نورالدین ابوالبرکات عبدالرحمن بن نظامالدین احمد بن شمسالدین محمد جامی نامیترین شاعر و نویسنده دانشمند و عارف قرن نهم هجری است. برخی از پژوهندگان او را بزرگترین استاد سخن بعد از حافظ و خاتم شاعران بزرگ پارسیگو نامیدهاند، پدرش از مردم محلهی دشت اصفهان بود و نسبتش از یک سو به امام محمد شیبانی و از سوی دیگر به شیخالاسلام احمد ژندهپیل جامی عارف مشهور قرن پنجم هجری میرسد. خانوادهاش در خرجرد جام از توابع خراسان ساکن شده بودند و وی در روز ۲۳ شعبان سال ۸۱۷ هجری ولایت یافت و در جوانی که پدرش از جام به هرات رفت در آن شهر ساکن شد و در همان زمان به شاعری آغاز کرد، چندی «دشتی» تخلص میکرد سپس «جامی» تخلص یافت در همان ایام که به تحصیل علوم متداول زمان خود مشغول بود مجذوب طریقهی تصوف شد و در حلقهی مریدان سعدالدین محمد کاشفری جانشین عارف مشهور و جانشین بهاءالدین نقشبند متوفی به سال ۸۶۰هجری در آمد و در ضمن تحصیل صرف و نحو و منطق و حکمت مشایی و حکمت اشراق و طبیعیات و ریاضیات و فقه و اصول و حدیث و قرائت و تفسیر، رمز تصوف را نیز فرا گرفت.
در این زمان در مدرسهی نظامیه هرات ساکن بود و نزد معروفترین دانشمندان زمان مولانا جنید اصولی و خواجه علی سمرقندی و مولانا شهابالدین محمد جاجرمی که افضل مباحثان زمان بود و سلسله تعلیمش به مولانا سعدالدین تفتازانی میرسید تحصیل علم کرد. بعد از طی این مراحل جامی از هرات به سمرقند که در آن هنگام به برکت وجود الغبیک میرزا از مراکز مهم علمی بود، شتافت و خدمت قاضیزادهی رومی را دریافت و این استاد چنان شیفته این شاگرد بود که میگفت: « تا بنای سمرقند است هرگز بجودت طبع و قدرت تصوف این جوان جامی کسی از آب آمویه گذر نکرد. »
بدین ترتیب جامی در دو مرکز علمی هرات و سمرقند به تکمیل تحصیلات خود پرداخت و به سر حد کمال معنوی نائل گردید. بعد از مرگ سعدالدین کاشفری جامی در حلقه مریدان خواجه ناصرالدین عبیدالله معروف به خواجهی احرار در آمد و در این میان یک سفر به مرو و سفر دیگر به سمرقند (۸۷۰هجری ) و سفر دیگر به سمرقند و فاراب و تاشکند (۸۸۴ هجری ) و سفری به حجاز و حج از راه خراسان، ری و همدان و کردستان و بغداد و کربلا و نجف و مدینه و مکه و دمشق و حلب و تبریز کرده ( ۸۷۷ هجری ) و این سفر از اواسط ربیعالاول سال ۸۷۷ هجری آغاز شده و چند ماه به طول انجامیده است. جامی که در جوانی به شاعری آغاز کرده و در این فن معروف شده و نخست میرزا ابوالقاسم بابر و پس از آن میرزا سلطان ابوسعید به وی توجه کردهاند و سپس مورد توجه خاص ابوالغازی سلطان حسین بایقرا و امیر معروف دربار وی علیشیر نوایی قرار گرفته و در بازماندهی عمر خود در دربار سلطان حسین بسیار معزز و محترم بوده است. و در ضمن شهرت وی در نواحی دیگر کشورهای اسلامی پیچیده و با اوزن حسنآققویونلو و سلطان یعقوب و سلطان محمد فاتح پادشاه معروف عثمانی و سلطان بایزید دوم رابطه داشته است و در این میان همهی اوقات او مستغرق در کسب دانش و تحقیق و تألیف بوده و مردی وارسته و دارای عزت نفس و استغنا بهشمار میرفته و بسیار ساده زندگی میکرده و در نیکوخواهی و ذوق و خوش طبعی و ظرافت و گشادهرویی و کرم در زمان خویش مشهور بوده است، و سرانجام در هرات روز هجدهم محرم سال ۸۹۸ هجری در ۸۱ سالگی زندگی را بدرود گفته است. ( دود از خراسان برآمد =۸۹۸ هجری )و در همان شهر در کنار مزار سعدالدین محمد کاشغری او را به خاک سپرده و قبرش در حال حاضر معروف به تخت مزار است
جامی از باب قدرتی که در شهر معضلات تصوف و عرفان به نظم دلپذیر و به نثر فصیح عالمانه داشت، عرفان ایرانی را که در عهد وی به ابتذال میگرایید در پایه و اساس عالمانه نگاه داشت و از این راه توانست در صنف بزرگترین مؤلفان و شاعران عارف و صوفی مشرب پارسیگوی جای گیرد. اما او با این همه مراتب که در عرفان داشت هیچ گاه بساط ارشاد نگسترد بلکه از این امر گریزان بود.
آثار عبدالرحمن جامی از نظم و نثر بسیار است. آثار منظوم او که وی را ردیف گویندگان بزرگ ایران درآورده در دو مجموعهی بزرگ از جمله؛دیوانهای سهگانه،هفت اورنگ می گنجند.
جامی دیوانهای سهگانه خود را در سال ۸۹۶ هجری به مناسبت سه دورهی حیات خود تنظیم کرد و آنها را به ترتیب فاتحالشواب و واسطهالعقد و خاتمهالحیات نامید. سه دیوان جامی مشتمل است بر قصاید و غزلیات و مقطعات و رباعیات.
گذشته از این ده کتاب (هفت اورنگ) و (سه قسمت جداگانه از اشعار دیوان قصاید و غزلیات ) که مجموعهی اشعار اوست در رشتههای مختلف به زبان پارسی و تازی کتابها و رسالههای بسیار از خود بیادگار گذارده است که فهرست آنها به ترتیب حروف هـجا بدین گونه است:
۱- اربعین ۲- ارشادیه که برای سلطان محمد فاتح فرستاده است ۳- اشعهاللمعات در شهر لمعات عراقی(اتمام به سال ۸۸۶هجری) ۴- اعتقادنامه ۵- بهارستان به تقلید گلستان سعدی که در سال ۸۹۲ هجری برای پسرش ضیاءالدین یوسف تألیف کرده است ۶- تاریخ صوفیان و تحقیق مذهب آنان ۷- تاریخ هرات ۸- تجنیساللغات یا رسالهی تجنیس خط منظوم ۹- ترجمهی چهل حدیث یا ترجمهی اربعین حدیث (اتمام به سال ۸۶۶ هجری) ۱۰- تفسیر که ناتمام مانده است ۱۱- تفسیر سورهی فاتحه ۱۲-الحاشیهالقدسیه بر کلمات قدسیهی بهاءالدین نقشبند و…. می باشند.
پاسخ دهید