیه در چهار طبقه و با گنجایش حدود ۲۰ هزار نفر ساخته شد که تاکنون نیز بنایی با این ظرفیت برای نمایش در ایران احداث نشده است.
در تهران تکایای دیگری نیز وجود داشت که از میان آنان میتوان «تکیه ولیخان»، «تکیه سپهسالار» و «تکیه قورخانه» را نام برد. در شهرستانها نیز تکایایی بنا شد که از آن جمله میتوان به «تکیه وکیل» در شیراز، «تکیه معاون الملک» در کرمانشاه و «تکیه مجتهد» در اردبیل اشاره کرد.
عبدالله مستوفی که در کودکی در عصر ناصرالدینشاه شاهد اجرای مجالس در تکیه دولت و دیگر تکایای تهران بود، در زمینه گرایش و علاقه ناصرالدینشاه و مردم به تعزیه مینویسد: رفتار پادشاه برای رجال سرمشق است. شاهزادهها و رجال هم به شاه تأسی میکردند و آنها هم تعزیهخوانی راه میانداختند. کمکم تکیههای سر محل که سابقا تعزیههای عامیانه قدیمی خود را میخواندند، از حیث نسخه و تجمل به بزرگان تأسی جسته و هریک به فراخور توانایی اهل محل، کم و بیش تجمل و شکوه را در این عزاداری وارد کردند.
اواخر سلطنت ناصرالدینشاه، تجمل تعزیهخوانی بیش از عزاداری شده و هر جا تعزیهای برپا میشد، جمعیت زیادی در آن حاضر میشدند، به طوری که صاحب مجلس مجبور بود همین که مجلس پر میشد، در خانه را ببندد که از ازدحام، مجلس بر هم نخورد. همین که اعیانیت در تعزیه وارد شد، نسخههای تعزیه هم اصلاح شد و پارهای چیزها که هیچ مربوط به عزاداری نبود، مانند تعزیه درهالصدف و تعزیه امیر تیمور و تعزیه حضرت یوسف و عروسی دختر قریش نیز در آن وارد گردید. (شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ج ۱، ص ۲۲۸)
تعزیه اما با وجود مقبولیت عام بین مردم در دوران پهلوی به دلیل حاکمیت دیدگاههای خاص فرهنگی و سیاسی رضا شاه ممنوع شد. گرچه بعد از تبعید رضاخان، تعزیه دوباره فرصت حضور در مجامع عمومی را پیدا کرد، اما با ظهور رسانههای جدید مثل سینما و امکانات دیگر تفریحی تا حدودی از مخاطبان این مراسم آیینی کاسته شد. با این وصف همزمان با برگزاری جشن هنر شیراز، گروهی اقدام به بازآفرینی برخی اجراهای تعزیه در این مراسم کردند.
با پیروزی انقلاب این هنر متعالی نیز همان طور که انتظار میرفت، جایگاه قابل توجهی در جامعه یافت و روز به روز از بالندگی بیشتری برخوردار شد. بیتردید دلایل اعتقادی در حفظ این سنت فرهنگی نقش مهمی داشته است.
اصطلاحات و واژههای رایج در تعزیه
- شبیهگردانی: نمایش تعزیه
- شبیه: بازیگر تعزیه
- مقتلنویس: نویسنده نسخه و متن نمایش تعزیه
- معین البکا: کارگردان تعزیه
- ناظم البکا: دستیار کارگردان تعزیه
- بانی: سرمایهگذار و تهیهکنندهٔ تعزیه
- فرد: نسخه و متن نمایشنامه|نمایشنامهٔ تعزیه
- موافق خوان: بازیگری که در نقش پیغمبران و امامان و یارانشان و افراد مثبت بازی میکند
- مخالف خوان: بازیگری که در نقش دشمنان اسلام و افراد منفی بازی میکند
- تخت خوان: بازیگری که در نقش یزید بازی میکند
- بچهخوان: کسی که به جای کودکان میخواند
- زنانه خوان: بازیگری که در نقش زن بازی میکند
- زینبخوان: بازیگری که در نقش زینب بازی میکند
- رجزخوانی: هنگامی که اولیا (خاندان پیامبر) و اشقیا (مخالفان پیامبر) در مقابل هم از افتخارات و اصل و نسب خود حرف میزنند.
- اشتلمخوانی یا پهلوانخوانی: هنگامی که اشقیا با بیان غلوشده گفتوگوهایشان را بیان میکنند در حالی که اولیا در یک دستگاه موسیقی گفتوگو را به آواز بیان میکنند که به آن تحریرکردن میگویند.
- موالفخوان: شخصی که در نقش اولیا بازی میکند.
- دستگاه: هر تعزیهٔ کامل را یک دستگاه یا مجلس گویند.
روش اجرا
تعزیه معمولاً با به اجرا درآمدن پیشخوانی نمایش مجلس اصلی آغاز میشود. کسی که تعزیه را برپا میکند «بانی» و گردانندهٔ آن را «تعزیهگردان»، «ناظمالبکا» یا «معینالبکا» و بازیگران آن را «تعزیهخوان» یا «شبیهخوان» مینامند. همچنین به سایر همکاران برپایی تعزیه «عملهٔ تعزیه» میگویند.[۲۱]
در این نمایش محدودیتی برای استفاده از لوازم و اسباب در میان نیست. مثلاً در زمان ناصرالدین شاه هنگام اجرای مجلسی از مجالس تعزیه هنگامیکه سخن از وجود یک شیر به میان آمد، بیدرنگ صورت زندهٔ این جانور را که در قفسی محبوس بود از باغ وحش آورده و در پیش چشم حاضران به تماشا میگذاشتند تا هیجان صحنه بیشتر شود. شبیهخوانها برای آسانی ادامهٔ مطلب مربوط به نقش خود، معمولاً به هنگام اجرا، تکه کاغذی به نام «فرد»، در دست دارند که در آنها مصراعهای آخر نقش طرف مقابل یا نخستین مصراع از ادامهٔ نقششان یادداشت شده تا بتوانند بهموقع و بدون زحمت نقشآفرینی خود را دنبال کنند. بازیگران ناشی یا خردسال را شخص تعزیهگردان، از کنار محدودهٔ نمایش راهنمایی میکند؛ حتی گاهی به شبیهخوانهای کارآزموده هم تذکراتی میدهد. نقش زنان را هم مردان بازی میکنند که در این حالت به آنها «زنخوان» میگویند. چنین بازیگرانی برای اینکه در نقش خود بهتر ظاهر شوند باید صدایی زیبا داشته باشند و ترجیحاً نقاب بر چهره بپوشند. گاهی نیز برای بهتر شدن بازی نقش زنان، از پسران نوجوان کارآموخته استفاده میشود.[۲۲]
شبیهخوانان در اجرای هر مجلس معمولاً دو دستهاند: اولیاخوان و اشقیاخوان. شبیهخوانهایی که نقش اولیا و یاریدهندگان دین را بازی میکنند، اولیاخوان، مظلوم و انبیاخوان نامیده میشوند و کسانی که نقش اشقیا و دینستیزان را بازی میکنند اشقیاخوان یا ظالمخواناند. اولیاخوانها نقشهای خود را موزون و خطابهای سرمیدهند، اما اشقیاخوانها سخنان خود را ناموزون و معمولی و در پارهای از موارد، تمسخرآمیز بیان میکنند. اولیاخوانها جامهٔ سبز یا سیاه بر تن میکنند و اشقیاخوانها لباس سرخ. اما در مورد سیاهیلشکرهای هر یک از دو دسته، استفاده از جامههایی با این رنگها مصداق کاملی ندارند
مراحل تعزیهخوانی
تعزیهخوانان معتقدند که تعزیهخوانی را باید پلهپله آموخت و نمیشود ره صدساله را یکشبه طی کرد و از امامخوانی آغاز کرد. استادان هنرهای آیینی سنتی معتقدند که موافقخوانها تعزیهخوانانیاند که صدای خوبی داشته و میتوانند در ردیفهای موسیقی اجرای برنامه کنند.
در قدیم اکثر کسانی که وارد تعزیه میشدند ریشهای در تعزیه داشتند؛ پدر یا پدربزرگ یا برادرشان تعزیهخوان بودند؛ یا حتی در محلهای زندگی میکردند که یک گروه تعزیهخوان ثابت در آن محل زندگی میکردند و استادان تعزیه به عنوان معینالبکاء یا میرزا به هیأتها میرفته و استعدادیابی میکردند و کسی را صدایش خوب بود اجازه میگرفتند و به تعزیه میآوردند. به باور استادان این هنر، هرکسی نمیتواند تعزیهخوان شود بلکه باید جوهرهٔ اصل تعزیه را داشته باشد؛ یعنی علاوهبر صدای خوب باید در خواندن بیپروا بوده، ترسو نباشد. بعضی از بچهخوانها صدای خوبی داشتند اما در جنگ بیپروا نبودند و تا یکی از اشقیا برای بازی جنگ به مقابلشان میآمد میترسیدند یا در مقابل جمع صدایشان را رها نمیکردند.
تعزیهخوانی بر اساس یک سلسلهمراتب است. کسانی که وارد تعزیه میشوند از کودکی در نقش بچهخوان آغاز میکردند. طبقهبندی تعزیه هم اینگونهاست که زمانی که کسی بچهخوانی میکند اول نقش سکینه و رقیه را بازی میکند؛ سپس طفلان مسلم و بعد قاسمخوان میشود. به اعتقاد تعزیهخوانان، یک طفلان مسلمخوان خوب میتواند یک قاسمخوان خوب باشد؛ یک قاسمخوان خوب هم میتواند یک علیاکبرخوان خوب میشود؛ زیرا این نقشها مکمل یکدیگر بوده و آوازها در دل هم قرار میگیرند. اگر در علیاکبرخوانی درآمد اول چهارگاه است، در شبیه قاسم همان چهارگاه است اما یک پرده بالاتر در گوشهٔ زابل است. به این دلیل که صدای قاسمخوان چپکوک است و معمولاً یک گام بالاتر است
دورهٔ علیاکبرخوانی که طی میشود، تعزیهخوان وارد دورهٔ شهادتخوانی میشود. اگر صدای خوبی داشته باشد شهادتخوان میشود؛ اما اگر صدای تعزیهخوان ضعیف اما خوب باشد زنپوش میشود. بعد از اینکه یک تعزیهخوان دورهٔ شهادتخوانی را به پایان برساند دیگر محاسنش سفید شده و میتواند امامخوان باشد.کسی که در رأس شهادتخوانی قرار میگیرد هم امامخوانی میکند و هم عباسخوانی. آخرین مرحله امامخوانی است که در آن باید از یک سنی گذشت تا به این مرحله رسید. در این سن صدا کمی ضعیفتر میشود و سوز بیشتری دارد.
موسیقی
اهمیت موسیقی آوازی در تعزیه چشمگیر است به گونهای که ایفاگران نقشها میبایست از دستگاههای موسیقی آگاه باشند تا اگر نقش آنها تغییر یافت، بتوانند در آواز معین بخوانند. در موسیقی تعزیه برای نقشهای افراد سختدل آوازهای متناسب با نقشهای آنها انتخاب میشوند مانند شمر که در نوا یا رجز و علیاکبر که در دشتی میخوانند. برای پیشگیری و آمادگی از جابجایی ناگهانی نقش، هر کس باید لحنها و شعرهای دیگر نقشها را فرابگیرد. گاهی کسی که نقشی را به شیوهای بهتر ایفا مینموده و از این رو، نام شخصیت اصلی تعزیه، لقبی برای او در زندگی روزمرهاش باقی میماندهاست.
موسیقی دستگاهی ایران با موسیقی تعزیه تفاوت زیادی دارد. اگر تعزیهخوان بخواهید موسیقی دستگاهی را بیاموزد از موسیقی تعزیه عقب میماند زیرا این دو بعداً در دل هم ادغام شده و موسیقی تعزیه را از حس خود میاندازد. در تعزیه یک پرده و دو پرده وجود دارد، اما ربع پرده ندارد. همینطور در موسیقی تعزیه دوگاه یا درآمد دو وجود ندارد ولی در موسیقی چنین چیزی هست. در تعزیه یک درآمد و یک اوج داریم. تنها ردیفهایی که در تعزیه هست چهارگاه و ماهور است. اما این دستگاهها در تعزیه پخش شدهاست؛ مثلاً در چهارگاه اول چهارگاه و گوشهٔ زابل را میخواننند اما گوشهٔ حصارش میرود در آخر تعزیهٔ حضرت عباس. به این ترتیب، با وجدی که کل ردیفها میچرخد اما هرکدام جای خودش هست.
تعزیهٔ امروز
هنر تعزیه، در طول زمان تغییراتی را به خود دیدهاست اما هنوز هم جزو اصیلترین و پرسابقهترین هنرهای ایرانی و اسلامی مردمان ایران است. در استانهای مختلف ایران از شمالیترین شهرهای خراسان و آذربایجان تا جنوبیترین شهرهای سیستان و اهواز از پهنهٔ کویر تا حاشیههای زاگرس و البرز و از دریای خزر تا خلیج فارس، در ایام ماه محرم، تعزیه برگزار میشود. نسخههای اشعار این نمایش مذهبی در سراسر ایران تفاوت کمی با هم دارند. مردم از اول ماه محرم همهساله به مناسبت سالروز این واقعه، در شهرها و روستاهای ایران، مساجد و تکایا را با قالی و قالیچه آذین میبندند و دیوارها و منبر را سیاهپوش میکنند. تا چند سال قبل، شبیهخوانی و تعزیهخوانی از هفتم محرم در میادین و صحن حیاط حسینیهها و تکایا در شهرستانها معمول بود. شبیهخوانها که برای این کار تعلیم یافته بودند، کار خود را با طبل، شیپور و کرنا در محل تعیینشده آغاز میکردند. مردان از یک سو و زنان از سوی دیگر، کمکم جمع میشدند و به تماشای مراسم شبیهخوانی و تعزیهخوانی میایستادند. معمولاً یک یا چند ریشسفید، مأموریت راهنمایی مردم و حفظ نظم محیط برگزاری تعزیه را بر عهده داشتند.
شبیهخوانها هر روز یکی از وقایع کربلا را نشان داده و شبیهخوانی مربوط به آن را نمایش میدهند. بازیگران نیز معمولاً نقش خود را از روی نوشتههایی که دارند میخوانند و نقشها را بهترتیب اجرا میکنند. شبیهخوانها در سؤال و جوابها تناسب آوایی را رعایت میکنند؛ مثلاً اگر امام حسین یا حضرت ابوالفضل عباس سؤال و جوابی رد و بدل کنند و امام حسینبن علی سؤالی را با شور و حال خاصی بپرسد، حضرت عباس نیز پاسخ او را با تناسب و آهنگین میدهد. البته مخالفخوانها و اشقیاخوانها، شعرها را با صدای بلند و بدون تحریر میخوانند و حالتی پرخاشگرانه دارند. تعزیهنامه نیز به عنوان یکی از اصلیترین متنهای شبیهخوانی در اختیار تعزیهخوانان قرار دارد. تعزیهنامه، متنی است که تعزیهگردان برای اجرای تعزیهای گرد آورده یا مینگارد و پیش از آغاز تعزیه میان شبیهخوانها پخش میکند. گاهی به تعزیهنامه، «نسخه» هم میگویند.
از افراد تعزيه خوان
تعزيه خوان هنگام اجراي تعزيه
تعزيه خوان هنگام اجراي تعزيه
چند تن از تعزيه خوانان
شبيه خوانهاي تکيه دولت
تعزيه خوان در تکيه دولت
تعزيه خوان در تکيه دولت
شبيه خوانها در تکيه دولت(معين البکا) با در دست داشتن نسخه شبيه خواني
مراسم تعزيه خواني
مراسم تعزيه خواني
يک صحنه از مراسم تعزيه خواني در روزگاران گذشته
گروه تعزيه خوانان
اجرای نمایش تعزیه در تکیه نایب السطنه
نمایش تعزیه در تهران
کتاب شناسی تعزیه
۱٫ ارزیابی سوگواریهای نمایشی/ تالیف غلامرضا گلیزواره/ [تهران]: سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز چاپ و نشر، ۱۳۷۵.
۲٫ از مرثیه تا تعزیه: بررسیهایی درباره چگونگی شکلگیری تعزیه و تجزیه و تحلیل نسخههای آن بههمراه نمونههایی از اشعار…/ غلامرضا گلیزواره/ قم: حسنین علیهاالسلام، ۱۳۸۲.
۳٫ با کاروان تعزیه: نگاهی به تاریخ تعزیه در رضوانشهر/ منصور افشاریاسفیدواجانی./ اصفهان: یکتا، ۱۳۸۳ –
۴٫ پردههای بازی (مجموعه مقالات) درباره تعزیه و تئاتر/ نویسنده و گزارنده جلال ستاری/ تهران: نشر میترا، ۱۳۷۹.
۵٫ پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی از آغاز تا آخر دوره قاجار در تهران/ عنایتالله شهیدی؛ با همکاری و ویرایش و نظارت علمی علی بلوکباشی/ تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگیکمیسیون ملی یونسکو در ایران، ۱۳۸۰.
۶٫ تاتر ایرانی (سه مجلس تعزیه)/ بکوشش مایل بکتاش، فرخ غفاری/ شیراز: جشن هنر، ۱۳۵۵ / تهران: قطره ، ۱۳۸۳.
۷٫ تاثیر ادبیات ایرانزمین بر مجالس شبیهخوانی/محمدحسین ناصربخت./ تهران: پرسمان، ۱۳۸۶.
۸٫ تاریخ اجتماعی- سیاسی تاتر در ایران/ مجید فلاحزاده./ تهران: پژواک کیوان، مرکز بینالمللی گفتگوی تمدنها، -۱۳۸۴
۹٫ ترسا دختر مسیحی: (بررسی دیدگاه برخی از نظریهپردازان معاصر تئاتر در مقایسه با تعزیه)/ محمود عزیزی./ تهران: فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۷.
۱۰٫ تعزیه از نگاه مستشرقان (تعزیه حضرت علیاکبر و حضرت قاسم (ع)/ محمود عزیزی./ تهران: فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۷.
۱۱٫ تعزیه حقیقت و مسائل مربوط به آن [از دیدگاه علمای مذاهب اهل سنت] بررسی تطبیقی فقهی مسئله ویژه اهل سنت/ تالیف خالدبنعبداللهبندایل ولدبیگی؛ ترجمه جهانگیر ولدبیگی./ سنندج: جهانگیر ولدبیگی، ۱۳۸۷.
۱۲٫ تعزیه در استان بوشهر/ تالیف حیدر عرفان/ شیراز: نوید شیراز، ۱۳۷۹.
۱۳٫ تعزیه در ایران/ صادق همایونی/ [ویرایش ]۲/ شیراز: نوید شیراز، ۱۳۸۰.
۱۴٫ تعزیه در بوشهر/حسین دهقانی ./ تهران: طلوع دانش، ۱۳۸۷.
۱۵٫ تعزیه در خور/ گردآوری و نگارش مرتضی هنری/ تهران: اطلاعات، ۱۳۸۱.
۱۶٫ تعزیه در عراق و چند کشور اسلامی: مطالعهای در خصوص ارزشهای ادبی، اجتماعی و سیاسی تعزیه/عباس خدوم جمیلی ؛ مترجم مجید سرسنگی./ تهران: فرهنگستان هنر، ۱۳۸۵.
۱۷٫ تعزیه و تعزیهخوانی/ صادق همایونی/ شیراز: انتشارات جشن هنر شیراز ۱۳۵۳
۱۸٫ تعزیه: آیین و نمایش در ایران/ پیترجی. چلکووسکی؛ ترجمه داود حاتمی. /[تهران]: وزارت فرهنگ و آموزش عالی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۷./ تهران : سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، ۱۳۸۴.
۱۹٫ تعزیه: نمایش مصیبت/ جابر عناصری/ [تهران]: جهاد دانشگاهی (دفتر مرکزی)، بخش فرهنگی، ۱۳۶۵.
۲۰٫ تعزیهخوانی در شهرستان سیرجان/پژوهشگر علیاکبر وثوقی./ کرمان: مرکز کرمانشناسی، ۱۳۸۶.
۲۱٫ تعزیهخوانی: حدیث قدسی مصایب در نمایش آئینی/ نوشته علی بلوکباشی…
۲۲٫ تعزیهنامه: (با تاکید بر تشخیص ردیفهای آوازی ایران)/تالیف اصغر شیرمحمدی ؛ با مقدمهی حمید عضدانلو./ تهران: آوای نور، ۱۳۸۵ –
۲۳٫ جنگ تعزیه از مدینه، تا مدینه، مجموعه چهل مجلس شبیه خوانی/ پدیدآورنده: جابر عناصری /ناشر: کیومرث – ۱۳۸۱
۲۴٫ در مسلخ عشق: شرح تفصیلی مراسم تعزیهخوانی (قتلگاه) روز عاشورا… / زینب نجفیثانی نوقابی، مشهد: مهرصفا، ۱۳۸۷.
۲۵٫ درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران/ جابر عناصری/ تهران: جهاد دانشگاهی (دفتر مرکزی)، بخش فرهنگی، واحد فوق برنامه، ۱۳۶۶.
۲۶٫ درباره تعزیه و تئاتر/ لاله تقیان/ تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۴.
۲۷٫ رهگذر عشق(مجالس تعزیه)/ حسن فخاری؛ [به سفارش]مرکز هنرهای نمایشی./ تهران : شرکت انتشارات سوره مهر،۱۳۸۷.
۲۸٫ زمینه اجتماعی تعزیه و تئاتر در ایران/جلال ستاری./ تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۶.
۲۹٫ سلطان کربلا: شرح واقعه عاشورا و آئینهای سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) در ایران/ نگارش متن جابر عناصری؛ نقاشیها گروه هنرمندان، عکسها گروه عکاسان، خوشنویسی جلیلی رسولی، عبدالصمد صمدی، کاوه اخوین/ تهران: زرین و سیمین، ۱۳۸۲.
۳۰٫ سیر تاریخی تعزیه در کازرون/ تحقیق و تالیف محمدمهدی مظلومزاده؛ با همکاری واحد فرهنگ مردم مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای صدا و سیما/ تهران: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای، – ۱۳۸۲.
۳۱٫ سیر تحول مضامین در شبیهخوانی: همراه با مجالس قربانی کردن اسمعیل در راه خدا، شهادت امام حسین(ع)، امیر تیمور و والی شام، مالیات گرفتن جناب معینالبکاآ/ تالیف جمشید ملکپور/ [تهران]: جهاد دانشگاهی (دفتر مرکزی)، بخش فرهنگی، واحد فوق برنامه، ۱۳۶۶.
۳۲٫ شبیه و آینه: : مجموعه عکسهای تعزیه ایران در دوره قاجار/علیرضا قاسمخان ؛ مترجم فارسی به انگلیسی آکسانا بهشتی، ماریتا هاشمزاده مترجم انگلیسی به فارسی حسین یعقوبی./ تهران: روزنه، ۱۳۸۵.
۳۳٫ شبیه۱وانی، گنجینه نمایشهای آیینی، مذهبی (مجموعه مقالات سمینار پژوهشی تعزیه)/ به کوشش جابر عناصری/ تهران: نمایش (مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، ۱۳۷۲.
۳۴٫ شکلگیری تعزیه در ایران – تعزیه سیار اراک و مقایسه با تاترواگن ایتالیا (قرون وسطی)/تالیف علی ایزدی./ اراک: دانشگاه آزاد اسلامی (اراک)، ۱۳۸۶.
۳۵٫ طنز در ادبیات تعزیه/ پژوهش و تحقیق منوچهر احترامی/ تهران : انتشارات سوره مهر، ۱۳۸۵.
۳۶٫ طوفان عاشورا در مراثی آلمحمد علیهمالسلام: شامل تاریخ – منقبت – سوگواری تعزیه – نوحه/ تالیف ابوتراب صفائی آملی/ تهران.
۳۷٫ فرهنگ مردم استهبان در محرم، رمضان و طلب باران/ پژوهش و گردآوری محمدرضا آل ابراهیم/ استهبان : ستهبان ، ۱۳۸۵.
۳۸٫ فهرست توصیفی نمایشنامههای مذهبی ایرانی (مضبوط در کتابخانه واتیکان)/ [گردآورنده نسخ انریکو چرولی؛ تهیهکنندگان فهرست اتو روسی، السیو بومباچی]؛ ترجمه جابر عناصری/ تهران: موسسه فرهنگی گسترش هنر، ۱۳۶۸.
۳۹٫ ققنوس: پیشخوانیها، نوحهها، گوشهها و مرثیهها در تعزیهی نواحی ایران/ تحقیق، گردآوری و تنظیم: جهانگیر نصری اشرفی؛ [برای] مرکز موسیقی حوزه هنری/ تهران: شرکت تبلیغات اسلامی، سوره مهر، ۱۳۸۱./
۴۰٫ کندوکاوی در تعزیه و تعزیهخوانی/ غلامرضا گلیزواره…/ [قم]: مهراس، ۱۳۷۹.
۴۱٫ گذری از کربلاآ معلی (شبیهخوانی و شبیهسازی)/ گردآورنده محمدعلی مهتابی شیراز/ تبریز: محمدعلی شیراز مهتابی، ۱۳۸۰.
۴۲٫ مجالس تعزیه/ بهکوشش حسن صالحی راد دربندسری/ تهران: سروش (انتشارات صدا و سیما)، ۱۳۸۰.
۴۳٫ مجالس تعزیه: برگرفته از روستای دربندسر/ گردآورنده حسن صالحی راد/ تهران: سروش (انتشارات صدا و سیما)، ۱۳۷۴.
۴۴٫ مجموعه مقالات نمایش/به کوشش عسگر بهرامی./ تهران: فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۶.
۴۵٫ موسیقی مذهبی ایران/ محمدتقی مسعودیه/تهران: سروش (انتشارات صدا و سیما)، – ۱۳۶۷.
۴۶٫ موسیقی و تعزیه در ایران/پژوهش و نگارش کیوان پهلوان، احمد حسینی/ تهران: آرون، ۱۳۸۷.
۴۷٫ میرغرا کاشانی در قملرو تعزیه/ سمانه کاظمی؛ [برای] پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی./ تهران: شرکت انتشارات سوره مهر، ۱۳۸۶.
۴۸٫ نسخه و نسخهنویسی تعزیه در میناب/پژوهش و نگارش علیرضا میرشکاری ؛ با مقدمهای از احمد جولایی./ بوشهر: شروع، ۱۳۸۲.
۴۹٫ نقشپوشی در شبیهخوانی/ نویسنده محمدحسین ناصربخت. / تهران: نمایش، ۱۳۷۹./ تهران: نمایش (انجمن نمایش)، ۱۳۸۶.
۵۰٫ نمایش ماوراء/ به کوشش منوچهر اکبرلو ،[با همکاری دفتر انتشارات و پژوهش مرکز هنرهای نمایشی] ؛ [زیر نظر علی کاشفیخوانساری]./ تهران: انتشارات حوا، ۱۳۸۶.
۵۱٫ نمایشنامهها، تعزیهها، سفرنامهها/ از محمدعلی افراشته؛ بکوشش نصرتالله نوح/ ؟؟؟؟؟؟
۵۲٫ همسرائی مختار و حر/نویسنده محمود عزیزی ؛ با همکاری کانون تئاتر دینی./ تهران: نمایش (انجمن نمایش)، ۱۳۸۵.
۵۳٫ تعبیه: مجالس شبیهخوانی/به کوشش داود فتحعلیبیگی؛ با همکاری و ویرایش هوشنگ هیهاوند./ تهران: نمایش، ۱۳۸۶.
۵۴٫ دفتر تعزیه ۱ و ۲/ به کوشش داود فتحعلیبیگی، هاشم فیاض. / تهران: نمایش (انجمن نمایش)، ۱۳۸۲.
۵۵٫ ج. ۳. مجموعه مجالس تولد امام حسین(ع) وداع مدینه و حج بدل به عمره ./به کوشش داود فتحعلیبی ،محمد حسین ناصربخت.- ۱۳۷۸
۵۶٫ ج. ۴. دفتر تعزیه/به کوشش داود فتحعلیبیگی، محمدحسن رجائیزفرهای.- ۱۳۸۰
۵۷٫ ج. ۵.دفتر تعزیه/به کوشش هاشم فیاض.-ج. ۶. دفتر تعزیه/به کوشش محمدحسن رجائیزفرهای.- ۱۳۸۰
۵۸٫ ج. ۷. جنگ حضرت زینب (س)/به کوشش داود فتحعلیبیگی.- ۱۳۸۲
۵۹٫ ج. ۸. مجالس منسوب به میرانجم (زمینه اراک) مجموعه نخست/به کوشش محمدحسین ناصربخت، با همکاری رضا میرزایی، محمدرضا قلمبر، معصومه محمدیاصلیکوکشه.- ۱۳۸۱
۶۰٫ ج.۹. مجالس منسوب به میرانجم ۲ (زمینه اراک)/ به کوشش محمدحسین ناصربخت، با همکاری رضا میرزایی، وحید ذاتی. چاپ اول: ۱۳۸۸
۶۱٫ دفتر تعزیه ۱۰/به کوشش داود فتحعلیبیگی، رجبعلی معینیان. /تهران: نمایش (انجمن نمایش)، ۱۳۸۸.
۶۲٫ امکانات فنی در تئاتر ایران (صحنه، نور، صدا، دکور، لباس و آکسوار) از تکیه دولت تا امروز (۱۲۵۰- ۱۳۸۵ شمسی)/ بابک شاهعلیزادگان. تهران: موسسه فرهنگیهنری خانه تئاتر ایران، ۱۳۸۶-
۶۳٫ جنگشعاع: تعزیهنامههای کتابخانه ملک/ تصحیح محمدرضا خاکی، با همکاری پریسا کرم رضایی /تهران: گسترش هنر: مرکز مطالعات و تحقیقات هنری، – ۱۳۸۱.
۶۴٫ جنگ تعزیه: از مدینه تا مدینه (مجموعه چهل مجلس شبیهخوانی)/ بهکوشش جابر عناصری؛ با همفکری و پشتیبانی عبدالرضا زارع اشکوری /تهران: کیومرث، ۱۳۸۱.
۶۵٫ تعزیههای رضوی/به کوشش داوود فتحعلیبیگی، مهدی دریایی ؛ با همکاری محمدعلی سیفی. /تهران: نمایش، ۱۳۸۸.
۶۶٫ جنگ شهادت: مجموعه ۳۳ مجلس تعزیه/ به اهتمام زهرا اقبال(نامدار)؛ زیر نظر محمدجعفر محجوب. /تهران: سروش (انتشارات سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران)؛ شیراز: سازمان جشن هنر،۱۳۵۵ -
۶۷٫ جنگ شهادت/الکساندر خودزکو ؛ ترجمه و تدوین جعفر خمامیزاده. /رشت: نشر بلور، ۱۳۸۷.
۶۸٫ شاه غریب: پژوهشی در تغزیههای رضوی/ لاله تقیان، داوود فتحعلیبیگی. /تهران: نمایش، ۱۳۸۸.
۶۹٫ مجموعه اشعار شبیهخوانی ترکی/ تالیف منصور مظفری. /زنجان : مهدیس ، ۱۳۸۴ -
۷۰٫ مجموعه مقالات آیینی سنتی/ به کوشش حمیدرضا اردلان. /تهران: نمایش (انجمن نمایش)، ۱۳۸۸.
۷۱٫ موسیقی و تعزیه در ایران/پژوهش و نگارش کیوان پهلوان، احمد حسینی. /تهران: آرون، ۱۳۸۷.
۷۲٫ بنفشههای سوگوار : پژوهشی در انطباق نسخ مجالس شبیهخوانی “ظهر عاشورا”/اردشیر صالحپور /تهران: انتشارات حوا، ۱۳۸۵.
۷۳٫ امیرکبیر و ایران /آدمیت، فریـدون، تهـران، ۱۳۶۲ش،
۷۴٫ از صبا تا نیما/ آرینپور، یحیى، تهران، ۱۳۷۲ش،
۷۵٫ سفرنامه / نیبور، کارستن، ترجمه: پروزی رجبی ، انتشارات توکا تهران ۱۳۵۴
۷۶٫ مشاهدات سفر از بنگال به ایران /فرانکلین، ویلیام، ترجمه محسن جاویدان، مرکز ایرانی تحقیقات تاریخی، تهران ۱۳۵۸
۷۷٫ شعر بی دروغ، شعر بی نقاب/ زرینکوب، عبدالحسین، تهران، ۱۳۶۳ش
۷۸٫ تاریخ ادبیات فارسی/ هرمان اته، ترجمهی رضا زاده شفق، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب۱۳۵۶
۷۹٫ تاریخ ادبیات ایران از آغاز عهد صفویه تا زمان حاضر/ ادوارد براون، ترجمه غلامرضا رشید یاسمی، تهران: ابنسینا۱۳۱۶
۸۰٫ بهار و ادب فارسی/ بهار ،محمدتقی بکوشش محمد گلبن، تهران: جیبی۱۳۵۵
۸۱٫ بنیاد نمایش در ایران/ ابوالقاسم جنتی عطایی، تهران: ابنسینا ۱۳۳۳
۸۲٫ سفرنامه کارستن نیبور، ترجمه پرویز رجبی، تهران: انتشارات توکا ۱۳۵۴
۸۳٫ مشاهدات سفر از بنگال به ایران/ ویلیام فرانکلین، ترجمه محسن جاویدان، تهران: مرکز ایرانی تحقیقات تاریخی ۱۳۵۸
۸۴٫ شعر بی دروغ، شعر بی نقاب/ عبدالحسین زرینکوب، تهران: جاویدان ۱۳۶۳
۸۵٫ نه شرقی نه غربی-انسانی/ عبدالحسین زرینکوب، تهران: امیرکبیر۱۳۵۶
۸۶٫ شرح زندگانی من/ عبدلله مستوفی، تهران: زوار ۱۳۴۳
۸۷٫ زندگانی شاه عباس اول/ نصرالله فلسفی، تهران: دانشگاه تهران۱۳۵۳
۸۸٫ شیراز خاستگاه تعذیه /همایونی، صادق، شیراز: بنیاد فارس شناسی ،۱۳۷۷
۸۹٫ تاریخ موسیقی ایران/ حسن مشحون ؛ ویراستار شکوفه شهیدی، تهران: فرهنگ نشر نو، ۱۳۸۰
۹۰٫ The women of Karbala: ritual performance and symbolic discourses in modern Shi’i Islam\ edited by Kamran Scot Aghaie./ Austin: University of Texas press, 2005 = 1384
۹۱٫ The miracle play of Hasan and Husain/ collected from oral tradition by Lewis Pelly; revised with
۹۲٫ explanatory notes by Arthur N. Wollaston/ [new edition]/ London: H. Allen, ۱۸۷۹ = ۱۲۵۸.
۹۳٫ The martyrdom of Muslim: two scenes from the miracle play of Hasan and Husain/ collected from oral
۹۴٫ tradition by Lewis Pelly/ Shiraz: Festival of Art Publication, ۱۹۷۰ = ۱۳۴۹.
۹۵٫ Horse of Karbala: Muslim devotional life in India/ David Pinault/ New York: Palgrave, ۲۰۰۱ = ۱۳۸۰.
۹۶٫ Theatre Persan: choix de Teazies/ Aleksander B. Chodzko/ Teheran: Imperial organizatiion for social services, ۱۹۷۶ = ۱۳۵۵.
۹۷٫ The book of Iran: religious mourning ceremonies in Iran/by Mohammad Sadegh Farbod;translated by Ali
۹۸٫ khazaee Far./ Tehran: Alhoda International publication، ۱۳۸۵، = ۲۰۰۶ م.
۹۹٫ A comparative study of Abraham’ s sacrifice in Persian passion plays and western mystery plays/ by
۱۰۰٫ Mehdi Forough/ Tehran: Ministry of Culture and Arts Press, – ۱۳ = [ – ]۱۹.
۱۰۱٫ Religions et philosophies dans l’Asie centrale/ Gobineau/ ۴e ed: ]Paris]: Gallimar, ۱۹۳۳ = ۱۳۱۲.
۱۰۲٫ Les religions et les philosophies dans l’Asie Centrale/ Compte de Gobineau/ Paris: G.Gres et cie, ۱۹۲۸ = ۱۳۰۷.
۱۰۳٫ The tragedy of Imam Hussein (AS): from the book “The religious music of Iran”/ by M.T.Massoudieh; /edited and itroduction by Clive Barker; translated by Reza Alemohammed/ London: Book Extra, ۱۳۷۸= ۱۹۹۹٫
۱۰۴٫ Tazija achiitisch persisches passionsspiel/ Parviz Mamnoun/ Wien: Notring, ۱۹۶۷ = ۱۳۴۶.
۱۰۵٫ The Islamic drama=Taziyah/ Jamshid Malekpour; [forword by Don Rubin]/ London: Frank Cass, ۲۰۰۴ = ۱۳۸۳.
۱۰۶٫ The twelver shia as a muslim minority in India : pulpit of tears\ Toby M. Howarth./ London: Routledge,2005=1384.
۱۰۷٫ The women of Karbala: ritual performance and symbolic discourses in modern Shi’i Islam\ edited by
۱۰۸٫ Kamran Scot Aghaie./ Austin: University of Texas press, 2005 = 1384.
منابع :
منابع
- ستایشگر، مهدی. واژهنامهٔ موسیقی ایران زمین. چاپ دوّم. تهران: انتشارات اطلاعات، ۱۳۸۱. شابک ۹۶۴-۴۲۳-۳۰۵-۰.
- کلاته، محمدامین. «کهنترین سوگواری مذهبی: نمایش «تعزیه» هنر ناب ایرانی است که قدمت دیرینهای دارد» (پیدیاف). روزنامهٔ تهران امروز، پنجشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۰.
- کوچکزاده، رضا. فهرست توصیفی شبیهنامههای دورهی قاجار. چاپ نخست. تهران: انتشارات کتابخانهی مجلس شورای اسلامی، ۱۳۸۹. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۵۹۴-۹۸-۰.
- کوچکزاده، رضا. فهرست توصیفی شبیهنامههای پراکنده. چاپ نخست. تهران: انتشارات کتابخانهی مجلس شورای اسلامی، ۱۳۹۰. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۲۲۰-۱۱۰-۲.
- کوچکزاده، رضا. فهرست توصیفی شبیهنامههای ملک. چاپ نخست. تهران: نشر سفیر اردهال و كتابخانهي ملی ملک، ۱۳۹۱. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۳۱۳-۰۳۱-۹.
- کوچکزاده، رضا. شبیهپژوهی؛ رویکردی نوین به هنری کهن. چاپ نخست. تهران: فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران و حوزهی هنری استان قم، ۱۳۹۳. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۶۹۳۰۴-۰.
- همایونی، صادق و محمود صباحی. دانشنامهٔ جهان اسلام. تهران: بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۲. شابک ۹۶۴-۴۴۷-۰۰۴-۴.
- شهیدی، عنایتالله و علی بلوکباشی. پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی از آغاز تا آخر دورهٔ قاجار در تهران. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۰. شابک ۹۶۴-۶۲۶۹-۸۱-۸.
- بلوکباشی، علی و یحیی شهیدی. پژوهشی در موسیقی و سازهای موسیقی نظامی در دورهٔ قاجار. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۱. شابک ۹۶۴-۵۷۹۹-۲۹-۵.
- جعفری، مرتضی، صغری اسماعیلزاده و معصومه فرشچی. واقعهٔ کشف حجاب: اسناد منتشرنشده از واقعهٔ کشف حجاب در عصر رضاخان. ویرایش ۲. تهران: مؤسسهٔ پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳.
- چینیچیان، تینا و مظفر قرباننژاد. «موافقخوان از تعزیهٔ حسینی میگوید: تعزیه متولی ندارد». روزنامهٔ شرق، ش. ۱۴۰۹ (یکشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۰). بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۴ آذر ۱۳۹۰.
- ربانی، محمدعلی. «حضور تاریخی فرهنگ شیعه در اندونزی». دوماهنامهٔ چشمانداز، ش. ۳ (خرداد ۱۳۷۶).
- ابنکثیر، اسماعیل. بدایة و النهایة. الجزء ١١. بیروت: مکتبة المعارف، ١٣٧٥.
- خبرگزاری تسنیم
- دانشنامه مشهد الرضا
پاسخ دهید